۱٬۵۹۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
معافى ظاهراً از اين جهت كه مدتى در باب الطاق بغداد نيابت منصب قضا را داشته به قاضى شهرت يافته است. | معافى ظاهراً از اين جهت كه مدتى در باب الطاق بغداد نيابت منصب قضا را داشته به قاضى شهرت يافته است. | ||
اصل خاندان معافى بنا به قراين مختلف از نهروان بوده، ولى در مورد محل تولد او اطلاعى در دست نيست. با توجه به استماع او از ابوالقاسم بَغَوي در 317ق و برخى ديگر از مشايخ بغداد در آن زمان مىتوان نتيجه گرفت كه وي پيش از 12 سالگى در بغداد به تحصيل علم اشتغال داشته است. | |||
دانسته نيست معافى در چه زمانى بغداد را به قصد نهروان ترك كرده، ولى وفات او در نهروان واقع شده است، نمىتوان گفت مقصود ابن نديم از اينكه معافى اهل نهروان بوده اصليت وي بوده، يا اينكه مدت قابل توجهى در آنجا زندگى كرده است. نه تنها منابع شرح حال معافى، بلكه بررسى مشايخ او نيز ثابت نمىكند كه وي در طول عمر از عراق خارج شده باشد؛ البته تنها يك سفر او به حجاز براي به جا آوردن مناسك حج گزارش شده است. | اصل خاندان معافى بنا به قراين مختلف از نهروان بوده، ولى در مورد محل تولد او اطلاعى در دست نيست. | ||
با توجه به استماع او از ابوالقاسم بَغَوي در 317ق و برخى ديگر از مشايخ بغداد در آن زمان مىتوان نتيجه گرفت كه وي پيش از 12 سالگى در بغداد به تحصيل علم اشتغال داشته است. | |||
دانسته نيست معافى در چه زمانى بغداد را به قصد نهروان ترك كرده، ولى وفات او در نهروان واقع شده است، نمىتوان گفت مقصود ابن نديم از اينكه معافى اهل نهروان بوده اصليت وي بوده، يا اينكه مدت قابل توجهى در آنجا زندگى كرده است. | |||
نه تنها منابع شرح حال معافى، بلكه بررسى مشايخ او نيز ثابت نمىكند كه وي در طول عمر از عراق خارج شده باشد؛ البته تنها يك سفر او به حجاز براي به جا آوردن مناسك حج گزارش شده است. | |||
خط ۶۳: | خط ۶۹: | ||
وي چنانكه اشاره شد، مذهب جريري داشت كه دلالت بر تسنن او دارد. منابع شرح حال نيز در تسنن او ترديد نكردهاند. | وي چنانكه اشاره شد، مذهب جريري داشت كه دلالت بر تسنن او دارد. منابع شرح حال نيز در تسنن او ترديد نكردهاند. | ||
رجال نويسان شيعة بغداد در نيمة اول قرن 5ق/11م چون طوسى و نجاشى و اخلاف ايشان نيز او را در زمرة مصنفان شيعه ياد نكردهاند. البته برقانى گفته كه معافى احاديث مورد علاقة شيعه را بسيار روايت مىكرده است. در تأييد اين گفته بايد متذكر شويم كه افزون بر شمار قابل توجهى احاديث در مورد مناقب ائمة شيعه (ع) كه در كتب اهل سنت و شيعه از معافى نقل شده، در كتب اماميه احاديثى به روايت او آمده كه به نام ائمة دوازده گانه و در نتيجه به حقانيت مذهب شيعة اثناعشري تصريح دارد. | رجال نويسان شيعة بغداد در نيمة اول قرن 5ق/11م چون طوسى و نجاشى و اخلاف ايشان نيز او را در زمرة مصنفان شيعه ياد نكردهاند. | ||
البته برقانى گفته كه معافى احاديث مورد علاقة شيعه را بسيار روايت مىكرده است. | |||
در تأييد اين گفته بايد متذكر شويم كه افزون بر شمار قابل توجهى احاديث در مورد مناقب ائمة شيعه (ع) كه در كتب اهل سنت و شيعه از معافى نقل شده، در كتب اماميه احاديثى به روايت او آمده كه به نام ائمة دوازده گانه و در نتيجه به حقانيت مذهب شيعة اثناعشري تصريح دارد. | |||
خط ۸۷: | خط ۹۶: | ||
===قرائت=== | ===قرائت=== | ||
در علم قرائت معافى به عنوان مقري و راوي قرائت سلف معروف است. او قرائت قاريان مختلف را از ابن شنبوذ (د 328ق)، ابوعيسى بكّار، ابومزاحم خاقانى و خضر بن حسين حلوانى فراگرفت | در علم قرائت معافى به عنوان مقري و راوي قرائت سلف معروف است. او قرائت قاريان مختلف را از ابن شنبوذ (د 328ق)، ابوعيسى بكّار، ابومزاحم خاقانى و خضر بن حسين حلوانى فراگرفت. | ||
شايان ذكر است كه يكى از مؤثرترين اسلاف در معافى، يعنى طبري نيز در كتابى كه در قرائت تأليف كرده بود، بسياري از قرائات غير سبع را مورد توجه قرار داده بود. به رغم اينكه معافى راويان زيادي در قرائت داشت و كتابى در قرائات تأليف كرده روايات او چنانكه انتظار مىرود، در كتب قرائت وارد نشده و تنها هذلى (د 415ق) در كامل در سطحى وسيع و ديگران چون ابومعشر طبري (د 478ق) در تلخيص، سِبط خياط (د 541ق) در كفايه و ابن فتحان (د 550ق) در مصباح تا حدودي روايات او را مورد توجه قرار دادهاند. شايد رابطة معافى با ابن شنبوذ در اين كم توجهى بىتأثير نبوده باشد. | با توجه به درگيريهاي موجود بين ابن شنبوذ و مقري مشهور بغداد، ابوبكر ابن مجاهد (د 324ق)، اين نكته كه معافى در درس ابن شنبوذ حاضر شده و از ابن مجاهد روايت نكرده، مىتواند نشانهاي از گرايش معافى به افكار ابن شنبوذ در مورد عدم شدوذ قرائات غير سبع در برابر ابن مجاهد كه به قرائات سبع رسميت بخشيده بود، باشد. | ||
شايان ذكر است كه يكى از مؤثرترين اسلاف در معافى، يعنى طبري نيز در كتابى كه در قرائت تأليف كرده بود، بسياري از قرائات غير سبع را مورد توجه قرار داده بود. | |||
به رغم اينكه معافى راويان زيادي در قرائت داشت و كتابى در قرائات تأليف كرده روايات او چنانكه انتظار مىرود، در كتب قرائت وارد نشده و تنها هذلى (د 415ق) در كامل در سطحى وسيع و ديگران چون ابومعشر طبري (د 478ق) در تلخيص، سِبط خياط (د 541ق) در كفايه و ابن فتحان (د 550ق) در مصباح تا حدودي روايات او را مورد توجه قرار دادهاند. شايد رابطة معافى با ابن شنبوذ در اين كم توجهى بىتأثير نبوده باشد. | |||
خط ۹۶: | خط ۱۰۹: | ||
معافى در علم فقه به عنوان يكى از مهمترين پيروان و مروجان مذهب محمد بن جرير طبري، و شايد پس از خود طبري به عنوان بزرگترين مؤلف در فقه جريري معروف است. | معافى در علم فقه به عنوان يكى از مهمترين پيروان و مروجان مذهب محمد بن جرير طبري، و شايد پس از خود طبري به عنوان بزرگترين مؤلف در فقه جريري معروف است. | ||
معانى آثار متعددي در زمينة فقه تأليف كرده كه از آن جمله 2 كتاب التحرير و النقر و الحدود و العقود در اصول فقه جريري و شرحى بر كتاب الخفيف طبري قابل ذكر است | معانى آثار متعددي در زمينة فقه تأليف كرده كه از آن جمله 2 كتاب التحرير و النقر و الحدود و العقود در اصول فقه جريري و شرحى بر كتاب الخفيف طبري قابل ذكر است. | ||
معافى به طور قطع درس طبري را درك نكرده و فقه او را از طريق شاگردانش فراگرفته است. به هر حال با انقراض فقه جريري ظاهراً آثار فقهى معافى نيز مورد بىتوجهى واقع شده و امروزه چندان چيزي از آراء فقهى او حتى در لابهلاي كتب به دست ما نرسيده است. | معافى در مقام دفاع از مذهب جريري با ديگر مذاهب رايج در بغداد از حنفى و شافعى و ظاهري درگير بوده و تأليفاتى در رد و نقض آنها داشته كه از آن ميان بايد جوابية او به الجامع الكبير محمد بن حسن شيبانى فقيه حنفى، ردَيّه بر ابوالحسن كرخى فقيه حنفى، جوابيه به اسماعيل مُرَنى شافعى، رديه بر داوود اصفهانى مؤسس مكتب ظاهري و رديه بر فقيهى به نام ابويحيى بلخى را ذكر كرد. | ||
