پرش به محتوا

شرح اللمع: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسول‌الله'
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسول‌الله')
 
خط ۳۱: خط ۳۱:
[[شیرازی، ابراهیم بن علی|ابواسحاق]] در نگارش خود، سبک متکلّمان را که سبک شافعی در «الرساله» است، در این کتاب پیش گرفته و قواعد اصولی را بدون نگاه به دانش فقه بحث کرده‌ است. اصولیان دانش اصول را به دو روش می‌نوشته‌اند؛ گروهی، شیوه متکلمان و دسته‌ای دیگر، شیوه فقیهان را برمی‌گزیده‌اند. در نگارش به شیوه کلامی، صبغۀ عقلی و استدلالی چیره بوده و بر این نکته پای می‌فشرد که قواعد اصولی، نخست باید پی‌ریزی گردیده، سپس فقه بر مبنای آن، استخراج و فروع بر اساس آن، استنباط شود؛ مثلا برای اثبات حجیت قیاس، به دلیل‌هایی از قرآن، سنت، عقل و اجماع تمسک می‌شود؛ اما به اینکه از قیاس در کدام فرع فقهی بهره ‌جسته ‌می‌شود، بی‌توجه است. <ref>ر.ک: ربانی بیرجندی، محمدحسن، ص52</ref>
[[شیرازی، ابراهیم بن علی|ابواسحاق]] در نگارش خود، سبک متکلّمان را که سبک شافعی در «الرساله» است، در این کتاب پیش گرفته و قواعد اصولی را بدون نگاه به دانش فقه بحث کرده‌ است. اصولیان دانش اصول را به دو روش می‌نوشته‌اند؛ گروهی، شیوه متکلمان و دسته‌ای دیگر، شیوه فقیهان را برمی‌گزیده‌اند. در نگارش به شیوه کلامی، صبغۀ عقلی و استدلالی چیره بوده و بر این نکته پای می‌فشرد که قواعد اصولی، نخست باید پی‌ریزی گردیده، سپس فقه بر مبنای آن، استخراج و فروع بر اساس آن، استنباط شود؛ مثلا برای اثبات حجیت قیاس، به دلیل‌هایی از قرآن، سنت، عقل و اجماع تمسک می‌شود؛ اما به اینکه از قیاس در کدام فرع فقهی بهره ‌جسته ‌می‌شود، بی‌توجه است. <ref>ر.ک: ربانی بیرجندی، محمدحسن، ص52</ref>


[[ترکی، عبدالمجید|ترکی]] در تهیه این کتاب از دو نسخه پاریس و نسخه استانبول بهره جسته است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص66</ref>‏او شرح اللمع را در مقدمه نخستش چنین توصیف می‌کند که متأسفانه، از این کتاب فقط قسم دوم از آن به دست ما رسیده است که البته، باب‌های اصلی را در بردارد. مباحث خبر، اجماع، قیاس، استحسان، استصحاب، ادله، تقلید، فتوا، اجتهاد و اختلاف در این قسمت آمده‌اند. او می‌گوید در کتاب اول (جزء اول) ظاهراً مبحث‌های قرآن و قضایایی را مانند مباحث‌ امر، نهی، عموم، خصوص، ظاهر، تأویل، ناسخ و منسوخ که اصولیان عادتاً در آثارشان می‌آورند، در برداشته است<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>‏اما او در مقدمه دوم بر شرح اللمع، می‌گوید که با دست‌یابی به نسخه استانبول مباحث کامل‌تری دیده می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص66</ref>بنابراین، در شرح اللمع مباحث «اقسام کلام، بیان و وجوه آن، نسخ، حروف المعانی، افعال رسول‌الله(ص)، خبر، اجماع، قیاس، استحسان، استصحاب، استعمال ادله و استخراج آن‌ها، تقلید، فتوا، اجتهاد، اختلاف (تخریج المجتهد المسألة علی قولین)، اجتهاد رسول الله(ص)» باب‌بندی گردیده و به‌تفصیل، شرح گردیده‌اند. محقق، قسمت دوم کتاب را از نخستین بخش آن مهم‌تر می‌داند؛ زیرا ابواسحاق مبحث «قیاس» را در آنجا آورده و پژوهشی فنی، دقیق و کامل را به‌تفصیل ارائه داده است که مانند آن را به‌سختی می‌توان در نوشته‌های کسان دیگر یافت. همچنین او مسائل اختلافی را در همین قسمت جای‌داده است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>‏
[[ترکی، عبدالمجید|ترکی]] در تهیه این کتاب از دو نسخه پاریس و نسخه استانبول بهره جسته است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص66</ref>‏او شرح اللمع را در مقدمه نخستش چنین توصیف می‌کند که متأسفانه، از این کتاب فقط قسم دوم از آن به دست ما رسیده است که البته، باب‌های اصلی را در بردارد. مباحث خبر، اجماع، قیاس، استحسان، استصحاب، ادله، تقلید، فتوا، اجتهاد و اختلاف در این قسمت آمده‌اند. او می‌گوید در کتاب اول (جزء اول) ظاهراً مبحث‌های قرآن و قضایایی را مانند مباحث‌ امر، نهی، عموم، خصوص، ظاهر، تأویل، ناسخ و منسوخ که اصولیان عادتاً در آثارشان می‌آورند، در برداشته است<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>‏اما او در مقدمه دوم بر شرح اللمع، می‌گوید که با دست‌یابی به نسخه استانبول مباحث کامل‌تری دیده می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص66</ref>بنابراین، در شرح اللمع مباحث «اقسام کلام، بیان و وجوه آن، نسخ، حروف المعانی، افعال رسول‌الله(ص)، خبر، اجماع، قیاس، استحسان، استصحاب، استعمال ادله و استخراج آن‌ها، تقلید، فتوا، اجتهاد، اختلاف (تخریج المجتهد المسألة علی قولین)، اجتهاد رسول‌الله(ص)» باب‌بندی گردیده و به‌تفصیل، شرح گردیده‌اند. محقق، قسمت دوم کتاب را از نخستین بخش آن مهم‌تر می‌داند؛ زیرا ابواسحاق مبحث «قیاس» را در آنجا آورده و پژوهشی فنی، دقیق و کامل را به‌تفصیل ارائه داده است که مانند آن را به‌سختی می‌توان در نوشته‌های کسان دیگر یافت. همچنین او مسائل اختلافی را در همین قسمت جای‌داده است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>‏


در باور محقق، این کتاب بدون تردید از آنِ ابواسحاق است و درستی این نسبت را فقط حاجی خلیفه اثبات کرده است. او این کتاب را پس از تألیف کتاب «التلخیص» یا همان «الملخص فی الجدل»، بر شیوه اصولی مذهب شافعی بنا نهاده و با تقسیم و تبویب آن، به روش جدلی نوشته است.<ref>ر.ک: همان، ص59-57</ref>‏
در باور محقق، این کتاب بدون تردید از آنِ ابواسحاق است و درستی این نسبت را فقط حاجی خلیفه اثبات کرده است. او این کتاب را پس از تألیف کتاب «التلخیص» یا همان «الملخص فی الجدل»، بر شیوه اصولی مذهب شافعی بنا نهاده و با تقسیم و تبویب آن، به روش جدلی نوشته است.<ref>ر.ک: همان، ص59-57</ref>‏