۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Fgarnezadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'لـ' به 'ل') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==خاندان== | ==خاندان== | ||
به قطع میتوان گفت که ابن وهب به همان خاندان معروفی که از زمان یزید بن ابی سفیان (در شام) تا اواخر سده 3ق (در بغداد) به کار کتابت مشغول بودهاند، تعلق دارد. بنابراین، سلسله نسب او چنین است: اسحاق بن ابراهیم بن سلیمان بن وهب بن سعید بن عمرو بن حصین بن قیس بن قبّال. پیشه این افراد، به اختصار، چنین بوده است؛ قبّال کاتب یزید بن ابی سفیان و معاویه و یزید؛ قیس، کاتب یزید و مروان و عبدالملک و هشام؛ حصین کاتب هشام و مروان و یزید بن عمرو بن هبیره و منصور و مهدی؛ عمرو کاتب مهدی و خالد برمکی؛ سعید کاتب برمکیان؛ وهب کاتب جعفر برمکی و فضل و حسن پسران سهل، نیز والی کرمان و فارس؛ سلیمان، وزیر مهتدی و معتمد؛ امّا درباره ابراهیم پدر اسحاق که تا 264ق زنده بود، این اندازه میدانیم که معتمد، اموال او و برادرش وهب را با اموال پدرشان سلیمان مصادره کرد. اسحاق عموی دیگری به نام احمد داشت که شاعر بود و در 285ق درگذشت، اما عموی سوم او عبید | به قطع میتوان گفت که ابن وهب به همان خاندان معروفی که از زمان یزید بن ابی سفیان (در شام) تا اواخر سده 3ق (در بغداد) به کار کتابت مشغول بودهاند، تعلق دارد. بنابراین، سلسله نسب او چنین است: اسحاق بن ابراهیم بن سلیمان بن وهب بن سعید بن عمرو بن حصین بن قیس بن قبّال. پیشه این افراد، به اختصار، چنین بوده است؛ قبّال کاتب یزید بن ابی سفیان و معاویه و یزید؛ قیس، کاتب یزید و مروان و عبدالملک و هشام؛ حصین کاتب هشام و مروان و یزید بن عمرو بن هبیره و منصور و مهدی؛ عمرو کاتب مهدی و خالد برمکی؛ سعید کاتب برمکیان؛ وهب کاتب جعفر برمکی و فضل و حسن پسران سهل، نیز والی کرمان و فارس؛ سلیمان، وزیر مهتدی و معتمد؛ امّا درباره ابراهیم پدر اسحاق که تا 264ق زنده بود، این اندازه میدانیم که معتمد، اموال او و برادرش وهب را با اموال پدرشان سلیمان مصادره کرد. اسحاق عموی دیگری به نام احمد داشت که شاعر بود و در 285ق درگذشت، اما عموی سوم او عبید الله از مشاهیر و نیز ممدوح بزرگانی چون ابن رومی بود و در دربار معتضد خدمت میکرد. فرزند این عبید الله که قاسم نام داشت، نیز چندی به جای پدر نشست. | ||
==زندگانی== | ==زندگانی== | ||
از این نویسنده کتابی ارجمند بر جای مانده، اما از احوال خود او، هیچ نمیدانیم، حتی نام و کتاب او نیز در همین دهههای اخیر کشف شده است. اینک ملاحظه میشود که اسحاق با آنکه از خاندانی اهل فضل و ادب و نسبتاً مشهور برخاسته و خود بیگمان در ادب صاحبنظر بوده، کسی به احوال او اشارهای نکرده است. وی در کتاب خویش بارها به اعضای خاندان خود، خاصه کسانی که احتمالاً از نزدیک دیده یا از محضرشان سودی برده، اشاره کرده است، اما مهمترین اشاره او آنجاست که میگوید: «شیخ خود علی بن عیسی رحمه | از این نویسنده کتابی ارجمند بر جای مانده، اما از احوال خود او، هیچ نمیدانیم، حتی نام و کتاب او نیز در همین دهههای اخیر کشف شده است. اینک ملاحظه میشود که اسحاق با آنکه از خاندانی اهل فضل و ادب و نسبتاً مشهور برخاسته و خود بیگمان در ادب صاحبنظر بوده، کسی به احوال او اشارهای نکرده است. وی در کتاب خویش بارها به اعضای خاندان خود، خاصه کسانی که احتمالاً از نزدیک دیده یا از محضرشان سودی برده، اشاره کرده است، اما مهمترین اشاره او آنجاست که میگوید: «شیخ خود علی بن عیسی رحمه الله را دیدم که...». از آنجا که وزیر علی بن عیسی در 335ق درگذشته، ناچار مولف، کتاب خود را پس از این تاریخ نوشته است. | ||
==مذهب== | ==مذهب== |