پرش به محتوا

مجمع بحار الأنوار في غرائب التنزيل و لطائف الأخبار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''مجمع بحار الأنوار في غرائب التنزيل و لطائف الأخبار'''، تألیف محدث و لغوی حنفی قرن دهم قمری، [[محمدطاهر بن علی صدیقی هندی]] (متوفی 986ق)، معروف به فتنی (از اهالی گجرات)، واژگان دشوار قرآن و حدیث را شرح می‌دهد و نکته‌ها و لطایفی از معانی و حکمت‌های آن را بازگو می‌کند.
'''مجمع بحار الأنوار في غرائب التنزيل و لطائف الأخبار'''، تألیف محدث و لغوی حنفی قرن دهم قمری، [[ف‍ت‍ن‍ی‌، محمدطاهر بن علی|محمدطاهر بن علی صدیقی هندی]] (متوفی 986ق)، معروف به فتنی (از اهالی گجرات)، واژگان دشوار قرآن و حدیث را شرح می‌دهد و نکته‌ها و لطایفی از معانی و حکمت‌های آن را بازگو می‌کند.


==هدف و روش==
==هدف و روش==
[[محمدطاهر بن علی صدیقی هندی]]، با اشاره به ارزش و فواید احادیث پیامبر(ص)، نوشته است: به نظرم رسید اکنون که همت‌ها و عمرها کوتاه شده، شایسته است که به شرح غرایب قرآن و حدیث بسنده کنم و آن را بر طبق حروف الفبا منظم سازم تا علاقه‌مندان آسان به معنا برسند و تکرار از بین برود. پس قسمت باارزشی از اوقاتم را بعد از مباحثه با یاران، صرف این موضوع کردم تا ذخیره‌ای برای روز معاد باشد...<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص1-3</ref>.
[[ف‍ت‍ن‍ی‌، محمدطاهر بن علی|محمدطاهر بن علی صدیقی هندی]]، با اشاره به ارزش و فواید احادیث پیامبر(ص)، نوشته است: به نظرم رسید اکنون که همت‌ها و عمرها کوتاه شده، شایسته است که به شرح غرایب قرآن و حدیث بسنده کنم و آن را بر طبق حروف الفبا منظم سازم تا علاقه‌مندان آسان به معنا برسند و تکرار از بین برود. پس قسمت باارزشی از اوقاتم را بعد از مباحثه با یاران، صرف این موضوع کردم تا ذخیره‌ای برای روز معاد باشد...<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص1-3</ref>.


==ساختار و محتوا==
==ساختار و محتوا==
خط ۳۸: خط ۳۸:


