مجمع بحار الأنوار في غرائب التنزيل و لطائف الأخبار

    از ویکی‌نور
    مجمع بحار الأنوار في غرائب التنزيل و لطائف الأخبار
    مجمع بحار الأنوار في غرائب التنزيل و لطائف الأخبار
    پدیدآورانف‍ت‍ن‍ی‌، محمدطاهر بن علی (نويسنده)
    سال نشر1387ق - 1967م
    چاپ1
    موضوعغریب الحدیث - حدیث - علم الدرایه - مصطلح‌ الحدیث‌ - احادیث - مسایل ادبی - احادیث -- مسائل لغوی
    زبانعربی
    تعداد جلد5
    کد کنگره
    3م2ف 106/2 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مجمع بحار الأنوار في غرائب التنزيل و لطائف الأخبار، تألیف محدث و لغوی حنفی قرن دهم قمری، محمدطاهر بن علی صدیقی هندی (متوفی 986ق)، معروف به فتنی (از اهالی گجرات)، واژگان دشوار قرآن و حدیث را شرح می‌دهد و نکته‌ها و لطایفی از معانی و حکمت‌های آن را بازگو می‌کند.

    هدف و روش

    محمدطاهر بن علی صدیقی هندی، با اشاره به ارزش و فواید احادیث پیامبر(ص)، نوشته است: به نظرم رسید اکنون که همت‌ها و عمرها کوتاه شده، شایسته است که به شرح غرایب قرآن و حدیث بسنده کنم و آن را بر طبق حروف الفبا منظم سازم تا علاقه‌مندان آسان به معنا برسند و تکرار از بین برود. پس قسمت باارزشی از اوقاتم را بعد از مباحثه با یاران، صرف این موضوع کردم تا ذخیره‌ای برای روز معاد باشد...[۱].

    ساختار و محتوا

    مطالب این کتاب با نظم الفبایی در 5 جلد به‌ترتیب ذیل سامان یافته است:

    1. جلد اول: (از حرف الف تا حاء)؛
    2. جلد دوم: (از حرف خاء تا زاء)؛
    3. جلد سوم: (از حرف سین تا عین)؛
    4. جلد چهارم: (از حرف غین تا نون)؛
    5. جلد پنجم: (از حرف واو تا یاء) و خاتمه: علوم و اصطلاحات حدیث و مختصری در سیره نبوی و... و تکمله افزوده‌شده بر اصل کتاب (از حرف الف تا یاء).

    نمونه مباحث

    • «حیدر»: در این مورد رجز «أنا الذي سمّتني اُمّي حيدرة» (من آنم که مادرم مرا حیدر نامید)، آمده است و حیدر یعنی شیر و امام علی(ع)، در آغاز ولادتش حیدر نامیده شد و مرحب در خواب دیده بود که شیری او را می‌کُشد؛ پس امام علی(ع) در هنگام جنگ، این مطلب را به یادش آورد تا او را بترساند و روحیه‌اش را ضعیف سازد.

    شرح جامع الأصول: مادرش فاطمه بنت اسد، او را به نام پدر خودش نامید؛ درحالی‌که ابوطالب غایب بود. وقتی ابوطالب برگشت، این اسم را نپسندید و او را علی نامید[۲].

    • «رُمح»: درباره آن آمده است: «السلطان ظلُّ الله و رُمحُه»؛ یعنی سلطان و حاکم، سایه خدا و نیزه اوست و با این دو (ظلّ و رمح) دو نوع وظیفه والی را بیان کرده است که برعهده اوست که از مردمش در برابر ظالمان حمایت کند و آنان را در امنیت نگهدارد؛ همچون سایه که پناهگاهی در هنگام گرما و خستگی است که به آن پناه برده شود و برعهده حاکم است که دشمن را بترساند تا آزاری به مردمش نرساند و رمح، کنایه از دفع است[۳].
    • «طیب»: طیب و طیبات بیشتر برای حلال استفاده می‌شود؛ همانند خبیث که کنایه از حرام است. طیب گاهی به معنای پاک می‌آید؛ مانند کلام او به عمار: «مرحباً بالطيب المطيب»؛ یعنی خوش آمدی‌ای پاک و پاکیزه و کلام امام علی(ع) آنگاه که پیامبر(ص) رحلت کرد: «طبتَ حياً و طبتَ ميتاً»؛ یعنی در زندگی و مرگ، پاک بودی و هستی[۴].
    • «غرب»: نهاية ابن الأثير: «إن الإسلام بدأ غريباً»؛ یعنی در آغاز دعوت، اسلام، مانند تنهایی بود که اهل و خاندانی ندارد؛ زیرا مسلمانان کم بودند و «سيعود غريباً»؛ یعنی در آخرالزمان غریب می‌شود؛ «فطوبی للغرباء»؛ یعنی بهشت برای مسلمانان است در اول و آخرشان، به‌خاطر صبری که بر آزار کافران کردند و به اسلام ایمان آوردند. نووی: گفته‌شده: یعنی به‌خاطر شکیبایی که فقط در مدینه داشتند، ولی ظاهرش عموم است[۵].
    • «عاشوراء»: اللآلي: فضیلت روزه عاشورا و اینکه در آن روز، «آسمان‌ها آفریده شدند و چه و چه و ابراهیم(ع) زاده شد و از آتش رهایی یافت و فرعون غرق شد و پیامبر(ص) به دنیا آمد و روز قیامت در آن برپا خواهد شد»، همه ساختگی است و حدیث هرکسی که روز عاشورا سرمه بکشد، هرگز چشمش درد نکند، نیز جعلی است[۶].
    • محمدطاهر بن علی صدیقی هندی، مطالبی کوتاه را در مورد سیره نبوی(ص) به‌ترتیب تاریخی از ولادت تا رحلت نیز نقل کرده و بعد به بحث از معنای صحابه و مسائل مرتبط و معرفی «عشره مبشره»، امامان چهارگانه، امامان شش‌گانه و... پرداخته است[۷].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص1-3
    2. ر.ک: متن کتاب، همان، ص613.
    3. ر.ک: همان، ج2، ص377
    4. ر.ک: همان، ج3، ص476
    5. ر.ک: همان، ج4، ص16
    6. ر.ک: همان، ج5، ص225
    7. ر.ک: همان، ج5، ص242-286

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها