۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURرؤیا، استعاره و زبان دینJ1.jpg | عنوان =رؤیا، استعاره و زبان دین | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = مازیار، امیر (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =کرگدن | مکان نشر =تهران | سال نشر =1400...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''رؤیا، استعاره و زبان دین: متن دینی چون متن هنری''' تألیف امیر | '''رؤیا، استعاره و زبان دین: متن دینی چون متن هنری''' تألیف [[مازیار، امیر|امیر مازیار]]؛ این کتاب به توصیف، شرح و ارزیابی نظریۀ رؤیایی بودن تجربههای دینی و وحیانی اختصاص دارد؛ نظریهای که میتوان آن را نظریۀ وحی در فلسفۀ اسلامی دانست و اضلاع سیاسی آن را نخستین بار در آثار [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] مشاهده میشود. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب از سه بخش و نه فصل و دو ضمیمه تشکیل شده است. | کتاب از سه بخش و نه فصل و دو ضمیمه تشکیل شده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
این کتاب به توصیف، شرح و ارزیابی نظریۀ رؤیایی بودن تجربههای دینی و وحیانی اختصاص دارد؛ نظریهای که میتوان آن را نظریۀ وحی در فلسفۀ اسلامی دانست و اضلاع سیاسی آن را نخستین بار در آثار فارابی مشاهده میشود. این نظریه سه مدعا یا ضلع اصلی دارد: | این کتاب به توصیف، شرح و ارزیابی نظریۀ رؤیایی بودن تجربههای دینی و وحیانی اختصاص دارد؛ نظریهای که میتوان آن را نظریۀ وحی در فلسفۀ اسلامی دانست و اضلاع سیاسی آن را نخستین بار در آثار [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] مشاهده میشود. این نظریه سه مدعا یا ضلع اصلی دارد: | ||
1. تجربههای دینی و وحیانی از سنخ رؤیابینیاند و با همان سازوکار وقوع رؤیاها اتفاق میافتند؛ | 1. تجربههای دینی و وحیانی از سنخ رؤیابینیاند و با همان سازوکار وقوع رؤیاها اتفاق میافتند؛ | ||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
فیلسوفان مسلمان به این قائل بودهاند که سرشت رؤیایی تجربههای وحیانی هیچ منافاتی با شأن کاشفیت، هدایتگری و قدسیبودن آنها ندارد و بهترین راه را برای حل مشکلاتی مانند فهم چگونگی تکلم خداوند و تعارضات دانستههای عقلانی با متون وحیانی به دست میدهد. نظریۀ وحی فیلسوفان مسلمان در سالهای اخیر مجدداً طرح شده و محل بحث و گفتگو بوده است. این کتاب مطابق با سه ضلع اصلی این نظریه، به سه بخش تقسیم شده است. | فیلسوفان مسلمان به این قائل بودهاند که سرشت رؤیایی تجربههای وحیانی هیچ منافاتی با شأن کاشفیت، هدایتگری و قدسیبودن آنها ندارد و بهترین راه را برای حل مشکلاتی مانند فهم چگونگی تکلم خداوند و تعارضات دانستههای عقلانی با متون وحیانی به دست میدهد. نظریۀ وحی فیلسوفان مسلمان در سالهای اخیر مجدداً طرح شده و محل بحث و گفتگو بوده است. این کتاب مطابق با سه ضلع اصلی این نظریه، به سه بخش تقسیم شده است. | ||
در بخش نخست، توضیح داده شده که چگونه رؤیابینی برای تبیین تجربههای وحیانی و دینی به کار گرفته شده است. این بخش سه فصل دارد. در فصل نخست شرح داده شده که فلاسفۀ مسلمان چگونه تجربۀ وحیانی را تجربهای رؤیایی میدانستند و آورده شده که این نظریه در باب وحی را از متون فارابی تا متون ملاصدرا میتوان دنبال کرد. در فصل دوم به آرای برخی روانشناسان، روانکاوان و نظریههای جدید در علوم شناختی و عصبشناختی پرداخته شده که تجربههای دینی در دانش جدید تجربههای رؤیایی میدانند. البته رؤیایی خواندن تجربههای دینی در دانش جدید گاه برای رد اعتبار این تجربهها به کار گرفته شده و گاه برای فهم و تبیین صحیح آنها، بیآنکه بخواهد از اعتبار این تجربهها بکاهد. بنابراین در فصل سوم به این بحث پرداخته شده که بر مبنای همۀ آنچه در دانش قدیم و جدید دربارۀ وحی و رؤیا دانسته شده، آیا میتوان تجربههای دینی و وحیانی را تجربههای رؤیایی خواند و در عین حال آنها را همچنان معتبر، یعنی کاشف، هدایتگر و قدسی دانست؟ | در بخش نخست، توضیح داده شده که چگونه رؤیابینی برای تبیین تجربههای وحیانی و دینی به کار گرفته شده است. این بخش سه فصل دارد. در فصل نخست شرح داده شده که فلاسفۀ مسلمان چگونه تجربۀ وحیانی را تجربهای رؤیایی میدانستند و آورده شده که این نظریه در باب وحی را از متون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] تا متون [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] میتوان دنبال کرد. در فصل دوم به آرای برخی روانشناسان، روانکاوان و نظریههای جدید در علوم شناختی و عصبشناختی پرداخته شده که تجربههای دینی در دانش جدید تجربههای رؤیایی میدانند. البته رؤیایی خواندن تجربههای دینی در دانش جدید گاه برای رد اعتبار این تجربهها به کار گرفته شده و گاه برای فهم و تبیین صحیح آنها، بیآنکه بخواهد از اعتبار این تجربهها بکاهد. بنابراین در فصل سوم به این بحث پرداخته شده که بر مبنای همۀ آنچه در دانش قدیم و جدید دربارۀ وحی و رؤیا دانسته شده، آیا میتوان تجربههای دینی و وحیانی را تجربههای رؤیایی خواند و در عین حال آنها را همچنان معتبر، یعنی کاشف، هدایتگر و قدسی دانست؟ | ||
در بخش دوم به این موضوع پرداخته شده که با فرض رؤیایی بودن تجربههای وحیانی، چه ماهیتی خواهد داشت. در فصل نخست این بخش دیدگاه فیلسوفان مسلمان و به طور خاص فارابی و ابن سینا در اینباره بیان شده است. این فیلسوفان بر مبنای رؤیایی بودن تجربۀ وحیانی، وحی را «کلام مخیل» دانستهاند. در فصل دوم این بخش به بحث زبان دین در نظریۀ رؤیاهای رسولانه پرداخته شده است. در این فصل ادعا شده که نظریۀ رؤیاهای رسولانه اساساً به طرح نظریهای در باب زبان دین معطوف است. از نظر صاحب این نظریه، زبان رؤیایی نوعی زبان استعاری است و تلقی خاصی که از استعاره در این نظریه وجود دارد، مهمترین تفاوت آن با دیدگاه فیلسوفان مسلمان است. در واقع در نظریۀ رؤیاهای رسولانه، تلقیای جدید از زبان خیال جایگزین دیدگاه ارسطویی فیلسوفان مسلمان شده است. این تغییر لوازم مهمی برای نظریۀ رؤیایی و خیالین خواندن زبان دین دارد. در فصل سوم این بخش سعی شده این تلقی جدید از استعاره و زبان استعاری که محل توجه بسیاری از متفکران معاصر بوده، بیشتر بررسی شود. | در بخش دوم به این موضوع پرداخته شده که با فرض رؤیایی بودن تجربههای وحیانی، چه ماهیتی خواهد داشت. در فصل نخست این بخش دیدگاه فیلسوفان مسلمان و به طور خاص فارابی و ابن سینا در اینباره بیان شده است. این فیلسوفان بر مبنای رؤیایی بودن تجربۀ وحیانی، وحی را «کلام مخیل» دانستهاند. در فصل دوم این بخش به بحث زبان دین در نظریۀ رؤیاهای رسولانه پرداخته شده است. در این فصل ادعا شده که نظریۀ رؤیاهای رسولانه اساساً به طرح نظریهای در باب زبان دین معطوف است. از نظر صاحب این نظریه، زبان رؤیایی نوعی زبان استعاری است و تلقی خاصی که از استعاره در این نظریه وجود دارد، مهمترین تفاوت آن با دیدگاه فیلسوفان مسلمان است. در واقع در نظریۀ رؤیاهای رسولانه، تلقیای جدید از زبان خیال جایگزین دیدگاه ارسطویی فیلسوفان مسلمان شده است. این تغییر لوازم مهمی برای نظریۀ رؤیایی و خیالین خواندن زبان دین دارد. در فصل سوم این بخش سعی شده این تلقی جدید از استعاره و زبان استعاری که محل توجه بسیاری از متفکران معاصر بوده، بیشتر بررسی شود. | ||
| خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در پایان کتاب دو ضمیمه در باب سابقۀ نظریههای وحی در کلام و فلسفۀ اسلامی آمده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/5333 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | در پایان کتاب دو ضمیمه در باب سابقۀ نظریههای وحی در کلام و فلسفۀ اسلامی آمده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/5333 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||