پرش به محتوا

الهدایة و العرفان فی تفسیر القرآن بالقرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '= ' به '='
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '= ' به '=')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۸: خط ۸:
|زبان= عربی  
|زبان= عربی  
| زبان =  
| زبان =  
| کد کنگره =  
| کد کنگره =
| موضوع = تفسیر به رأی  
| موضوع = تفسیر به رأی  
|ناشر =
|ناشر =
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''الهدایة و العرفان فی تفسیر القرآن بالقرآن'''، اثر ابوزید دمنهوری، تفسیر بر شیوه عقلی افراطی، و مختصر که شاید برگزیده تفسیر سید احمدخان هندى باشد که در نیمه قرن چهارده (حدود سال 1350 ق) در مصر انتشار یافت.
'''الهدایة و العرفان فی تفسیر القرآن بالقرآن'''، اثر [[دمنهوری، ابوزید|ابوزید دمنهوری]]، تفسیری است بر شیوه عقلی افراطی  و مختصر که شاید برگزیده تفسیر سید احمدخان هندى باشد. این اثر در نیمه قرن چهارده (حدود سال 1350 ق) در مصر انتشار یافت.


این تفسیر اعتراض شدید علماى الأزهر را برانگیخت و به دستور آنان هیأتى تشکیل شد و موارد نقض آن کتاب را آشکار ساخت. در تقریر این هیأت آمده است: «این بیچاره خواسته است از راه مخالفت با مشهور، شهرتى کسب کند و تلفیقاتى بیخردانه سرهم بافته و خود را رسوا کرده است. در نتیجه این تفسیر با دستور دولت مصادره‌ و به دست فراموشى سپرده شد».  
این تفسیر اعتراض شدید علماى الأزهر را برانگیخت و به دستور آنان هیأتى تشکیل شد و موارد نقض آن کتاب را آشکار ساخت. در تقریر این هیأت آمده است: «این بیچاره خواسته است از راه مخالفت با مشهور، شهرتى کسب کند و تلفیقاتى بیخردانه سرهم بافته و خود را رسوا کرده است. در نتیجه این تفسیر با دستور دولت مصادره‌ و به دست فراموشى سپرده شد».  
خط ۳۱: خط ۳۱:


==گزارش محتوایی تفسیر==
==گزارش محتوایی تفسیر==
استاد محمدحسین ذهبى بدون آنکه نامى از وى ببرد از این تفسیر گزارشى تهیه کرده که خلاصه‌اى از آن را مى‌آوریم:
استاد [[ذهبی، محمدحسین|محمدحسین ذهبى]] بدون آنکه نامى از وى ببرد از این تفسیر گزارشى تهیه کرده که خلاصه‌اى از آن را مى‌آوریم:


«در این تفسیر، پس از انتقاد شدید از شیوه تفاسیر پیشین، آمده است: قرآن، خود مفسر خویشتن است و به بیرون از خود نیازى ندارد؛ جز واقعیتهایى که قرآن با آن وفق مى‌دهد و سنت الهى در کون و نظام حاکم بر جامعه، مؤید آن است». ذهبى مى‌گوید: «وى با این برداشت خودسرانه، خواسته است رابطه میان قرآن و سنّت را که با دستور الهى باید همواره در کنار قرآن و بیانگر آن باشد، از هم بگسلاند «وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکرُونَ».  
«در این تفسیر، پس از انتقاد شدید از شیوه تفاسیر پیشین، آمده است: قرآن، خود مفسر خویشتن است و به بیرون از خود نیازى ندارد؛ جز واقعیتهایى که قرآن با آن وفق مى‌دهد و سنت الهى در کون و نظام حاکم بر جامعه، مؤید آن است». ذهبى مى‌گوید: «وى با این برداشت خودسرانه، خواسته است رابطه میان قرآن و سنّت را که با دستور الهى باید همواره در کنار قرآن و بیانگر آن باشد، از هم بگسلاند «وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکرُونَ».  


