۱۴۷٬۰۸۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURکوی طریقتJ1.jpg | عنوان =کوی طریقت: حالات و «کلمات و تحقیقات» شیخ صفیالدین اردبیلی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = موحد، موحد (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =کارنامه | مکان نش...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''کوی طریقت: حالات و «کلمات و تحقیقات» شیخ صفیالدین اردبیلی''' تألیف صمد | '''کوی طریقت: حالات و «کلمات و تحقیقات» شیخ صفیالدین اردبیلی''' تألیف [[موحد، صمد|صمد موحد]]، این کتاب دربرگیرندۀ مجموعۀ بررسیهایی است دربارۀ احوال و اقوال این «پیر» که بر اساس جستجو و تأمل در «[[صفوة الصفا]]» [[ابن بزاز، توکل بن اسماعیل|ابن بزار]] و دیگر منابع معتبر فراهم شده است. نویسنده در این گفتارها بر آن بوده است تا خواننده را با «مقامات» شیخ صفیالدین آشنا کند و جهات مثبت و منفی زندگی و شخصیت او را بازنمایی کند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
تصوف بیتردید یکی از عوامل مؤثر در روحیه و اخلاق و رفتار و باورهای مردم ایران است. گفتار و کردار پیران صوفیه همواره سرمشق گروهی از افراد جامعه بوده و به دیدۀ تحسین و تکریم به آنها نگریستهاند و در هنگام یأس و ناامیدی و روزگار ناامنی و نابسامانیهای اجتماعی و شرایط نامطلوب زندگی به دامن مشایخ پناه برده و تکیهگاه روحی خود را در خانقاهها جستهاند. | تصوف بیتردید یکی از عوامل مؤثر در روحیه و اخلاق و رفتار و باورهای مردم ایران است. گفتار و کردار پیران صوفیه همواره سرمشق گروهی از افراد جامعه بوده و به دیدۀ تحسین و تکریم به آنها نگریستهاند و در هنگام یأس و ناامیدی و روزگار ناامنی و نابسامانیهای اجتماعی و شرایط نامطلوب زندگی به دامن مشایخ پناه برده و تکیهگاه روحی خود را در خانقاهها جستهاند. | ||
«[[صفیالدین اردبیلی]]» یکی از پرنفوذترین و مردمیترین چهرههای تصوف ایران است که از یکسو در گسترش این شیوۀ زندگی در میان طبقات روستایی و ایلات و عشایر و تودۀ شهرنشین سهم عمدهای دارد و از سوی دیگر زمینهساز یکی از مهمترین نهضتهای صوفیانه ـ شیعی در تاریخ ایران است. | |||
صفیالدین یکی از واپسین پیرانی است که میراث تصوف کارساز و قابل فهم و لطیف ایران را کمابیش در گفتار و کردار خود جلوهگر ساختهاند؛ تصوفی مثبت و اجتماعی مبتنی بر ذوق و حال و بینش و صدق و صفا که ریشه در واقعیتهای ملموس زندگی آدمی دارد و هنوز به خیالبافیهای معرفتنما و تأویلات دور از هرگونه ضابطه و باریکریسیهای معماگونۀ بیثمر کشیده نشده، اما در سراشیب عوامزدگی و بیهودگی و ابتذال افتاده است. | صفیالدین یکی از واپسین پیرانی است که میراث تصوف کارساز و قابل فهم و لطیف ایران را کمابیش در گفتار و کردار خود جلوهگر ساختهاند؛ تصوفی مثبت و اجتماعی مبتنی بر ذوق و حال و بینش و صدق و صفا که ریشه در واقعیتهای ملموس زندگی آدمی دارد و هنوز به خیالبافیهای معرفتنما و تأویلات دور از هرگونه ضابطه و باریکریسیهای معماگونۀ بیثمر کشیده نشده، اما در سراشیب عوامزدگی و بیهودگی و ابتذال افتاده است. | ||
این کتاب دربرگیرندۀ مجموعۀ بررسیهایی است دربارۀ احوال و اقوال این «پیر» که بر اساس جستجو و تأمل در | این کتاب دربرگیرندۀ مجموعۀ بررسیهایی است دربارۀ احوال و اقوال این «پیر» که بر اساس جستجو و تأمل در «[[صفوة الصفا]]» [[ابن بزاز، توکل بن اسماعیل|ابن بزار]] و دیگر منابع معتبر فراهم شده است. نویسنده در این گفتارها بر آن بوده است تا خواننده را با «مقامات» شیخ صفیالدین آشنا کند و جهات مثبت و منفی زندگی و شخصیت او را بازنمایی کند. | ||
«[[صفوة الصفا]]» کهنترین و معتبرترین منبع احوال و اقوال شیخ صفی است که با استفاده از روایتهای صدرالدین موسی ـ فرزند و جانشین شیخ ـ و دیگر نزدیکان او فراهم آمده و در آن واقعیتهای تارخی و داستانسرایی ها و کرامتتراشیهای مریدانه درهم تنیده است. مؤلف این کتاب توکلی بن اسماعیل بن حاجی الاردبیلی مشهور به ابن بزاز است که از مریدان و نزدیکان صدرالدین موسی بود و کتاب خود را زیرنظر او فراهم آورده است. | |||
فصل اول کتاب اختصاص به زندگی شیخ و تأملی در روایات دارد. صفیالدین از دوران کودکی تمایلی شدید به طهارت و عبادت و عزلت داشت و رؤیاهایی میدید که نشانۀ تحول روحی و مژدۀ ترقی و توفیق معنوی او در آینده بود. | فصل اول کتاب اختصاص به زندگی شیخ و تأملی در روایات دارد. صفیالدین از دوران کودکی تمایلی شدید به طهارت و عبادت و عزلت داشت و رؤیاهایی میدید که نشانۀ تحول روحی و مژدۀ ترقی و توفیق معنوی او در آینده بود. | ||