==نمونه مباحث==
==نمونه مباحث==
* «حیدر»: در این مورد رجز «أنا الذي سمّتني اُمّي حيدرة» (من آنم که مادرم مرا حیدر نامید)، آمده است و حیدر یعنی شیر و [[امام علی(ع)]]، در آغاز ولادتش حیدر نامیده شد و [[مرحب]] در خواب دیده بود که شیری او را می‌کُشد؛ پس [[امام علی(ع)]] در هنگام جنگ، این مطلب را به یادش آورد تا او را بترساند و روحیه‌اش را ضعیف سازد.
* «حیدر»: در این مورد رجز «أنا الذي سمّتني اُمّي حيدرة» (من آنم که مادرم مرا حیدر نامید)، آمده است و حیدر یعنی شیر و [[امام علی(ع)]]، در آغاز ولادتش حیدر نامیده شد و مرحب در خواب دیده بود که شیری او را می‌کُشد؛ پس [[امام علی(ع)]] در هنگام جنگ، این مطلب را به یادش آورد تا او را بترساند و روحیه‌اش را ضعیف سازد.
شرح جامع الأصول: مادرش فاطمه بنت اسد، او را به نام پدر خودش نامید؛ درحالی‌که ابوطالب غایب بود. وقتی ابوطالب برگشت، این اسم را نپسندید و او را علی نامید<ref>ر.ک: متن کتاب، همان، ص613. </ref>.
شرح جامع الأصول: مادرش فاطمه بنت اسد، او را به نام پدر خودش نامید؛ درحالی‌که ابوطالب غایب بود. وقتی ابوطالب برگشت، این اسم را نپسندید و او را علی نامید<ref>ر.ک: متن کتاب، همان، ص613. </ref>.
* «رُمح»: درباره آن آمده است: «السلطان ظلُّ الله و رُمحُه»؛ یعنی سلطان و حاکم، سایه خدا و نیزه اوست و با این دو (ظلّ و رمح) دو نوع وظیفه والی را بیان کرده است که برعهده اوست که از مردمش در برابر ظالمان حمایت کند و آنان را در امنیت نگهدارد؛ همچون سایه که پناهگاهی در هنگام گرما و خستگی است که به آن پناه برده شود و برعهده حاکم است که دشمن را بترساند تا آزاری به مردمش نرساند و رمح، کنایه از دفع است<ref>ر.ک: همان، ج2، ص377</ref>.
* «رُمح»: درباره آن آمده است: «السلطان ظلُّ الله و رُمحُه»؛ یعنی سلطان و حاکم، سایه خدا و نیزه اوست و با این دو (ظلّ و رمح) دو نوع وظیفه والی را بیان کرده است که برعهده اوست که از مردمش در برابر ظالمان حمایت کند و آنان را در امنیت نگهدارد؛ همچون سایه که پناهگاهی در هنگام گرما و خستگی است که به آن پناه برده شود و برعهده حاکم است که دشمن را بترساند تا آزاری به مردمش نرساند و رمح، کنایه از دفع است<ref>ر.ک: همان، ج2، ص377</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:
* «غرب»: نهاية ابن الأثير: «إن الإسلام بدأ غريباً»؛ یعنی در آغاز دعوت، اسلام، مانند تنهایی بود که اهل و خاندانی ندارد؛ زیرا مسلمانان کم بودند و «سيعود غريباً»؛ یعنی در آخرالزمان غریب می‌شود؛ «فطوبی للغرباء»؛ یعنی بهشت برای مسلمانان است در اول و آخرشان، به‌خاطر صبری که بر آزار کافران کردند و به اسلام ایمان آوردند. نووی: گفته‌شده: یعنی به‌خاطر شکیبایی که فقط در مدینه داشتند، ولی ظاهرش عموم است<ref>ر.ک: همان، ج4، ص16</ref>.
* «غرب»: نهاية ابن الأثير: «إن الإسلام بدأ غريباً»؛ یعنی در آغاز دعوت، اسلام، مانند تنهایی بود که اهل و خاندانی ندارد؛ زیرا مسلمانان کم بودند و «سيعود غريباً»؛ یعنی در آخرالزمان غریب می‌شود؛ «فطوبی للغرباء»؛ یعنی بهشت برای مسلمانان است در اول و آخرشان، به‌خاطر صبری که بر آزار کافران کردند و به اسلام ایمان آوردند. نووی: گفته‌شده: یعنی به‌خاطر شکیبایی که فقط در مدینه داشتند، ولی ظاهرش عموم است<ref>ر.ک: همان، ج4، ص16</ref>.
* «عاشوراء»: اللآلي: فضیلت روزه عاشورا و اینکه در آن روز، «آسمان‌ها آفریده شدند و چه و چه و ابراهیم(ع) زاده شد و از آتش رهایی یافت و فرعون غرق شد و پیامبر(ص) به دنیا آمد و روز قیامت در آن برپا خواهد شد»، همه ساختگی است و حدیث هرکسی که روز عاشورا سرمه بکشد، هرگز چشمش درد نکند، نیز جعلی است<ref>ر.ک: همان، ج5، ص225</ref>.
* «عاشوراء»: اللآلي: فضیلت روزه عاشورا و اینکه در آن روز، «آسمان‌ها آفریده شدند و چه و چه و ابراهیم(ع) زاده شد و از آتش رهایی یافت و فرعون غرق شد و پیامبر(ص) به دنیا آمد و روز قیامت در آن برپا خواهد شد»، همه ساختگی است و حدیث هرکسی که روز عاشورا سرمه بکشد، هرگز چشمش درد نکند، نیز جعلی است<ref>ر.ک: همان، ج5، ص225</ref>.
* [[محمدطاهر بن علی صدیقی هندی]]، مطالبی کوتاه را در مورد سیره نبوی(ص) به‌ترتیب تاریخی از ولادت تا رحلت نیز نقل کرده و بعد به بحث از معنای صحابه و مسائل مرتبط و معرفی «عشره مبشره»، امامان چهارگانه، امامان شش‌گانه و... پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ج5، ص242-286</ref>.
* [[ف‍ت‍ن‍ی‌، محمدطاهر بن علی|محمدطاهر بن علی صدیقی هندی]]، مطالبی کوتاه را در مورد سیره نبوی(ص) به‌ترتیب تاریخی از ولادت تا رحلت نیز نقل کرده و بعد به بحث از معنای صحابه و مسائل مرتبط و معرفی «عشره مبشره»، امامان چهارگانه، امامان شش‌گانه و... پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ج5، ص242-286</ref>.


==پانویس==
==پانویس==