۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صفدى' به 'صفدى') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن ابىطى' به 'ابن ابىطى') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''الحاوي في رجال الشيعة الإمامية'''، يا «طبقات الشيعة» از آثار يحيى بن حميد بن ظافر طائى معروف به ابن | '''الحاوي في رجال الشيعة الإمامية'''، يا «طبقات الشيعة» از آثار يحيى بن حميد بن ظافر طائى معروف به [[ابن ابیطی، یحیی بن حمید|ابن ابىطى]]ّ حلبى (575- 630ق) نويسنده و مورخ شيعه مذهب و پركار معروف شهر حلب در اواخر قرن ششم و اوائل قرن هفتم هجرى است كه آن را حجت الاسلام رسول جعفريان (متولد 1343ش) بازسازى و با تحقيق و افزودن مقدمهاى عالمانه، منتشر كرده است. در واقع كتاب مورد بحث از بين رفته و به دست ما نرسيده است و اثر حاضر، عبارت از تعداد 80 اظهار نظرى است كه [[ابن ابیطی، یحیی بن حمید|ابن ابىطى]]ّ حلبى در مورد شخصيتهاى شيعه انجام داده و در كتابهاى عالمان اسلامى به نقل از او و كتابش آمده و محقق آن نظرات را در اينجا در يك مجموعه با استفاده از روش «مواردپژوهى» جمع كرده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
اين كتاب تقسيم به بخش و فصل نشده ولى از سه قسمت به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1. مواردپژوهى و بازسازى متون مفقوده، 2. مقدمه در باب احوال و آثار ابن | اين كتاب تقسيم به بخش و فصل نشده ولى از سه قسمت به ترتيب ذيل تشكيل شده است: 1. مواردپژوهى و بازسازى متون مفقوده، 2. مقدمه در باب احوال و آثار [[ابن ابیطی، یحیی بن حمید|ابن ابىطى]]ّ و تشيع شهر حلب، 3. نصّ و متن الحاوي في رجال الشيعة الامامية. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
1. جعفريان اين نكته مهم را درباره «مواردپژوهى» يادآور شده است كه: مواردپژوهى وسيله ارزيابى آثار مكتوب است و يكى از راههاى بررسى آثار و متون به لحاظ علمى، بهويژه در برخى از رشتههاى علمى، اتكاى آنها به متون اصيل، رسمى و قابل اعتماد است. ... با بررسى در منابع يك اثر، مىتوان درصد علمى بودن آن اثر را به دست آورد. ... يكى از مهمترين اهداف كار مواردپژوهشى، جمعآورى قطعات نقل شده از يك اثر و گردآورى آنها در كنار يكديگر است؛ كارى كه مىتوان نام آن را بازسازى متون مفقوده ناميد. در واقع، بسيارى از متون گذشته، گرفتار انواع و اقسام دشوارىها شده و از دست رفته است، با اين حال، قطعاتى از آنها برجاى مانده كه بهم پيوستن آنها مىتواند ما را در جريان محتواى آن كتاب قرار داده و نقش آن اثر را در باور ساختن آثار پسين نشان دهد. بهعلاوه، در استفاده از آن اثر توسط محققان جديد، كار سادهتر شده و آنان مىتوانند با ارجاع به همين بازسازىشدهها، بر اتقان كار خويش بيفزايند و بهطور روشنترى مآخذ اصلى مطالب مورد استفاده خود را نشان دهند. به هر روى، در بازسازى متون مفقود، مىتوان برگى ديگر بر غناى فرهنگ مكتوب افزود. يكى از نتايج بازسازى متون را مىتوان، شناخت بهتر مؤلفانى دانست كه آثارشان از ميان رفته و پس از فراهم آمدن بخشهايى از اثر مفقودشان، مىتوان از آن طريق با افكار و انديشههاى آنان به صورت منظم آشنا گرديد <ref>درآمد، ص 1- 7</ref>. | 1. جعفريان اين نكته مهم را درباره «مواردپژوهى» يادآور شده است كه: مواردپژوهى وسيله ارزيابى آثار مكتوب است و يكى از راههاى بررسى آثار و متون به لحاظ علمى، بهويژه در برخى از رشتههاى علمى، اتكاى آنها به متون اصيل، رسمى و قابل اعتماد است. ... با بررسى در منابع يك اثر، مىتوان درصد علمى بودن آن اثر را به دست آورد. ... يكى از مهمترين اهداف كار مواردپژوهشى، جمعآورى قطعات نقل شده از يك اثر و گردآورى آنها در كنار يكديگر است؛ كارى كه مىتوان نام آن را بازسازى متون مفقوده ناميد. در واقع، بسيارى از متون گذشته، گرفتار انواع و اقسام دشوارىها شده و از دست رفته است، با اين حال، قطعاتى از آنها برجاى مانده كه بهم پيوستن آنها مىتواند ما را در جريان محتواى آن كتاب قرار داده و نقش آن اثر را در باور ساختن آثار پسين نشان دهد. بهعلاوه، در استفاده از آن اثر توسط محققان جديد، كار سادهتر شده و آنان مىتوانند با ارجاع به همين بازسازىشدهها، بر اتقان كار خويش بيفزايند و بهطور روشنترى مآخذ اصلى مطالب مورد استفاده خود را نشان دهند. به هر روى، در بازسازى متون مفقود، مىتوان برگى ديگر بر غناى فرهنگ مكتوب افزود. يكى از نتايج بازسازى متون را مىتوان، شناخت بهتر مؤلفانى دانست كه آثارشان از ميان رفته و پس از فراهم آمدن بخشهايى از اثر مفقودشان، مىتوان از آن طريق با افكار و انديشههاى آنان به صورت منظم آشنا گرديد <ref>درآمد، ص 1- 7</ref>. | ||
