تاریخ‌نگاری در قلمرو اسلام: مکتب‌ها، شیوه‌ها و انواع تاریخ‌نگاری

    از ویکی‌نور
    تاریخ‌نگاری در قلمرو اسلام
    تاریخ‌نگاری در قلمرو اسلام: مکتب‌ها، شیوه‌ها و انواع تاریخ‌نگاری
    پدیدآورانسجادی، صادق (نویسنده)
    ناشرفرهنگ جاوید
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک2ـ65ـ8209ـ600ـ978
    موضوعتا‌ریخ‌نویسی‌ اسلامی‌,slamB --Historiography,تا‌ریخ‌نویسا‌ن‌ مسلما‌ن‌,istoriansB Muslim
    کد کنگره
    ‏DS ۳۵/۶۵/س۳ت۲

    تاریخ‌نگاری در قلمرو اسلام: مکتب‌ها، شیوه‌ها و انواع تاریخ‌نگاری تألیف صادق سجادی، از نظر مضمون، تاریخ‌نگاری عصر اسلامی به معنای وسیع، غیر از تاریخ سیاسی، پهنه‌ای وسیع مشتمل بر تاریخ علوم و اخبار و احوال و آثار دانشمندان رشته‌های مختلف از محدثان و فقیهان و ادیبان تا پزشکان و فیلسوفان و ریاضی‌دانان، نیز تاریخ سیاست و شیوه‌های ملک‌داری و کارکردهای دستگاه‌های اجرایی و اداری را دربر می‌گیرد.

    ساختار

    کتاب در هفت فصل تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    ترکیب و تعبیر رایج «تاریخ‌نگاری اسلامی» یا «تاریخ‌نگاری در اسلام»، لااقل وقتی دربارۀ اصول و مبانی آن سخن گفته می‌شود، تعبیری روشن و دقیق نیست. آنچه زیر این عنوان قابل بحث و بررسی است، در واقع «جریان تاریخ‌نگاری در قلمرو اسلام» است که قطع‌نظر از بعضی از اصول و مبانی، غالب مضامین و انواع و شیوه‌های ضبط و نگارش و روش‌های جمع و تدوین و عرضۀ آن هم ارتباط مستقیم با اسلام به عنوان دین ندارد؛ اما یکی از مظاهر درخشان فرهنگ در عصر اسلامی است. به‌ویژه از آن‌رو که از معدود رشته‌هایی است که در عصر انحطاط نیز دچار رکود نشد و بخش بزرگی از تحقیقات تاریخی در سرزمین‌های اسلامی در همین دوران پدید آمد.

    از نظر مضمون، تاریخ‌نگاری عصر اسلامی به معنای وسیع، غیر از تاریخ سیاسی، پهنه‌ای وسیع مشتمل بر تاریخ علوم و اخبار و احوال و آثار دانشمندان رشته‌های مختلف از محدثان و فقیهان و ادیبان تا پزشکان و فیلسوفان و ریاضی‌دانان، نیز تاریخ سیاست و شیوه‌های ملک‌داری و کارکردهای دستگاه‌های اجرایی و اداری را دربر می‌گیرد.

    در واقع مورخان قلمرو اسلام مفهوم و مصداق تاریخ را چنان وسیع گرفته‌اند که توانسته‌اند بیشتر یا همۀ جنبه‌های فرهنگی را زیر آن عنوان مورد مطالعه قرار دهند. دربارۀ تاریخ‌نگاری عصر اسلامی به‌ویژه قرون نخستین آن، هنوز نکات مبهم و پیچیده و تاریک بسیار است.

    در فصل اول با عنوان ملاحظات کلی، پیش از بحث دربارۀ ظهور تاریخ‌نگاری در سرزمین‌های اسلامی، موضوع و مفهوم تاریخ تبیین شده است. می‌توان تصریح کرد توصیف مکتوب احوال و اعمال انسان، فارغ از انواع مکتب‌ها و روش‌های توصیف و ثبت تاریخ، و انواع و شیوه‌های تنظیم و تدوین تواریخ یعنی وقایع و احوال و سوانح سیاسی و اجتماعی و فرهنگی هر قوم یا جامعۀ جهانی را می‌توان تاریخ‌نگاری خواند.

