۱۰۶٬۲۵۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURعارف پابرهنهJ1.jpg | عنوان =عارف پابرهنه: بشر بن حارث مروزی خراسانی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = محمود، عبدالحلیم (نویسنده) انصاری، قاسم (مترجم) برزگر خالقی، محمدرضا (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگ...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''عارف پابرهنه: بشر بن حارث مروزی خراسانی''' تألیف عبدالحلیم | '''عارف پابرهنه: بشر بن حارث مروزی خراسانی''' تألیف [[محمود، عبدالحلیم|عبدالحلیم محمود]]، با ترجمه دکتر [[انصاری، قاسم|قاسم انصاری]] و دکتر [[برزگر خالقی، محمدرضا|محمدرضا برزگر خالقی]]؛ نویسنده در این کتاب افزون بر اشاره به زندگینامۀ [[بشر حافی]]، به دیدارهای او با عالمان، کرامات منقول از او و همچنین مقام او در عرفان و پندها و حکمتهای باقیمانده و منسوب به او اشاره کرده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
بشر پسر حارث معروف به حافی (پابرهنه) کنیهاش ابونصر و اصلش از روستای مابرسام مرو و از فرزندان رؤسا و نویسندگان بود؛ غرض از نویسندگان کسانی است که در کاخ سلطنتی کار میکنند و مقام و منزلتی مخصوص دارند و امین رازها هستند، وزیر را یاری میدهند. | بشر پسر حارث معروف به حافی (پابرهنه) کنیهاش ابونصر و اصلش از روستای مابرسام مرو و از فرزندان رؤسا و نویسندگان بود؛ غرض از نویسندگان کسانی است که در کاخ سلطنتی کار میکنند و مقام و منزلتی مخصوص دارند و امین رازها هستند، وزیر را یاری میدهند. | ||
او از کسانی بود که در پارسایی و زهد سرآمد مردم زمان خود و در فراوانی عقل، انواع فضل، خوشروشی و پایداری در مذهب و کاستن از زایدهها یگانه بود. صاحب | او از کسانی بود که در پارسایی و زهد سرآمد مردم زمان خود و در فراوانی عقل، انواع فضل، خوشروشی و پایداری در مذهب و کاستن از زایدهها یگانه بود. صاحب «[[حلية الأولياء و طبقات الأصفياء|حلیه]]» [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعیم اصفهانی]] دربارۀ او میگوید: «بشر در آغاز اهل لهو و لعب بود، با دوستان به لهو لعب مینشستند و اوقات را به خوشگذرانی میگذراندند؛ ولی خدای تعالی برای بشر در ازل منزلتی گرامی آماده و اسبابی برای رسیدن او به آن درجه مهیا فرموده بود، خدای سبحان هرکه را بخواهد برمیگزیند و هرکه به سوی وی بازگردد، هدایت میکند». | ||
بشر بن حارث در بغداد بزرگان زیادی را ملاقات کرد؛ از جملۀ آنان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] بود. امام شعرانی از او میگوید: «از آنان (صوفیان) عامر بن عبدالله بن قیس است که میگوید: اگر تمام دنیا از آن من باشد و خدا به من امر کند که همۀ آن را از دل بیرون کنم، با طیب خاطر آن را دل بیرون میرانم، و میگوید: از هنگامی که خدای عزوجل را در هر حال و چه در شب و چه در روز دوست داشتهام، به غیر او اهمیت نمیدهم. | |||
دکتر [[عبدالحلیم محمود]] در حدود شصت کتاب در فلسفه و روانشناسی تألیف کرد که بعضی از آنها به زبان فرانسه است و این کتاب، یکی از کارهای اوست. این کتاب مجموعهای است از آیات قرآنی و احادیث نبوی و قدسی و اقوال عرفا. احاطۀ نویسنده به کتب عرفانی سبب شده هرجا اصطلاحی عرفانی پیش آمده به مدلول «الکلام یجرّ الکلام» هرچه به آن اصطلاح مربوط است، از قرآن و سنت و کتب معروف عرفانی و دربارۀ بشر آنچه مربوط به خود او و رفتار و گفتارش بوده، آورده است و از عهدۀ معرفی کامل بشر بهخوبی برآمده است. نویسنده در این کتاب افزون بر اشاره به زندگینامۀ بشر حافی، به دیدارهای او با عالمان، کرامات منقول از او و همچنین مقام او در عرفان و پندها و حکمتهای باقیمانده و منسوب به او اشاره کرده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/5317 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | |||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> |