۱۰۶٬۴۶۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ، ' به '، ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می گیرد' به ' میگیرد') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
به نظر می رسد بتوان از چند منظر ضرورت تحول علوم انسانی را با استفاده از معارف قرآن تبیین کرد. یکی از آن منظرگاهها این است که ما در واقع با یک چالش مواجه هستیم و آن چالش این است که علوم انسانی موجود، به دلائل متعدد، پاسخگوی نیاز کشور ما و دیگر کشورهای مسلمان نیست، علاوه بر این علوم انسانی موجود با چالشهای دیگری هم مواجه است که باید به آنها نیز پرداخت. | به نظر می رسد بتوان از چند منظر ضرورت تحول علوم انسانی را با استفاده از معارف قرآن تبیین کرد. یکی از آن منظرگاهها این است که ما در واقع با یک چالش مواجه هستیم و آن چالش این است که علوم انسانی موجود، به دلائل متعدد، پاسخگوی نیاز کشور ما و دیگر کشورهای مسلمان نیست، علاوه بر این علوم انسانی موجود با چالشهای دیگری هم مواجه است که باید به آنها نیز پرداخت. | ||
به نظر میرسد بتوانیم علوم انسانی را در دو پارادایم کلان طبقهبندی کنیم، چنانکه در پژوهش حاضر این طبقه بندی انجام شده است؛ یکم: علوم انسانی متعالی؛ دوم: علوم انسانی متدانی یا متعارف. علوم انسانی موجود که ما از آن به علوم انسانی متدانی و یا متعارف تعبیر میکنیم با چالشهایی مهم و جدی روبروست؛ یک چالش این است که معرفتشناسی جامعی ندارند. چالش دیگر این است که در حوزه انسانشناسی، مرگ و خطراتی که پس از مرگ ما را تهدید می کند و یا ممکن است تهدید کند را به راحتی نادیده | به نظر میرسد بتوانیم علوم انسانی را در دو پارادایم کلان طبقهبندی کنیم، چنانکه در پژوهش حاضر این طبقه بندی انجام شده است؛ یکم: علوم انسانی متعالی؛ دوم: علوم انسانی متدانی یا متعارف. علوم انسانی موجود که ما از آن به علوم انسانی متدانی و یا متعارف تعبیر میکنیم با چالشهایی مهم و جدی روبروست؛ یک چالش این است که معرفتشناسی جامعی ندارند. چالش دیگر این است که در حوزه انسانشناسی، مرگ و خطراتی که پس از مرگ ما را تهدید می کند و یا ممکن است تهدید کند را به راحتی نادیده میگیرد. چالش مهمی که در عرصه ارزش شناختی به نظر می رسد این است که از طرفی فقط ارزشهای مادی را برجسته می کند و از سوی دیگر از ارائه گستره انعکاس عمل انسان ناتوان است. چالشهایی جدی هم در عرصه غایت شناختی وجود دارد که از غایت پنداشتن سلطه، ثروت ولذت، ناشی شده است. | ||
این چالشها ناظر به مبانی علوم انسانی است و در پژوهش حاضر بر اساس چارچوب نظری متخذ از حدیث نبوی صلوات الله علیه و آله، بر اساس تحلیل [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] از این حدیث شریف، و از منظر قرآن کریم بررسی شده است. قرآن نور است و نور هرچه بالاتر باشد، بیشتر به بشریت نفع می رساند، لذا شناسایی و مرتفع ساختن این چالشها با نور قرآن ممکن است و این امر سبب می شود که چراغ قرآن بالای سر علوم انسانی روشن شود و علوم انسانی زیر نور قرآن قرار بگیرد، نه آنکه قرآن نیازی به بالانشینی نیازی داشته باشد. | این چالشها ناظر به مبانی علوم انسانی است و در پژوهش حاضر بر اساس چارچوب نظری متخذ از حدیث نبوی صلوات الله علیه و آله، بر اساس تحلیل [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی]] از این حدیث شریف، و از منظر قرآن کریم بررسی شده است. قرآن نور است و نور هرچه بالاتر باشد، بیشتر به بشریت نفع می رساند، لذا شناسایی و مرتفع ساختن این چالشها با نور قرآن ممکن است و این امر سبب می شود که چراغ قرآن بالای سر علوم انسانی روشن شود و علوم انسانی زیر نور قرآن قرار بگیرد، نه آنکه قرآن نیازی به بالانشینی نیازی داشته باشد. |