معافى به طور قطع درس طبري را درك نكرده و فقه او را از طريق شاگردانش فراگرفته است. | |||
به هر حال با انقراض فقه جريري ظاهراً آثار فقهى معافى نيز مورد بىتوجهى واقع شده و امروزه چندان چيزي از آراء فقهى او حتى در لابهلاي كتب به دست ما نرسيده است. | |||
خط ۱۰۶: | خط ۱۲۳: | ||
او از مشايخى چون محمد ابن حسن بن دُرَيد، محمد بن حسن بن زياد مقري، محمد بن قاسم انباري و محمد بن محمود خزاعى حكايات ادبى روايت كرده است. | او از مشايخى چون محمد ابن حسن بن دُرَيد، محمد بن حسن بن زياد مقري، محمد بن قاسم انباري و محمد بن محمود خزاعى حكايات ادبى روايت كرده است. | ||
ياقوت حكايت ملاقات او با ابوحيان توحيدي را در جامع رُصافة بغداد نقل كرده است. از شاگردان او در ادب مىتوان ابوالحسن على بن سليمان اخفش صغير را نام برد. | ياقوت حكايت ملاقات او با ابوحيان توحيدي را در جامع رُصافة بغداد نقل كرده است. از شاگردان او در ادب مىتوان ابوالحسن على بن سليمان اخفش صغير را نام برد. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۳۱: | ||
مهمترين اثر معافى در ادب كتاب الجليس الصالح الكافى و الا´نيس الناصح الشافى است كه از 100 مجلس تشكيل شده و برخى از مجالس با ذكر يك حديث نبوي آغاز گرديده است. سپس مؤلف به شرح حديث پرداخته و به مناسبت، حكايات و قطعات شعر نقل كرده است. معافى در اين كتاب از حيث سبك از كامل مبرد تأثير پذيرفته است. | مهمترين اثر معافى در ادب كتاب الجليس الصالح الكافى و الا´نيس الناصح الشافى است كه از 100 مجلس تشكيل شده و برخى از مجالس با ذكر يك حديث نبوي آغاز گرديده است. سپس مؤلف به شرح حديث پرداخته و به مناسبت، حكايات و قطعات شعر نقل كرده است. معافى در اين كتاب از حيث سبك از كامل مبرد تأثير پذيرفته است. | ||
كتاب الجليس به عنوان يك منبع تاريخى براي مطالعة عصر اموي نيز شايان توجه است. از اين كتاب نسخههاي متعددي در كتابخانههاي جهان موجود است، الجليس در 1981-1983م در بيروت به كوشش محمد مرسى خولى به چاپ رسيده است. ريترطى يادداشتى و ديتريش در مقالهاي تفصيلى تحت عنوان «كتاب الجليس و الانيسِ معافى...» در مورد اين كتاب و مؤلف آن بحث كردهاند (ترجمة عربى مقالة ديتريش در مجلة المجمع العلمى العربى، در دمشق به چاپ رسيده است). | كتاب الجليس به عنوان يك منبع تاريخى براي مطالعة عصر اموي نيز شايان توجه است. | ||
از اين كتاب نسخههاي متعددي در كتابخانههاي جهان موجود است، الجليس در 1981-1983م در بيروت به كوشش محمد مرسى خولى به چاپ رسيده است. ريترطى يادداشتى و ديتريش در مقالهاي تفصيلى تحت عنوان «كتاب الجليس و الانيسِ معافى...» در مورد اين كتاب و مؤلف آن بحث كردهاند (ترجمة عربى مقالة ديتريش در مجلة المجمع العلمى العربى، در دمشق به چاپ رسيده است). | |||
از ديگر آثار ادبى وي بايد شرح كتاب الجرمى در نحو، المحاورة فى العربية، و رسالهاي در واو عمرو (احتمالاً دربارة كتابت آن) را نام برد. ابن نديم كتابى در تأويل قرآن به وي نسبت داده و ذهبى از تفسير كبير 6 جلدي او سخن گفته است. | از ديگر آثار ادبى وي بايد شرح كتاب الجرمى در نحو، المحاورة فى العربية، و رسالهاي در واو عمرو (احتمالاً دربارة كتابت آن) را نام برد. ابن نديم كتابى در تأويل قرآن به وي نسبت داده و ذهبى از تفسير كبير 6 جلدي او سخن گفته است. | ||