کوی طریقت: حالات و «کلمات و تحقیقات» شیخ صفیالدین اردبیلی
کوی طریقت: حالات و «کلمات و تحقیقات» شیخ صفیالدین اردبیلی تألیف صمد موحد، این کتاب دربرگیرندۀ مجموعۀ بررسیهایی است دربارۀ احوال و اقوال این «پیر» که بر اساس جستجو و تأمل در «صفوة الصفا» ابن بزار و دیگر منابع معتبر فراهم شده است. نویسنده در این گفتارها بر آن بوده است تا خواننده را با «مقامات» شیخ صفیالدین آشنا کند و جهات مثبت و منفی زندگی و شخصیت او را بازنمایی کند.
کوی طریقت: حالات و «کلمات و تحقیقات» شیخ صفیالدین اردبیلی | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | موحد، صمد (نویسنده) |
ناشر | کارنامه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1401 |
شابک | 5ـ118ـ431ـ964ـ978 |
موضوع | صفی الدین اردبیلی، اسحاق بن جبرئیل، ۶۵۰ - ۷۳۵ق,عارفان - ایران arIC - scitsyM |
کد کنگره | BP ۲۷۹/۴/ص۷،م۹ ۱۴۰۱ |
ساختار
کتاب در نه فصل و دو بخش به نگارش درآمده است. در پایان کتاب دو پیوست به آن افزوده شده است.
گزارش کتاب
تصوف بیتردید یکی از عوامل مؤثر در روحیه و اخلاق و رفتار و باورهای مردم ایران است. گفتار و کردار پیران صوفیه همواره سرمشق گروهی از افراد جامعه بوده و به دیدۀ تحسین و تکریم به آنها نگریستهاند و در هنگام یأس و ناامیدی و روزگار ناامنی و نابسامانیهای اجتماعی و شرایط نامطلوب زندگی به دامن مشایخ پناه برده و تکیهگاه روحی خود را در خانقاهها جستهاند.
«صفیالدین اردبیلی» یکی از پرنفوذترین و مردمیترین چهرههای تصوف ایران است که از یکسو در گسترش این شیوۀ زندگی در میان طبقات روستایی و ایلات و عشایر و تودۀ شهرنشین سهم عمدهای دارد و از سوی دیگر زمینهساز یکی از مهمترین نهضتهای صوفیانه ـ شیعی در تاریخ ایران است.
صفیالدین یکی از واپسین پیرانی است که میراث تصوف کارساز و قابل فهم و لطیف ایران را کمابیش در گفتار و کردار خود جلوهگر ساختهاند؛ تصوفی مثبت و اجتماعی مبتنی بر ذوق و حال و بینش و صدق و صفا که ریشه در واقعیتهای ملموس زندگی آدمی دارد و هنوز به خیالبافیهای معرفتنما و تأویلات دور از هرگونه ضابطه و باریکریسیهای معماگونۀ بیثمر کشیده نشده، اما در سراشیب عوامزدگی و بیهودگی و ابتذال افتاده است.
این کتاب دربرگیرندۀ مجموعۀ بررسیهایی است دربارۀ احوال و اقوال این «پیر» که بر اساس جستجو و تأمل در «صفوة الصفا» ابن بزار و دیگر منابع معتبر فراهم شده است. نویسنده در این گفتارها بر آن بوده است تا خواننده را با «مقامات» شیخ صفیالدین آشنا کند و جهات مثبت و منفی زندگی و شخصیت او را بازنمایی کند.
«صفوة الصفا» کهنترین و معتبرترین منبع احوال و اقوال شیخ صفی است که با استفاده از روایتهای صدرالدین موسی ـ فرزند و جانشین شیخ ـ و دیگر نزدیکان او فراهم آمده و در آن واقعیتهای تارخی و داستانسرایی ها و کرامتتراشیهای مریدانه درهم تنیده است. مؤلف این کتاب توکلی بن اسماعیل بن حاجی الاردبیلی مشهور به ابن بزاز است که از مریدان و نزدیکان صدرالدین موسی بود و کتاب خود را زیرنظر او فراهم آورده است.
فصل اول کتاب اختصاص به زندگی شیخ و تأملی در روایات دارد. صفیالدین از دوران کودکی تمایلی شدید به طهارت و عبادت و عزلت داشت و رؤیاهایی میدید که نشانۀ تحول روحی و مژدۀ ترقی و توفیق معنوی او در آینده بود.
صفیالدین از مشایخ سهروردیۀ آذربایجان است و نسبت توبه و تلقین و خرقۀ او با پنج واسطه به ضیاءالدین ابونجیب عبدالقاهر سهروردی میرسد. در فصل دوم برای آشنایی با تعلیمات و باورهای شیخ و ویژگیهای طریقه و مشرب او با نقل گوشههایی از «کلمات و تحقیقات» وی بررسی شده است. به طور کلی طریقۀ شیخ ادامۀ همان تصوف سنتی اشعریگرایانه به شیوۀ سهروردیه است که پیشینۀ آن به جنید بغدادی، یعنی تصوف معتدل مقید به شریعت و متابعت منتهی میشود.
