پرش به محتوا

پژوهشی پیرامون اصول کافی (پاسخ به شبهات وهابیت): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نتیجه گیری' به 'نتیجه‌گیری'
جز (جایگزینی متن - 'مقدمه ای' به 'مقدمه‌ای')
جز (جایگزینی متن - 'نتیجه گیری' به 'نتیجه‌گیری')
خط ۵۱: خط ۵۱:
با روشن شدن جایگاه کتاب کافی و مقایسه آن با منابع روایی اهل سنت، به ویژه [[صحيح البخاري]]، نویسنده در بخش دوم، انگیزه‌ها و اشکالات وهابیان بر اسناد کتاب کافی را در چند محور، مورد بررسی و نقد قرار داده و کوتاه ترین پاسخ‌ها را، با استفاده از منابع مختلف، ارائه داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/97 ر.ک: همان، ص97]</ref>
با روشن شدن جایگاه کتاب کافی و مقایسه آن با منابع روایی اهل سنت، به ویژه [[صحيح البخاري]]، نویسنده در بخش دوم، انگیزه‌ها و اشکالات وهابیان بر اسناد کتاب کافی را در چند محور، مورد بررسی و نقد قرار داده و کوتاه ترین پاسخ‌ها را، با استفاده از منابع مختلف، ارائه داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/97 ر.ک: همان، ص97]</ref>


در پایان این بخش، چنین نتیجه گیری شده است که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و پیروان او، منابع حدیثی پیروان مکتب اهل‌بیت(ع)، به ویژه کافی را از جهت مستند نبودن به رسول‌الله(ص) و فقدان منابع رجالی برای تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح در شیعه و زیاد شدن کتاب‌های کافی و مشکوک بودن نسبت روضه به [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]]، مورد نقد قرار دادند؛ ولی با توجه به پژوهشی که در بخش نخست کتاب انجام گرفته است، این نتیجه به دست می‌آید که در مرحله اول، اشکال، مستقیماً منابع خود آنان را می‌گیرد. شیعه همان گونه که در تدوین و نقل احادیث رسول‌الله(ص) پیش قدم بوده، در تأسیس علوم حدیث و رجال شناسی، نخستین کتاب‌ها را در کارنامه خود دارد. اکثر احادیث کافی مستند به امامان معصوم(ع) است که در حقیقت متصل به پیامبر(ص) است و نه تنها هیچ کتابی، که حتی یک حدیث بر مجموعه کافی افزوده نشده است. گرچه تغییر و تحولی در انضمام عناوین کتاب‌ها و جدا انگاشتن آنها طبق سلائق مختلف در نسخه‌های آن، رخ داده است و آخرین کتاب کافی به نام «روضه» به طور قطع از تألیفات [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] و جزو مجموعه کافی است و گفته ملا خلیل قزوینی درباره روضه کافی، نادرست است و مورد پذیرش دیگر فقهای شیعه نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/153 ر.ک: همان، ص153]</ref>
در پایان این بخش، چنین نتیجه‌گیری شده است که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و پیروان او، منابع حدیثی پیروان مکتب اهل‌بیت(ع)، به ویژه کافی را از جهت مستند نبودن به رسول‌الله(ص) و فقدان منابع رجالی برای تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح در شیعه و زیاد شدن کتاب‌های کافی و مشکوک بودن نسبت روضه به [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]]، مورد نقد قرار دادند؛ ولی با توجه به پژوهشی که در بخش نخست کتاب انجام گرفته است، این نتیجه به دست می‌آید که در مرحله اول، اشکال، مستقیماً منابع خود آنان را می‌گیرد. شیعه همان گونه که در تدوین و نقل احادیث رسول‌الله(ص) پیش قدم بوده، در تأسیس علوم حدیث و رجال شناسی، نخستین کتاب‌ها را در کارنامه خود دارد. اکثر احادیث کافی مستند به امامان معصوم(ع) است که در حقیقت متصل به پیامبر(ص) است و نه تنها هیچ کتابی، که حتی یک حدیث بر مجموعه کافی افزوده نشده است. گرچه تغییر و تحولی در انضمام عناوین کتاب‌ها و جدا انگاشتن آنها طبق سلائق مختلف در نسخه‌های آن، رخ داده است و آخرین کتاب کافی به نام «روضه» به طور قطع از تألیفات [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] و جزو مجموعه کافی است و گفته ملا خلیل قزوینی درباره روضه کافی، نادرست است و مورد پذیرش دیگر فقهای شیعه نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/153 ر.ک: همان، ص153]</ref>


نویسنده در بخش سوم، نخست مقدمه‌ای را درباره عظمت قرآن و جایگاه بس عظیم و قداست ویژه آن نزد عموم مسلمانان ذکر کرده و در ادامه آن نوشته: یکی از بی انصافی‌هایی که در مورد این کتاب الهی روا داشته می‌شود، شبهه تحریف و دگرگونی آن است و مرتب اعتقاد به تحریف آن را به پیروان مکتب اهل‌بیت(ع) نسبت می‌دهند و آنان به خاطر این باور نداشته، مورد توهین و مذمت، قرار می‌گیرند؛ ازاین رو، در بخش سوم، شبهه تحریف قرآن، در ارتباط با کتاب کافی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/157 ر.ک: همان، ص157]</ref>
نویسنده در بخش سوم، نخست مقدمه‌ای را درباره عظمت قرآن و جایگاه بس عظیم و قداست ویژه آن نزد عموم مسلمانان ذکر کرده و در ادامه آن نوشته: یکی از بی انصافی‌هایی که در مورد این کتاب الهی روا داشته می‌شود، شبهه تحریف و دگرگونی آن است و مرتب اعتقاد به تحریف آن را به پیروان مکتب اهل‌بیت(ع) نسبت می‌دهند و آنان به خاطر این باور نداشته، مورد توهین و مذمت، قرار می‌گیرند؛ ازاین رو، در بخش سوم، شبهه تحریف قرآن، در ارتباط با کتاب کافی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/157 ر.ک: همان، ص157]</ref>
خط ۵۹: خط ۵۹:
یکی دیگر از برجسته ترین اشکال‌هایی که بر کتاب شریف «[[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]» وارد شده، اتهام «غلو» در باب امامت به روایت این کتاب است. در این اشکال، هرچند از منابع دیگر شیعه نیز یاد شده، ولی ازآن روی که از یک سو، موضوع تحقیق بر محور کتاب کافی است و از دیگر سو، این کتاب در میان منابع روایی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و به همین جهت این کتاب، مورد آماج تهمت‌ها قرار می‌گیرد، در بخش چهارم، اشکالات طرح شده در خصوص «غلو»، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است و با توجه به اینکه برخی از عناوین باب‌ها و روایات، به ویژه از «کتاب الحجة» این کتاب، بیشترین اشکالات را به خود اختصاص داده است، این اشکالات به دو صورت: «توطئه بودن طرح امامت» و «غلو در امامت» برجسته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/293 ر.ک: همان، ص293]</ref>
یکی دیگر از برجسته ترین اشکال‌هایی که بر کتاب شریف «[[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]» وارد شده، اتهام «غلو» در باب امامت به روایت این کتاب است. در این اشکال، هرچند از منابع دیگر شیعه نیز یاد شده، ولی ازآن روی که از یک سو، موضوع تحقیق بر محور کتاب کافی است و از دیگر سو، این کتاب در میان منابع روایی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و به همین جهت این کتاب، مورد آماج تهمت‌ها قرار می‌گیرد، در بخش چهارم، اشکالات طرح شده در خصوص «غلو»، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است و با توجه به اینکه برخی از عناوین باب‌ها و روایات، به ویژه از «کتاب الحجة» این کتاب، بیشترین اشکالات را به خود اختصاص داده است، این اشکالات به دو صورت: «توطئه بودن طرح امامت» و «غلو در امامت» برجسته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/293 ر.ک: همان، ص293]</ref>


در این بخش، چنین نتیجه گیری شده است که اولا: امامت اهل‌بیت(ع)، همزاد با اصل اسلام است و هیچ ربطی به ابن سبأ ندارد و داستان سبئیه توطئه ای بیش نبوده است. ثانیا: با توجه به معیارهای غلو که توسط خود بزرگان اهل سنت، ارائه شده، هیچ کدام از عناوین باب‌ها و احادیث کافی که ادعا شده ظهور در غلو باطل دارد، با آن معیارها سازگاری ندارد؛ زیرا روایات کافی نه به اهل‌بیت(ع) نقش خدایی می‌بخشد و نه آنها را نبی و پیامبر معرفی می‌کند، بلکه آنان را بندگان مخلص خدا، ولی امام معصوم و آشنا به همه جهات دین و دنیا و اوصیای پیامبر(ص) می‌دانند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/438 ر.ک: همان، ص438]</ref>
در این بخش، چنین نتیجه‌گیری شده است که اولا: امامت اهل‌بیت(ع)، همزاد با اصل اسلام است و هیچ ربطی به ابن سبأ ندارد و داستان سبئیه توطئه ای بیش نبوده است. ثانیا: با توجه به معیارهای غلو که توسط خود بزرگان اهل سنت، ارائه شده، هیچ کدام از عناوین باب‌ها و احادیث کافی که ادعا شده ظهور در غلو باطل دارد، با آن معیارها سازگاری ندارد؛ زیرا روایات کافی نه به اهل‌بیت(ع) نقش خدایی می‌بخشد و نه آنها را نبی و پیامبر معرفی می‌کند، بلکه آنان را بندگان مخلص خدا، ولی امام معصوم و آشنا به همه جهات دین و دنیا و اوصیای پیامبر(ص) می‌دانند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/438 ر.ک: همان، ص438]</ref>


یکی دیگر از چالش برانگیزترین و ریشه دارترین بحث‌هایی که میان مکتب خلفا به طور عموم و وهابی‌ها به طور خصوص در یک طرف و پیروان اهل‌بیت(ع) در طرف دیگر، مطرح است، مبحث تکفیر و تنقیص، تعدیل و تمجید اصحاب پیامبر(ص) است. همه فرق اهل سنت، به ویژه پیروان [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اصرار دارند که همه اصحاب پیامبر(ص) عادلند و اقوال و رفتار آنان شرعاً برای امت اسلامی حجت است و جرح و تعدیل آنها نه تنها جایز نیست که حرام و خروج از دین خواهد شد. اما در مقابل، پیروان اهل‌بیت(ع) این فرضیه را نمی‌پذیرند و معتقدند اصحاب پیامبر(ص) با همه احترامی که دارند، همه عادل نبودند، بلکه در میان آنها انسان‌های منافق، کاذب و... وجود داشت؛ بااین وجود مبنای اهل سنت که اقوال و سیره صحابه حجت است، زیر سؤال می‌رود؛ ازاین رو در بخش آخر، بحث تکفیر و مذمت صحابه در [[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
یکی دیگر از چالش برانگیزترین و ریشه دارترین بحث‌هایی که میان مکتب خلفا به طور عموم و وهابی‌ها به طور خصوص در یک طرف و پیروان اهل‌بیت(ع) در طرف دیگر، مطرح است، مبحث تکفیر و تنقیص، تعدیل و تمجید اصحاب پیامبر(ص) است. همه فرق اهل سنت، به ویژه پیروان [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اصرار دارند که همه اصحاب پیامبر(ص) عادلند و اقوال و رفتار آنان شرعاً برای امت اسلامی حجت است و جرح و تعدیل آنها نه تنها جایز نیست که حرام و خروج از دین خواهد شد. اما در مقابل، پیروان اهل‌بیت(ع) این فرضیه را نمی‌پذیرند و معتقدند اصحاب پیامبر(ص) با همه احترامی که دارند، همه عادل نبودند، بلکه در میان آنها انسان‌های منافق، کاذب و... وجود داشت؛ بااین وجود مبنای اهل سنت که اقوال و سیره صحابه حجت است، زیر سؤال می‌رود؛ ازاین رو در بخش آخر، بحث تکفیر و مذمت صحابه در [[الكافي (ط. دارالحديث)|کافی]]، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.