پرش به محتوا

ثورات الشيعة منذ استشهاد الإمام الحسين علیه‌السلام و حتی الیوم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'سيد محمدحسين فضل‌الله' به 'سيد محمدحسين فضل‌الله')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۶۲: خط ۶۲:
#نويسنده در باره دولت صفويان نوشته است كه اين دولت خدمات بسيارى به ترويج مذهب جعفرى كرد و در اين دوره سعه صدر و تسامح دينى وجود داشت و تعصبى و عنادى نسبت به مذهبى معين اعمال نمى‌شد <ref>همان، ص 349 - 353</ref>.
#نويسنده در باره دولت صفويان نوشته است كه اين دولت خدمات بسيارى به ترويج مذهب جعفرى كرد و در اين دوره سعه صدر و تسامح دينى وجود داشت و تعصبى و عنادى نسبت به مذهبى معين اعمال نمى‌شد <ref>همان، ص 349 - 353</ref>.
#نويسنده در مورد چگونگى پيدايش دولت‌هاى شيعه يادآور شده است كه شيعيان هرچند گرفتار هزارها رنج و بلا و تبعيد و ستم و... شدند، ولى شجاعانه ايستادگى كردند و انقلاب‌ها آفريدند و با روحيه انقلابى و با صبر سرانجام پيروز شدند و توانستند دولت‌هايى نيز در سراسر جهان اسلام پديد آورند <ref>همان، ص 309 - 310</ref>.
#نويسنده در مورد چگونگى پيدايش دولت‌هاى شيعه يادآور شده است كه شيعيان هرچند گرفتار هزارها رنج و بلا و تبعيد و ستم و... شدند، ولى شجاعانه ايستادگى كردند و انقلاب‌ها آفريدند و با روحيه انقلابى و با صبر سرانجام پيروز شدند و توانستند دولت‌هايى نيز در سراسر جهان اسلام پديد آورند <ref>همان، ص 309 - 310</ref>.
#نويسنده در مورد قيام و انقلابى كه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] آفريد، نوشته است كه شخصيت‌هاى شيعه از شاه مى‌خواستند كه به حوزه‌هاى علميه آزادى عمل بدهد تا به فعاليت دينى بپردازند، ولى او مخالفت مى‌كرد و [[خمینی، سید روح‌الله|آيت‌الله خمينى]] از بانشاطترين شخصيت‌هاى دينى و اسلامى بود كه مردم را به مشاركت در مبارزه با طاغوت دعوت كرد و به تشويق و هدايت آنان پرداخت و روحيه اسلامى و انقلابى را در آنها بيدار كرد و سرانجام شاه به زندانى كردن شخصيت‌هاى دينى و مخالفانش پرداخت و قبل از همه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] را دستگير كرد كه همين موضوع، خشم مردم را برانگيخت و آتش انقلاب را شعله‌ور كرد... مردم صبورانه مقاومت كردند و آگاهانه شهيد دادند و سرانجام پيروز شدند... آرى اراده مردم شكست‌ناپذير است و به قول شاعر: اگر مردم زندگى را بخواهند پس بايد كه سرنوشت نيز لبيك بگويد <ref>همان، ص 151 - 155</ref>.
#نويسنده در مورد قيام و انقلابى كه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] آفريد، نوشته است كه شخصيت‌هاى شيعه از شاه مى‌خواستند كه به حوزه‌هاى علميه آزادى عمل بدهد تا به فعاليت دينى بپردازند، ولى او مخالفت مى‌كرد و [[خمینی، سید روح‌الله|آيت‌الله خمينى]] از بانشاطترين شخصيت‌هاى دينى و اسلامى بود كه مردم را به مشاركت در مبارزه با طاغوت دعوت كرد و به تشويق و هدايت آنان پرداخت و روحيه اسلامى و انقلابى را در آنها بيدار كرد و سرانجام شاه به زندانى كردن شخصيت‌هاى دينى و مخالفانش پرداخت و قبل از همه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] را دستگير كرد كه همين موضوع، خشم مردم را برانگيخت و آتش انقلاب را شعله‌ور كرد... مردم صبورانه مقاومت كردند و آگاهانه شهيد دادند و سرانجام پيروز شدند... آرى اراده مردم شكست‌ناپذير است و به قول شاعر: اگر مردم زندگى را بخواهند پس بايد كه سرنوشت نيز لبيك بگويد <ref>همان، ص 151 - 155</ref>.
#همان‌طوركه از نام كتاب و تعبير «ثورات» پيداست، اين كتاب نه به زبان عربى قديم، بلكه به زبان عربى معاصر و با اصطلاحات جديد، مانند «انتفاضة»، «انتفاضات»، «ثورة»، «ثورات»، «المُنظّمة»، «المُنظّمات»، «الاحتلال»، «إطلاق الرصاص» و... نوشته شده است <ref>همان، ص 5، 6، 11، 191، 192، 193 و...</ref>.
#همان‌طوركه از نام كتاب و تعبير «ثورات» پيداست، اين كتاب نه به زبان عربى قديم، بلكه به زبان عربى معاصر و با اصطلاحات جديد، مانند «انتفاضة»، «انتفاضات»، «ثورة»، «ثورات»، «المُنظّمة»، «المُنظّمات»، «الاحتلال»، «إطلاق الرصاص» و... نوشته شده است <ref>همان، ص 5، 6، 11، 191، 192، 193 و...</ref>.
#يكى از اشكالات اين كتاب، اين است كه نويسنده از پاورقى و يا ارجاع درون‌متنى استفاده نكرده و منابع مباحث خودش را در پايان هر قسمت به‌صورت پى‌نوشت آورده است، ولى شماره ارجاع در متن نيامده و بنابراين، هرچند در پى‌نوشت‌ها منابع به‌صورت مشخص و همراه با ذكر جلد و صفحه آمده، ولى به‌صورت دقيق معلوم نمى‌شود كه هر مطلب خاصّ از كدام منبع و كدام جلد و صفحه گرفته شده است <ref>همان، ص 12، 22، 44، 50، 59، 71 و...</ref>.
#يكى از اشكالات اين كتاب، اين است كه نويسنده از پاورقى و يا ارجاع درون‌متنى استفاده نكرده و منابع مباحث خودش را در پايان هر قسمت به‌صورت پى‌نوشت آورده است، ولى شماره ارجاع در متن نيامده و بنابراين، هرچند در پى‌نوشت‌ها منابع به‌صورت مشخص و همراه با ذكر جلد و صفحه آمده، ولى به‌صورت دقيق معلوم نمى‌شود كه هر مطلب خاصّ از كدام منبع و كدام جلد و صفحه گرفته شده است <ref>همان، ص 12، 22، 44، 50، 59، 71 و...</ref>.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش