۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'میکند') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ههای') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
'''امام در تبعید''' | '''امام در تبعید''' | ||
امام در همان نخستین لحظات ورود به تبعیدگاه (ترکیه) بر آن شد که مبارزات خود را از صورت نوینی پی بگیرد و به نهضت اسلامی ایران تداوم بخشد و در | امام در همان نخستین لحظات ورود به تبعیدگاه (ترکیه) بر آن شد که مبارزات خود را از صورت نوینی پی بگیرد و به نهضت اسلامی ایران تداوم بخشد و در نامههایشان به [[خمینی، سید مصطفی|حاج آقا مصطفی]] می کوشد تا موضوع تبعید را ناچیز جلوه دهد. هم چنین از ایشان میخواهد تا کتب فقهی را به دست امام برساند و انگیزه امام از این درخواست مبتنی بر رسالتی است که در جهت تحول رسالههای عملیه و خط فکری حوزههای علمیه در تدوین و نگارش رساله بر دوش داشت، پس دست به کار نگارش تحریر الوسیله شدند و در آن، در کنار مسائل عبادی به مسائلی چون امر به معروف و نهی از منکر، نماز جمعه (عبادی- سیاسی)، دفاع، قضا (پیاده کردن قوانین قرآن) و مسائل نوظهور در دنیای آن روز پرداختند.ایشان هم چنین در آن دوران موضوع ولایت فقیه و حکومت اسلامی را مطرح کردند. | ||
پس از این اتفاقات شاه بر آن شد تا محل تبعید امام را از ترکیه به نجف تغییر دهد. انگیزه شاه برای این تغییر این بود که دست | پس از این اتفاقات شاه بر آن شد تا محل تبعید امام را از ترکیه به نجف تغییر دهد. انگیزه شاه برای این تغییر این بود که دست مهرههای مرموز استعمار و عناصر کوته فکر و عقب مانده حوزه علمیه نجف صدای حقطلبانه امام را برای همیشه خاموش کند و او را نه تنها از صحنه سیاست که از جرگه روحانیت نیز کنار بگذارد و با این پندار خام به تبعید امام از ترکیه به عراق دست زد. پس از ورود امام به عراق و توقف در شهرهای کاظمین، سامرا و کربلا و استقبال چشمگیر علماء و روحانیون و مردم عراق از ایشان از آن شهرها امام به طرف نجف رفتند و با استقبال بی نظیر علماء و مردم آن شهر مواجه شدند. | ||
هم چنین امام در نخستین سخنرانی خود در نجف که به مناسبت آغاز درس ایراد فرمودند، در آغاز با چند دعا خطر لغوگویی، غافل شدن از خالق مقتدر، سر فرود آوردن در برابر غیر او را هشدار داد و وظیفه خدمتگزاری برای اسلام و مسلمین را گوشزد کرد و به این اشاره فرمود که پیامبر اسلام در محیطی که با او مخالف بودند قیام کرد و با تکیه بر این مطلب لزوم مبارزه با ابرقدرت ها و مجاهدت برای صیانت از اسلام را هر چند در محیطی که همه با آن مخالف باشند خاطرنشان کرد. در ادامه تز استعماری تفکیک دین از سیاست را مردود شمرد و کوشید که یأس و عقده خود کمبینی در ملت های اسلامی و زمامداران آنان را که بر اثر تبلیغات سوء استعمارگران پدید آمده بود بزداید. روحانیون قم به دلیل فشارهای وارده از سوی رژیم شاه و تبعید امام به نجف بر آن شدند تا از قم به سوی نجف کوچ کنند، اما امام از ایشان خواست تا سنگر مبارزه در ایران را خالی نکنند. | هم چنین امام در نخستین سخنرانی خود در نجف که به مناسبت آغاز درس ایراد فرمودند، در آغاز با چند دعا خطر لغوگویی، غافل شدن از خالق مقتدر، سر فرود آوردن در برابر غیر او را هشدار داد و وظیفه خدمتگزاری برای اسلام و مسلمین را گوشزد کرد و به این اشاره فرمود که پیامبر اسلام در محیطی که با او مخالف بودند قیام کرد و با تکیه بر این مطلب لزوم مبارزه با ابرقدرت ها و مجاهدت برای صیانت از اسلام را هر چند در محیطی که همه با آن مخالف باشند خاطرنشان کرد. در ادامه تز استعماری تفکیک دین از سیاست را مردود شمرد و کوشید که یأس و عقده خود کمبینی در ملت های اسلامی و زمامداران آنان را که بر اثر تبلیغات سوء استعمارگران پدید آمده بود بزداید. روحانیون قم به دلیل فشارهای وارده از سوی رژیم شاه و تبعید امام به نجف بر آن شدند تا از قم به سوی نجف کوچ کنند، اما امام از ایشان خواست تا سنگر مبارزه در ایران را خالی نکنند. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
با آغاز نهضت اسلامی ایران سعیدی نیز با تمام نیرو وارد مبارزه شد.وی در سال 44 بنا به دعوت مردم میدان خراسان به تهران عزیمت کرد و مسئولیت مسجد موسی بن جعفر را بر عهده گرفت. [[آیتالله سعیدی]] علاوه بر اقامه نماز جماعت با تجلیل از امام و بازگو کردن گفتار و نوشتار او توده ها را هر چه بیشتر به راه و روش و اندیشه او آشنا ساخت. | با آغاز نهضت اسلامی ایران سعیدی نیز با تمام نیرو وارد مبارزه شد.وی در سال 44 بنا به دعوت مردم میدان خراسان به تهران عزیمت کرد و مسئولیت مسجد موسی بن جعفر را بر عهده گرفت. [[آیتالله سعیدی]] علاوه بر اقامه نماز جماعت با تجلیل از امام و بازگو کردن گفتار و نوشتار او توده ها را هر چه بیشتر به راه و روش و اندیشه او آشنا ساخت. | ||
سعیدی در سال 45 بارها توسط ساواک دستگیر شد. شهید سعیدی در بهار 46 بدون گذرنامه رهسپار عراق شد و به دیدار امام در نجف شتافت و با الهام از فرامین امام برای ادامه مبارزه به میهن بازگشت. پس از آن هم با | سعیدی در سال 45 بارها توسط ساواک دستگیر شد. شهید سعیدی در بهار 46 بدون گذرنامه رهسپار عراق شد و به دیدار امام در نجف شتافت و با الهام از فرامین امام برای ادامه مبارزه به میهن بازگشت. پس از آن هم با نامههای روح بخش امام به مبارزه ادامه داد. سرانجام در روز 11 خرداد 1349 مأموران ساواک برای چندمین بار ایشان را دستگیر و در 21 خرداد 49 به شهادت رساندند. امام در پیامی شهادت [[آیتالله سعیدی]] را به علماء و محصلین حوزه علمیه قم تسلیت گفتند.<ref> ر.ک: بینام، ص47-49</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references/> |