۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در فصل اول با عنوان ملاحظات کلی، پیش از بحث دربارۀ ظهور تاریخنگاری در سرزمینهای اسلامی، موضوع و مفهوم تاریخ تبیین شده است. میتوان تصریح کرد توصیف مکتوب احوال و اعمال انسان، فارغ از انواع مکتبها و روشهای توصیف و ثبت تاریخ، و انواع و شیوههای تنظیم و تدوین تواریخ یعنی وقایع و احوال و سوانح سیاسی و اجتماعی و فرهنگی هر قوم یا جامعۀ جهانی را میتوان تاریخنگاری خواند. | در فصل اول با عنوان ملاحظات کلی، پیش از بحث دربارۀ ظهور تاریخنگاری در سرزمینهای اسلامی، موضوع و مفهوم تاریخ تبیین شده است. میتوان تصریح کرد توصیف مکتوب احوال و اعمال انسان، فارغ از انواع مکتبها و روشهای توصیف و ثبت تاریخ، و انواع و شیوههای تنظیم و تدوین تواریخ یعنی وقایع و احوال و سوانح سیاسی و اجتماعی و فرهنگی هر قوم یا جامعۀ جهانی را میتوان تاریخنگاری خواند. | ||
تاریخنگاری در سرزمینهای اسلامی با اسلام و ثبت و ضبط سیرۀ نبوی و مغازی و اخبار فتوح و فتن و ملاحم آغاز شد و گرچه از جهاتی بهویژه بینش و انگیزهها و اهداف تاریخی، با آنچه کموبیش در شبهجزیرۀ عربی و سرزمینهای دیگر وجود داشت، متفاوت بود؛ ولی از بعضی از آنها تأثیر پذیرفته بود. فصل دوم اختصاص به بررسی مفاهیم و پیشینههای تاریخنگاری در قلمرو اسلام دارد. در این فصل دربارۀ تواریخ ایرانی، یونانی، یهودی، بیزانسی ـ سریانی و ... نکاتی طرح شده است. | تاریخنگاری در سرزمینهای اسلامی با اسلام و ثبت و ضبط سیرۀ نبوی و مغازی و اخبار فتوح و فتن و ملاحم آغاز شد و گرچه از جهاتی بهویژه بینش و انگیزهها و اهداف تاریخی، با آنچه کموبیش در شبهجزیرۀ عربی و سرزمینهای دیگر وجود داشت، متفاوت بود؛ ولی از بعضی از آنها تأثیر پذیرفته بود. فصل دوم اختصاص به بررسی مفاهیم و پیشینههای تاریخنگاری در قلمرو اسلام دارد. در این فصل دربارۀ تواریخ ایرانی، یونانی، یهودی، بیزانسی ـ سریانی و... نکاتی طرح شده است. | ||
سابقۀ تاریخنگاری در قلمرو اسلام به قرن دوم هجری بازمیگردد و از همان ایام بر آثار مشتمل بر وصف حوادث و احوال اشخاص و خاندانها و گروهها کموبیش عنوان «تاریخ» اطلاق گردید؛ گرچه بسیاری از اینگونه کتابها را «اخبار» نیز مینامیدند که سابقۀ قدیمتری داشت. در فصل سوم کتاب دربارۀ آغاز تاریخنگاری سخن گفته شده و در ادامه دربارۀ مکتبهای تاریخنگاری مباحثی طرح شده است. این مکاتب عبارتند از: تاریخنگاری در مدینه، و تاریخنگاری در عراق. | سابقۀ تاریخنگاری در قلمرو اسلام به قرن دوم هجری بازمیگردد و از همان ایام بر آثار مشتمل بر وصف حوادث و احوال اشخاص و خاندانها و گروهها کموبیش عنوان «تاریخ» اطلاق گردید؛ گرچه بسیاری از اینگونه کتابها را «اخبار» نیز مینامیدند که سابقۀ قدیمتری داشت. در فصل سوم کتاب دربارۀ آغاز تاریخنگاری سخن گفته شده و در ادامه دربارۀ مکتبهای تاریخنگاری مباحثی طرح شده است. این مکاتب عبارتند از: تاریخنگاری در مدینه، و تاریخنگاری در عراق. | ||