باب هشتم «صفوة الصفا» دربارۀ «سیرت رضیۀ شیخ» و تعلیمات اخلاقی و اجتماعی اوست. گزارش تحلیلی گوشههایی از این باب، خواننده را با شخصیت و منش و خلقوخوی او بیشتر آشنا میکند که فصل سوم به این مسئله اختصاص یافته است.
صفیالدین مردی بافرهنگ و با علوم دینی زمان خود آشنا بود؛ تفسیر و حدیث میداند و در موارد لزوم به صحیح بخاری، مسلم، ترمذی، سنن نسائی، دارمی و مسند امام احمد حنبل و تفسیر ثعلبی استناد میکند. با توجه به منابعی که در آثار خود استفاده میکند، دو نکته مشخص میشود: یکی اینکه شیخ با علوم عقلی میانهای ندارد و با نوشتههای کلامی و فلسفی و عرفان نظری بیگانه است؛ دوم اینکه کتب احادیث را نیز به طور رسمی در مدرسه و نزد اساتید فن سماع نکرده و آموزههای او از این منابع بیشتر به صورت خودآموزی و از طریق مطالعۀ شخصی یا از افواه دیگران بوده است. در فصل چهارم دربارۀ فضل و علم شیخ سخن گفته شده است.
شیخ صفیالدین با وجود اینکه با تودۀ مردم در ارتباط بود، با ارباب قدرت و دولتمردان نیز رابطۀ نزدیکی داشت و گهگاه از این رابطه به سود مردم و رفع گرفتاریهای آنها استفاده میکرد. عامۀ مردم به دلیل اعتقادی که به اولیای الهی و مردان خدا دارند و امیران تاتار و بزرگان دولت اغلب حسابگرانه، صفیالدین را به عنوان مرجعی با اقتدار و کارساز و موجه میشناختند و از او حرفشنوی داشتند. این موقعیت روزبهروز بر نفوذ و سیطرۀ شیخ میافزود و بدین ترتیب زمینۀ سلطۀ معنوی و سلطنت صوری فرزندان و نوادگان او فراهم میشد. در فصل پنجم به رابطۀ شیخ با مراکز قدرت و رجال حکومتی پرداخته شده است.
شهرت و نفوذ و محبوبیت شیخ صفیالدین در میان تودۀ مردم از سویی مرهون سیرت پسندیده و نفس گرم و کاردانی و مردمداری خود او و از سوی دیگر مربوط به سازماندهی زاویهها و نظم و ترتیب حاکم بر خانقاهها و فعالیت خلفا و مشایخ متعدد وی بود. به روایت صدرالدین، شیخ در حدود دوهزار خلیفۀ بزرگ و کوچک داشت که «مأذون بودند» مردم را توبه دهند و به حلقۀ ارادتمندان او درآورند. فصل ششم کتاب اختصاص به بررسی سازمان خلفا و مریدان شیخ دارد.
ابن بزار گوی سبقت را از دیگر کراماتنویسان ربوده و کرامات بسیاری را که به صفیالدین نسبت میدهد، بر حسب زمان و مکان و آدمیان و حیوانات و اجنه و دریاها و کوهها و بیابانها و غارها دستهبندی کرده و حتی برای تار مویی از محاسن شیخ نیز کرامتی نوشته است. فصل هفتم کتاب اختصاص به بررسی برخی از کرامات منسوب به شیخ دارد.
اگرچه صفیالدین مانند بسیاری از مشایخ صوفیه اهل نوشتن نبود، اما عادت داشت بیشتر اوقات در زاویه، میان جمع به موعظۀ حسنه مشغول شود و کلمات طیبه فرماید یا به پرسش آنها پاسخ دهد. معمولاً در اینگونه مجالس برخی از مریدان و حاضران سخنان شیخ را یادداشت میکردند یا به خاطر میسپردند. با استفاده از اینگونه روایتها و یادداشتها، ابن بزرا بابی با عنوان «کلمات و تحقیقات شیخ» گشوده و گفتههای او را بر حسب موضوع تنظیم کرده است. این مسئله در فصل هشتم این کتاب بررسی شده است.
در فصل پایانی در دو بخش گزیدهای از کلمات و تحقیقات شیخ صفیالدین آورده شده است؛ بخش اول اختصاص به گفتارهای شیخ دربارۀ بعضی از اصطلاحات و الفاظ صوفیه دارد و بخش دوم تحقیقات شیخ صفیالدین بر ابیاتی از شاعران است.
در دو پیوست کتاب، ابتدا نکاتی دربارۀ شیخ زاهد گیلانی آورده شده و در پیوست دوم به همسخنی صفیالدین با دیگر عارفان پرداخته شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات