۱۱۱٬۴۸۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'میکند') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
فصل نهم، با این سؤال آغاز میشود که آیا در هر عصر تنها یک راه برای رستگاری وجود دارد؟ در پاسخ آن دیدگاه برخی صاحبنظران، خصوصاً [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|ابن عربی]] را تشریح میکند که اغلب به صراط مستقیم همۀ راهها اشاره یا تصریح دارند. آنگاه،احادیث و اقوال پیامبر(ص) در موضوع دین، انبیا و اولیا را که در ابیات [[مثنوی معنوی|مثنوی]] انعکاس یافته به صورت تطبیقی ذکر میکند. | فصل نهم، با این سؤال آغاز میشود که آیا در هر عصر تنها یک راه برای رستگاری وجود دارد؟ در پاسخ آن دیدگاه برخی صاحبنظران، خصوصاً [[ابن عربی، محمد بن عبدالله|ابن عربی]] را تشریح میکند که اغلب به صراط مستقیم همۀ راهها اشاره یا تصریح دارند. آنگاه،احادیث و اقوال پیامبر(ص) در موضوع دین، انبیا و اولیا را که در ابیات [[مثنوی معنوی|مثنوی]] انعکاس یافته به صورت تطبیقی ذکر میکند. | ||
بخش سوم، با عنوان وحدت ادیان از دید گاه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]]، در واقع هدف اصلی کتاب است و از فصل دهم تا شانزدهم در آن جای دارد. در فصل دهم با استفاده از ابیات [[مثنوی معنوی|مثنوی]]، نظریات [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در مورد امتیازات و ابعاد گوناگون انبیا و اولیا شرح و تفسیر شده است. در فصل یازدهم، مفهوم عشق از دیدگاه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] و در فصل دوازدهم قلمرو معرفتی او به اختصار مورد اشاره قرارگرفته است. در فصل سیزدهم، ابتدا به این موضوع پرداخته که از نظر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] هر کس به اندازۀ درک و فهمش جهان را میبیند و مطابق سطح فکر خود قضاوت میکند و در ادامه، به این نکته میرسد که از نظر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] اختلاف مذاهب به سبب اختلاف دیدگاه و یا اغلب اختلاف لفظی صرف است. در فصل چهاردهم، با طرح مسأله وحدت وجود وارد مباحث عمیقتر میشود و با تبیین مفهوم وحدت وجود از نگاه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]، ابیاتی از [[مثنوی معنوی|مثنوی]] با درون مایه وحدت وجود را شرح و بسط میدهد. فصل پانزده، وحدت ادیان از دیگاه مولوی را بررسی | بخش سوم، با عنوان وحدت ادیان از دید گاه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]]، در واقع هدف اصلی کتاب است و از فصل دهم تا شانزدهم در آن جای دارد. در فصل دهم با استفاده از ابیات [[مثنوی معنوی|مثنوی]]، نظریات [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در مورد امتیازات و ابعاد گوناگون انبیا و اولیا شرح و تفسیر شده است. در فصل یازدهم، مفهوم عشق از دیدگاه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] و در فصل دوازدهم قلمرو معرفتی او به اختصار مورد اشاره قرارگرفته است. در فصل سیزدهم، ابتدا به این موضوع پرداخته که از نظر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] هر کس به اندازۀ درک و فهمش جهان را میبیند و مطابق سطح فکر خود قضاوت میکند و در ادامه، به این نکته میرسد که از نظر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] اختلاف مذاهب به سبب اختلاف دیدگاه و یا اغلب اختلاف لفظی صرف است. در فصل چهاردهم، با طرح مسأله وحدت وجود وارد مباحث عمیقتر میشود و با تبیین مفهوم وحدت وجود از نگاه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]، ابیاتی از [[مثنوی معنوی|مثنوی]] با درون مایه وحدت وجود را شرح و بسط میدهد. فصل پانزده، وحدت ادیان از دیگاه مولوی را بررسی میکند که ایشان اصول ادیان را واحد و اختلاف و دشمنی را از آثار جهل و غفلت میداند و بعد نظر معروف او را که میگوید همۀ مذاهب نه حق خالص است و نه باطل محض شرح میدهد. در ادامه، مذهب و کیش مولانا و رفتار نیک [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] با پیروان سایر ادیان و ابیاتی از [[مثنوی معنوی|مثنوی]] با درون مایه عشق را بیان میکند. در فصل پایانی، بیش از ده داستان [[مثنوی معنوی|مثنوی]] که مربوط به وحدت ادیان است شرح و تفسیر شده است. | ||
فهرست منابع که عمدتاً فارسی است، در هفت صفحه درج شده است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص255-256</ref> | فهرست منابع که عمدتاً فارسی است، در هفت صفحه درج شده است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص255-256</ref> |