۱۰۷٬۱۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در فصل سوم از اخلاق عملی میگوید و نسخت به عدم تلازم علم اخلاق و خلیق بودن میپردازد و آنگاه از مفهوم دست اخلاق عملی یاد میکند و یادآور میشود که علم اخلاق معیار درستی و نادرستی است و با اشاره به برخی مضامین کتابهای اخلاقی قدیم، اشاره میکند که امروزه باید کتابی درخور زمان نوشت چه این کتابها اگرچه درخور و متأثر از مان خود هستند، امروزه به کار مردم نمیآیند. | در فصل سوم از اخلاق عملی میگوید و نسخت به عدم تلازم علم اخلاق و خلیق بودن میپردازد و آنگاه از مفهوم دست اخلاق عملی یاد میکند و یادآور میشود که علم اخلاق معیار درستی و نادرستی است و با اشاره به برخی مضامین کتابهای اخلاقی قدیم، اشاره میکند که امروزه باید کتابی درخور زمان نوشت چه این کتابها اگرچه درخور و متأثر از مان خود هستند، امروزه به کار مردم نمیآیند. | ||
سپس به تقسم عبدالله دراز از اخلاق عملی اشاره میکند و برخی نگرشهای او ایراد میگیرد پس از آن به نکات زیر اشاره میکند: جانشینی انسان در زمین، درباره علم، درباره عدل. | سپس به تقسم [[دراز، محمد عبدالله|عبدالله دراز]] از اخلاق عملی اشاره میکند و برخی نگرشهای او ایراد میگیرد پس از آن به نکات زیر اشاره میکند: جانشینی انسان در زمین، درباره علم، درباره عدل. | ||
در فصل چهارم میگوید: انسان دارای دو بعد روحی و جسمی است؛ رابطه شخصیت مادی و معنوی، ویژگیهای شخصیت، رابطه انسان و حیون، برخی تفاوتهای میان انسان و حیوان و نقطه عطف این تفاوتها که در شخصیت غیر مادی انسان است و به چهار دسته تقسیم میشود، توازن در خواستههای روح و جسم، خویشتنداری، لذت نزدیک و گذرا و لذت دور و پایدار، نیروی اراده، انسان و شریعت عدل برخی نکات این فصل است. | در فصل چهارم میگوید: انسان دارای دو بعد روحی و جسمی است؛ رابطه شخصیت مادی و معنوی، ویژگیهای شخصیت، رابطه انسان و حیون، برخی تفاوتهای میان انسان و حیوان و نقطه عطف این تفاوتها که در شخصیت غیر مادی انسان است و به چهار دسته تقسیم میشود، توازن در خواستههای روح و جسم، خویشتنداری، لذت نزدیک و گذرا و لذت دور و پایدار، نیروی اراده، انسان و شریعت عدل برخی نکات این فصل است. |