۱۰۸٬۹۷۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
[[عبدالباقی، محمد فؤاد|محمد فؤاد عبدالباقى]] در تصحیح متن [[موطأ الإمام مالك|الموطأ]] از اجزاء باقى مانده روایت ابن قاسم نیز استفاده کرده است؛ | [[عبدالباقی، محمد فؤاد|محمد فؤاد عبدالباقى]] در تصحیح متن [[موطأ الإمام مالك|الموطأ]] از اجزاء باقى مانده روایت ابن قاسم نیز استفاده کرده است؛ | ||
علاوه بر این در میان شاگردان [[مالک بن انس|مالک]]، وی به فقاهت شهره بوده، تا حدی که مالک خود در قیاس با شاگرد دیگرش ابن وهب، با لفظ «فقیه» از ابن قاسم یاد مىکند و قاضى عیاض ضمن تأیید اینکه او افقه صحابه مالک بوده، به تبحرش در خصوص مسائل مربوط به معاملات تأکید مىکند. | علاوه بر این در میان شاگردان [[مالک بن انس|مالک]]، وی به فقاهت شهره بوده، تا حدی که مالک خود در قیاس با شاگرد دیگرش ابن وهب، با لفظ «فقیه» از ابن قاسم یاد مىکند و [[قاضی عیاض، عیاض بن موسی|قاضى عیاض]] ضمن تأیید اینکه او افقه صحابه مالک بوده، به تبحرش در خصوص مسائل مربوط به معاملات تأکید مىکند. | ||
ابن قاسم از اولین شاگردان [[مالک بن انس|مالک]] بود که مذهب او را به مصر برد. وی با همراهى عبدالرحیم بن خالد بن یزید، ابن عبدالحکم و دیگران، فقه مالکى را، تا زمان غلبه فقه شافعى د رآن دیار رایج ساخت. | ابن قاسم از اولین شاگردان [[مالک بن انس|مالک]] بود که مذهب او را به مصر برد. وی با همراهى عبدالرحیم بن خالد بن یزید، ابن عبدالحکم و دیگران، فقه مالکى را، تا زمان غلبه فقه شافعى د رآن دیار رایج ساخت. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
در میان مشایخ وی، از سلیمان بن قاسم نامى، به عنوان شیخ او در زهدیات یاد شده است، آنچنانکه [[قاضی عیاض، عیاض بن موسی|قاضى عیاض]] نقل مىکند، ابن قاسم در فقه به مالک و در ورع و زهد به سلیمان اقتدا کرده است. | در میان مشایخ وی، از سلیمان بن قاسم نامى، به عنوان شیخ او در زهدیات یاد شده است، آنچنانکه [[قاضی عیاض، عیاض بن موسی|قاضى عیاض]] نقل مىکند، ابن قاسم در فقه به مالک و در ورع و زهد به سلیمان اقتدا کرده است. | ||
در طبقات الاولیاء اشارهای است بر اینکه مردم به زیارت قبر ابن قاسم مىرفتند و برای اجابت دعاهای خود به وی متوسل مىشدند. | در [[طبقات الأولياء|طبقات الاولیاء]] اشارهای است بر اینکه مردم به زیارت قبر ابن قاسم مىرفتند و برای اجابت دعاهای خود به وی متوسل مىشدند. | ||
==رقابت با اشهب== | ==رقابت با اشهب== | ||
در خلال منابع شرح حال او به رقابتى نه چندان دوستانه بین وی با اشهب، دیگر شاگرد مالک، برمىخوریم. مثلاً قاضى عیاض نقل مىکند، در مجلس پرسش و پاسخ اسد بن فرات و ابن قاسم، اشهب نیز حضور داشته و در مسائلى با ابن قاسم مخالفت کرده است. البته چنانکه از ابن قاسم نقل شده، شاید بتوان سبب اختلافات وی با اشهب را در اختلاف روایات آن دو از مالک جستوجو کرد. در هر حال، ابن قاسم بود که ریاست فقهى مصر آن زمان را در دست داشت و اشهب تا هنگامى که وی زنده بود، نتوانست به این مقام دست یابد. | در خلال منابع شرح حال او به رقابتى نه چندان دوستانه بین وی با اشهب، دیگر شاگرد مالک، برمىخوریم. مثلاً [[قاضی عیاض، عیاض بن موسی|قاضى عیاض]] نقل مىکند، در مجلس پرسش و پاسخ اسد بن فرات و ابن قاسم، اشهب نیز حضور داشته و در مسائلى با ابن قاسم مخالفت کرده است. البته چنانکه از ابن قاسم نقل شده، شاید بتوان سبب اختلافات وی با اشهب را در اختلاف روایات آن دو از مالک جستوجو کرد. در هر حال، ابن قاسم بود که ریاست فقهى مصر آن زمان را در دست داشت و اشهب تا هنگامى که وی زنده بود، نتوانست به این مقام دست یابد. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
سه فرزند او عبدالله - که گویا در جوانى از دنیا | سه فرزند او عبدالله - که گویا در جوانى از دنیا رفت، ابوالازهر عبدالصمد و موسى، هیچگاه در شهرت علمى به مرتبه پدر نرسیدند. | ||
اما ابن قاسم توانست شاگردانى تربیت کند که در مناطق مختلف جهان اسلام سبب رواج مذهب مالکى گردند. | اما ابن قاسم توانست شاگردانى تربیت کند که در مناطق مختلف جهان اسلام سبب رواج مذهب مالکى گردند. | ||
<ref>حاج منوچهری، فرامرز، ج4، ص434-433</ref>. | <ref>حاج منوچهری، فرامرز، ج4، ص434-433</ref>. |