    تاریخ‌نگاری در سرزمین‌های اسلامی با اسلام و ثبت و ضبط سیرۀ نبوی و مغازی و اخبار فتوح و فتن و ملاحم آغاز شد و گرچه از جهاتی به‌ویژه بینش و انگیزه‌ها و اهداف تاریخی، با آنچه کم‌وبیش در شبه‌جزیرۀ عربی و سرزمین‌های دیگر وجود داشت، متفاوت بود؛ ولی از بعضی از آنها تأثیر پذیرفته بود. فصل دوم اختصاص به بررسی مفاهیم و پیشینه‌های تاریخ‌نگاری در قلمرو اسلام دارد. در این فصل دربارۀ تواریخ ایرانی، یونانی، یهودی، بیزانسی ـ سریانی و... نکاتی طرح شده است.

    سابقۀ تاریخ‌نگاری در قلمرو اسلام به قرن دوم هجری بازمی‌گردد و از همان ایام بر آثار مشتمل بر وصف حوادث و احوال اشخاص و خاندان‌ها و گروه‌ها کم‌وبیش عنوان «تاریخ» اطلاق گردید؛ گرچه بسیاری از اینگونه کتاب‌ها را «اخبار» نیز می‌نامیدند که سابقۀ قدیم‌تری داشت. در فصل سوم کتاب دربارۀ آغاز تاریخ‌نگاری سخن گفته شده و در ادامه دربارۀ مکتب‌های تاریخ‌نگاری مباحثی طرح شده است. این مکاتب عبارتند از: تاریخ‌نگاری در مدینه، و تاریخ‌نگاری در عراق.

    روش‌های تاریخ‌نگاری در قلمرو اسلامی مبحثی است که فصل چهارم بدان اختصاص یافته است. مقصود از روش تاریخ‌نگاری، صورت‌بندی نقل و تألیف مطالب تاریخی است و آن را به صورت‌های روایی، ترکیبی و تحلیلی می‌توان تقسیم کرد. روش‌هایی که در این فصل مورد بررسی قرار گرفته، عبارتند از: روش روایی در تاریخ‌نگاری، تاریخ‌نگاری ترکیبی، و تاریخ‌نگاری تحلیلی.

    شیوه‌های تدوین و تنظیم تواریخ به چهار صورت است که عبارتند از: تدوین و تنظیم سال‌شمارانه، تدوین و تنظیم بر حسب طبقات، تدوین فرهنگ‌نامه‌ای و شیوۀ تبارشناختی که این مباحث در فصل پنجم بررسی شده است.

    مراد از انواع «تاریخ‌نگاری» تحدید آثار مکتوب تاریخ اسلام بر حسب موضوع و مضمون کلی است و البته بی‌ارتباط با شیوه‌های تدوین و تنظیم تاریخی نیست. مهم‌ترین انواع تاریخ‌نگاری و کهن‌ترین آثار این انواع عبارتند از: سیر و مغازی، قصص الانبیاء، مقاتل و ملاحم و محن و فتن و حروب، خراج و ردّة و فتوح، تواریخ عمومی، تواریخ دودمانی و تک‌نگاری دربارۀ فرمانروایان، تواریخ محلی، انساب، طبقات، وزارت و دیوان‌سالاری و سیاست و ملک‌داری، فرهنگ‌نامه‌های تاریخی، فرق و مذاهب، نخستینیات، و جغرافیای تاریخی. این انواع تاریخ‌نگاری در فصل ششم کتاب تبیین شده‌اند.

    در فصل هفتم، نویسنده متناسب با مقام، نگاهی کلی و گذرا بر تطور تاریخ‌نگاری در قلمرو اسلام افکنده و جریان این تطور را با اشاره به مهم‌ترین آثاری که در این قلمرو پدید آمده، بررسی کرده است. نقطۀ آغاز این بررسی در مناطق مختلف از نظر زمانی اندکی متفاوت است؛ زیرا تاریخ‌نگاری هر منطقه در زمان‌های مختلف و تحت تأثیر عوامل گوناگون تحول یافته و مقصود از طرح این مبحث نیز نشان‌دادن همین نقاط اساسی تحول است. بنابراین در این فصل تاریخ‌نگاری در شمال افریقا و اندبس، در مصر و شام، ایران، شبه‌قارۀ هند و قلمرو عثمانی مورد بررسی قرار گرفته‌‌اند.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها