پرش به محتوا

تاج، آیین کشور داری در ایران و اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'لـ' به 'ل')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
''' تاج (آیین کشورداری در ایران و اسلام)'''، یا «اخلاق ملوک»، ترجمه‌ محققانه حبیب‌الله نوبخت (درگذشته 1356ش) از کتاب [[التاج في أخلاق الملوك]] عمرو بن بحر جاحظ (150-255ق)، یافته احمد زکی‌پاشاست. کتاب تاج از لحاظ مرام و اخلاق و آداب و حکمت مدنی و طرز سیاست عصر ساسانی و سایر مواد تاریخی سرآمد تمام کتبی است که از آن عصر بازمانده است. مترجم نیز توضیحات مفیدی بر کتاب افزوده است.
''' تاج (آیین کشورداری در ایران و اسلام)'''، یا «اخلاق ملوک»، ترجمه‌ محققانه [[نوبخت‌، حبیب‌الله‌|حبیب‌الله نوبخت]] (درگذشته 1356ش) از کتاب [[التاج في أخلاق الملوك]] [[جاحظ، عمرو بن بحر|عمرو بن بحر جاحظ]] (150-255ق)، یافته [[پاشا، احمد زکی|احمد زکی‌پاشا]]<nowiki/>ست. کتاب تاج از لحاظ مرام و اخلاق و آداب و حکمت مدنی و طرز سیاست عصر ساسانی و سایر مواد تاریخی سرآمد تمام کتبی است که از آن عصر بازمانده است. مترجم نیز توضیحات مفیدی بر کتاب افزوده است.


==چند نکته==
==چند نکته==
ازآنجاکه در معرفی [[التاج في أخلاق الملوك]] از ساختار و محتوای کتاب سخن رفته است، در این نوشتار به ذکر چند نکته بسنده می‌شود:
ازآنجاکه در معرفی [[التاج في أخلاق الملوك]] از ساختار و محتوای کتاب سخن رفته است، در این نوشتار به ذکر چند نکته بسنده می‌شود:
* سخن با معرفی کوتاهی در رابطه با مترجم و آثار او به قلم امید عطایی آغاز شده است<ref>ر.ک: سخن آغاز، ص5-6</ref>.
* سخن با معرفی کوتاهی در رابطه با مترجم و آثار او به قلم [[امید عطایی]] آغاز شده است<ref>ر.ک: سخن آغاز، ص5-6</ref>.
* مترجم در انتهای هر بخش علاوه بر توضیحات و تعلیقات زکی‌پاشا توضیحات خود را نیز با ذکر (نوبخت) آورده است: کلمات امامت، تکبیر، رکوع و سجود و امثال آنها از جمله لغات اسلامی و مصطلح دینی است و ترجمه کردن آنها به فارسی ضرورتی ندارد...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص237، شماره 21</ref>. وی گاه نیز معانی زکی‌پاشا را نقد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص239، شماره 33</ref>.
* مترجم در انتهای هر بخش علاوه بر توضیحات و تعلیقات [[پاشا، احمد زکی|زکی‌پاشا]] توضیحات خود را نیز با ذکر ([[نوبخت‌، حبیب‌الله‌|نوبخت]]) آورده است: کلمات امامت، تکبیر، رکوع و سجود و امثال آنها از جمله لغات اسلامی و مصطلح دینی است و ترجمه کردن آنها به فارسی ضرورتی ندارد...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص237، شماره 21</ref>. وی گاه نیز معانی زکی‌پاشا را نقد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص239، شماره 33</ref>.


در انتهای کتاب اثر دیگری از حبیب‌الله نوبخت با عنوان «رساله ماهسر در اثبات اصالت لغت افسر» آمده است. نویسنده در علت الحاق این رساله به کتاب می‌نویسد: «ازآنجاکه نگارنده در آثار خود (چه پیش از فرهنگستان مانند شاهنامه نوبخت و سایر نوشته‌های خود و چه بعد از آن مانند ترجمه این دو کتاب، یعنی جاحظ و تاریخ ولهاوزن) کلمه «افسر» را مکرراً به‌کار برده‌ام و در این اواخر برخی از نویسندگان در اصالت آن تردید کرده و بعضاً نیز آن را مردود دانسته‌اند و گمان کرده‌اند لغتی است دخیل (یا از طرف فرهنگستان ایران: موضوع و ساختگی) سزاوار دیدم که این مقولت را به این دو اثر ملحق کنم تا شبهتی که در این‌باره ایجاد کرده‌اند، زایل و برکنار گردد...»<ref>ر.ک: همان، ص320</ref>. سپس در توضیح کلمه افسر و ماهسر چنین می‌نویسد:... و آنچه نگارنده دریافته‌ام این است که این کلمه (افسر) به‌گونه ماهسر در فارسی و ماس‌سر در زبان پهلوی نوعی از تاج مخصوص افسران بزرگ اشکانی یا دگر پادشاهان ایرانی بوده که در عصر ساسانیان نیز نشان خسروان ساسانی گردیده و...<ref>ر.ک: همان، ص333-334</ref>.
در انتهای کتاب اثر دیگری از [[نوبخت‌، حبیب‌الله‌|حبیب‌الله نوبخت]] با عنوان «رساله ماهسر در اثبات اصالت لغت افسر» آمده است. نویسنده در علت الحاق این رساله به کتاب می‌نویسد: «ازآنجاکه نگارنده در آثار خود (چه پیش از فرهنگستان مانند شاهنامه نوبخت و سایر نوشته‌های خود و چه بعد از آن مانند ترجمه این دو کتاب، یعنی جاحظ و تاریخ ولهاوزن) کلمه «افسر» را مکرراً به‌کار برده‌ام و در این اواخر برخی از نویسندگان در اصالت آن تردید کرده و بعضاً نیز آن را مردود دانسته‌اند و گمان کرده‌اند لغتی است دخیل (یا از طرف فرهنگستان ایران: موضوع و ساختگی) سزاوار دیدم که این مقولت را به این دو اثر ملحق کنم تا شبهتی که در این‌باره ایجاد کرده‌اند، زایل و برکنار گردد...»<ref>ر.ک: همان، ص320</ref>. سپس در توضیح کلمه افسر و ماهسر چنین می‌نویسد:... و آنچه نگارنده دریافته‌ام این است که این کلمه (افسر) به‌گونه ماهسر در فارسی و ماس‌سر در زبان پهلوی نوعی از تاج مخصوص افسران بزرگ اشکانی یا دگر پادشاهان ایرانی بوده که در عصر ساسانیان نیز نشان خسروان ساسانی گردیده و...<ref>ر.ک: همان، ص333-334</ref>.


==پانویس ==
==پانویس ==