در این تفسیر، معجزات انبیا کلا دستخوش تأویلات ناهمگون و غیر منطقى قرار گرفته و در نهایت پدیده اعجاز- به معناى معروف- انکار شده است ... دعوت انبیا را که قرین صدق و حقیقت است و خود بزرگترین جنبه اعجاز نبوت را تشکیل مى‌دهد نیز انکار مى‌کند. درباره معجزات حضرت عیسى علیه‌السّلام آنجا که خداوند مى‌فرماید: «أَنِّی قَدْ جِئْتُکمْ بِآیه مِنْ رَبِّکمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکمْ مِنَ الطِّینِ کهَیئَه الطَّیرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیکونُ طَیراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْی الْمَوْتى‌ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکمْ بِما تَأْکلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیوتِکمْ. إِنَّ فِی ذلِک لَآیه لَکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»  مى‌گوید: مقصود از طیر(پرنده) پرواز از سنگینى و ظلمات جهل، به سوى سبکبالى و نور علم است؛ «أکمه» فاقد بصیرت و «أبرص» رنگارنگ شدن بر خلاف فطرت است که حضرت عیسى علیه‌السّلام با تعالیم عالیه خود، آنان را بصیرت مى‌بخشد و به فطرت اصیل باز مى‌گرداند و به اوج کمال به پرواز در مى‌آورد و مقصود از «أنبؤکم ...» آموزش تدبیر خانه‌دارى است.  
در این تفسیر، معجزات انبیا کلا دستخوش تأویلات ناهمگون و غیر منطقى قرار گرفته و در نهایت پدیده اعجاز- به معناى معروف- انکار شده است... دعوت انبیا را که قرین صدق و حقیقت است و خود بزرگترین جنبه اعجاز نبوت را تشکیل مى‌دهد نیز انکار مى‌کند. درباره معجزات حضرت عیسى علیه‌السّلام آنجا که خداوند مى‌فرماید: «أَنِّی قَدْ جِئْتُکمْ بِآیه مِنْ رَبِّکمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکمْ مِنَ الطِّینِ کهَیئَه الطَّیرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیکونُ طَیراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْی الْمَوْتى‌ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکمْ بِما تَأْکلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیوتِکمْ. إِنَّ فِی ذلِک لَآیه لَکمْ إِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»  مى‌گوید: مقصود از طیر(پرنده) پرواز از سنگینى و ظلمات جهل، به سوى سبکبالى و نور علم است؛ «أکمه» فاقد بصیرت و «أبرص» رنگارنگ شدن بر خلاف فطرت است که حضرت عیسى علیه‌السّلام با تعالیم عالیه خود، آنان را بصیرت مى‌بخشد و به فطرت اصیل باز مى‌گرداند و به اوج کمال به پرواز در مى‌آورد و مقصود از «أنبؤکم...» آموزش تدبیر خانه‌دارى است.  


درباره سخن گفتن عیسى در مهد(گهواره) مى‌گوید: مقصود از «مهد» تمهیداتى است که پیامبران در آغاز کار بدان دست مى‌زنند. و مقصود از «کهلا»(بزرگسالى) همان دوران به ثمر رسیدن کوشش انبیاست.  
درباره سخن گفتن عیسى در مهد(گهواره) مى‌گوید: مقصود از «مهد» تمهیداتى است که پیامبران در آغاز کار بدان دست مى‌زنند. و مقصود از «کهلا»(بزرگسالى) همان دوران به ثمر رسیدن کوشش انبیاست.  
خط ۴۳: خط ۴۳:
درباره حضرت ابراهیم علیه‌السّلام و آتش نمرود مى‌گوید: خداوند او را با هجرت از آن دیار از وقوع در آتش نجات بخشید.  
درباره حضرت ابراهیم علیه‌السّلام و آتش نمرود مى‌گوید: خداوند او را با هجرت از آن دیار از وقوع در آتش نجات بخشید.  


درباره حضرت داوود علیه‌السّلام آنجا که خداوند مى‌فرماید: «وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ یسَبِّحْنَ وَ الطَّیرَ وَ کنَّا فاعِلِینَ» مى‌گوید: مقصود از «یسبّحن» همان آشکار کردن معادن است که داوود با کاوش در دل کوهها، توانست صنعت رزمى ایجاد کند[زره‌ بسازد] و «طیر»، هر رونده تیزروى است که در اختیار انسان قرار دارد، همانند اسب و قطار و هواپیما و جز آن» ذهبى به طور فراگیر به موارد دیگرى نیز پرداخته است.  
درباره حضرت داوود علیه‌السّلام آنجا که خداوند مى‌فرماید: «وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ یسَبِّحْنَ وَ الطَّیرَ وَ کنَّا فاعِلِینَ» مى‌گوید: مقصود از «یسبّحن» همان آشکار کردن معادن است که داوود با کاوش در دل کوه‌ها، توانست صنعت رزمى ایجاد کند[زره‌ بسازد] و «طیر»، هر رونده تیزروى است که در اختیار انسان قرار دارد، همانند اسب و قطار و هواپیما و جز آن» ذهبى به طور فراگیر به موارد دیگرى نیز پرداخته است.  


خداوند همگى را از شر اهریمن نفس نجات بخشد تا بیهوده در وادى وساوس ابلیس گام ننهیم. «إِنِ الْحُکمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَیهِ تَوَکلْتُ وَ عَلَیهِ فَلْیتَوَکلِ الْمُتَوَکلُونَ»<ref> معرفت، محمدهادی، ج2، ص516-519</ref>.
خداوند همگى را از شر اهریمن نفس نجات بخشد تا بیهوده در وادى وساوس ابلیس گام ننهیم. «إِنِ الْحُکمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَیهِ تَوَکلْتُ وَ عَلَیهِ فَلْیتَوَکلِ الْمُتَوَکلُونَ»<ref> معرفت، محمدهادی، ج2، ص516-519</ref>.
خط ۵۱: خط ۵۱:


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چاپ یکم، 1379-1380ش.
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چاپ یکم، 1379-1380ش.


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
خط ۵۷: خط ۵۷:


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
[[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1402]]
[[رده:فاقد اتوماسیون]]
[[رده:فاقد اتوماسیون]]