صفیالدین از مشایخ سهروردیۀ آذربایجان است و نسبت توبه و تلقین و خرقۀ او با پنج واسطه به ضیاءالدین ابونجیب عبدالقاهر سهروردی میرسد. در فصل دوم برای آشنایی با تعلیمات و باورهای شیخ و ویژگیهای طریقه و مشرب او با نقل گوشههایی از «کلمات و تحقیقات» وی بررسی شده است. به طور کلی طریقۀ شیخ ادامۀ همان تصوف سنتی اشعریگرایانه به شیوۀ سهروردیه است که پیشینۀ آن به جنید بغدادی، یعنی تصوف معتدل مقید به شریعت و متابعت منتهی میشود. | صفیالدین از مشایخ سهروردیۀ آذربایجان است و نسبت توبه و تلقین و خرقۀ او با پنج واسطه به [[سهروردی، عبدالقاهر بن عبدالله|ضیاءالدین ابونجیب عبدالقاهر سهروردی]] میرسد. در فصل دوم برای آشنایی با تعلیمات و باورهای شیخ و ویژگیهای طریقه و مشرب او با نقل گوشههایی از «کلمات و تحقیقات» وی بررسی شده است. به طور کلی طریقۀ شیخ ادامۀ همان تصوف سنتی اشعریگرایانه به شیوۀ سهروردیه است که پیشینۀ آن به [[جنید بغدادی، جنید بن محمد|جنید بغدادی]]، یعنی تصوف معتدل مقید به شریعت و متابعت منتهی میشود. | ||
باب هشتم «صفوة الصفا» دربارۀ «سیرت رضیۀ شیخ» و تعلیمات اخلاقی و اجتماعی اوست. گزارش تحلیلی گوشههایی از این باب، خواننده را با شخصیت و منش و خلقوخوی او بیشتر آشنا میکند که فصل سوم به این مسئله اختصاص یافته است. | باب هشتم «صفوة الصفا» دربارۀ «سیرت رضیۀ شیخ» و تعلیمات اخلاقی و اجتماعی اوست. گزارش تحلیلی گوشههایی از این باب، خواننده را با شخصیت و منش و خلقوخوی او بیشتر آشنا میکند که فصل سوم به این مسئله اختصاص یافته است. | ||
صفیالدین مردی بافرهنگ و با علوم دینی زمان خود آشنا بود؛ تفسیر و حدیث میداند و در موارد لزوم به صحیح | صفیالدین مردی بافرهنگ و با علوم دینی زمان خود آشنا بود؛ تفسیر و حدیث میداند و در موارد لزوم به [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]]، [[صحيح مسلم|مسلم]]، [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|ترمذی]]، [[المجتبی من السنن (المشهور بسنن النسائی)|سنن نسائی]]، [[مسند الدارمي المعروف ب: (سنن الدارمي)|دارمی]] و [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند امام احمد حنبل]] و [[الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي|تفسیر ثعلبی]] استناد میکند. با توجه به منابعی که در آثار خود استفاده میکند، دو نکته مشخص میشود: یکی اینکه شیخ با علوم عقلی میانهای ندارد و با نوشتههای کلامی و فلسفی و عرفان نظری بیگانه است؛ دوم اینکه کتب احادیث را نیز به طور رسمی در مدرسه و نزد اساتید فن سماع نکرده و آموزههای او از این منابع بیشتر به صورت خودآموزی و از طریق مطالعۀ شخصی یا از افواه دیگران بوده است. در فصل چهارم دربارۀ فضل و علم شیخ سخن گفته شده است. | ||
شیخ صفیالدین با وجود اینکه با تودۀ مردم در ارتباط بود، با ارباب قدرت و دولتمردان نیز رابطۀ نزدیکی داشت و گهگاه از این رابطه به سود مردم و رفع گرفتاریهای آنها استفاده میکرد. عامۀ مردم به دلیل اعتقادی که به اولیای الهی و مردان خدا دارند و امیران تاتار و بزرگان دولت اغلب حسابگرانه، صفیالدین را به عنوان مرجعی با اقتدار و کارساز و موجه میشناختند و از او حرفشنوی داشتند. این موقعیت روزبهروز بر نفوذ و سیطرۀ شیخ میافزود و بدین ترتیب زمینۀ سلطۀ معنوی و سلطنت صوری فرزندان و نوادگان او فراهم میشد. در فصل پنجم به رابطۀ شیخ با مراکز قدرت و رجال حکومتی پرداخته شده است. | شیخ صفیالدین با وجود اینکه با تودۀ مردم در ارتباط بود، با ارباب قدرت و دولتمردان نیز رابطۀ نزدیکی داشت و گهگاه از این رابطه به سود مردم و رفع گرفتاریهای آنها استفاده میکرد. عامۀ مردم به دلیل اعتقادی که به اولیای الهی و مردان خدا دارند و امیران تاتار و بزرگان دولت اغلب حسابگرانه، صفیالدین را به عنوان مرجعی با اقتدار و کارساز و موجه میشناختند و از او حرفشنوی داشتند. این موقعیت روزبهروز بر نفوذ و سیطرۀ شیخ میافزود و بدین ترتیب زمینۀ سلطۀ معنوی و سلطنت صوری فرزندان و نوادگان او فراهم میشد. در فصل پنجم به رابطۀ شیخ با مراکز قدرت و رجال حکومتی پرداخته شده است. | ||