2. بر طبق پژوهش محقق اثر: پس از تتبع و جستجو آشكار مىشود كه كتاب طبقات الشيعة يا الحاوي نوشته ابن | 2. بر طبق پژوهش محقق اثر: پس از تتبع و جستجو آشكار مىشود كه كتاب طبقات الشيعة يا الحاوي نوشته [[ابن ابیطی، یحیی بن حمید|ابن ابىطى]]ّ حلبى، در اختيار [[ذهبى]] (م 748ق) بوده، در ادامه به دست ابن حجر (م 852ق) افتاده و در ميانه عصر اين دو به احتمال در اختيار برخى ديگر از شرححالنويسان مانند [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] نيز بوده است <ref>همان، ص 8</ref>. | ||
3. محقق همچنين در مورد ابن | 3. محقق همچنين در مورد [[ابن ابیطی، یحیی بن حمید|ابن ابىطى]]ّ حلبى نوشته است كه او يكى از مورخان برجسته شيعه مذهب و از مردمان شهر حلب است كه جز تاريخ، در بسيارى از عرصههاى ديگر علم و دانش، آثار بزرگى را پديد آورده است. متأسفانه، پس از آنكه تشيع در نواحى شامات مورد بىمهرى و تنگناى سلاطين نورى و ايوبى و مملوكى قرار گرفت، آثار اين بزرگمرد عالم تشيع نيز از ميان رفت. فهرست بلند آثار وى، كه هر كدام در چندين مجلد بوده و نقلهايى از آنها در آثار مورخان بعدى شامات برجاىمانده، نشان از مرتبت والاى علمى او دارد. درواقع، وى در ادامه كاروان بزرگى از عالمان شيعه قرار دارد كه از اواخر قرن سوم تا قرن ششم و هفتم، در اين شهر بزرگ، رهبرى شيعيان آن ناحيه را كه اكثريت جمعيت حلب را تشكيل مىدادند، عهدهدار بوده است. شايد نكته بديعى كه بتواند موقعيت او را به عنوان يك عالم بزرگ و روحانى مردمى در اين شهر نشان دهد، آن باشد كه به نوشته ابن شداد (م 684ق) در ميان مساجد حلب، مسجدى به نام مسجد منتجب الدين يحيى بن أبىطىّ معروف به ابن النجار وجود داشته است. تشيع امامى ابن أبىطى بيش از هر چيز روشن و درخشان است، بهويژه كه در محضر عالم برجسته شيعى، ابن شهرآشوب، كه شوهر دختر عمه او بوده، تربيت يافته است. <ref>مقدمه محقق، ص 17- 18</ref>. | ||
4. محقق اثر خاطر نشان مىكند: يكى از آثار باارزش ابن أبىطى اثرى است كه در شرححال بزرگان مذهب اماميه نگاشته و معالاسف مفقود شده است. [[ذهبى]] [م 748ق] و ابن حجر [م 852ق] كه اصل كتاب را در دست داشته و بخشهايى از اين كتاب را در آثار خود آوردهاند، آن را با نامهاى مختلف ياد كردهاند. عناوينى چون رجال الشيعة، تاريخ الإمامية، طبقات الإمامية و مانند اينها در اين منابع، ياد شده است. ... بيشتر مواردى كه نقل شده، مواردى است كه به صراحت نقل از كتاب ابن أبىطى يا از شخص اوست. اما مواردى نيز وجود دارد تنها با حدس قوى و بدون آنكه [[ذهبى]] يا ابن حجر تصريح به نقل آن از ابن أبىطى كرده باشند، در اينجا آمده است. اين حدس بر مبناى نوع افرادى است كه عمدتاً از اواخر قرن پنجم يا قرن ششم هستند و نمىتواند از كتاب [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، يا كتاب [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] باشد؛ گرچه ممكن است از كتاب تاريخ بغداد ابن النجار باشد. در مواردى هم افرادى از شهر حلب هستند و به ظن قوى بايد منبع شرح حال آنان، همين كتاب ابن أبى طى باشد. اين موارد را با ستاره (*) مشخص شده است <ref>همان، ص 34- 35</ref>. | 4. محقق اثر خاطر نشان مىكند: يكى از آثار باارزش ابن أبىطى اثرى است كه در شرححال بزرگان مذهب اماميه نگاشته و معالاسف مفقود شده است. [[ذهبى]] [م 748ق] و ابن حجر [م 852ق] كه اصل كتاب را در دست داشته و بخشهايى از اين كتاب را در آثار خود آوردهاند، آن را با نامهاى مختلف ياد كردهاند. عناوينى چون رجال الشيعة، تاريخ الإمامية، طبقات الإمامية و مانند اينها در اين منابع، ياد شده است. ... بيشتر مواردى كه نقل شده، مواردى است كه به صراحت نقل از كتاب ابن أبىطى يا از شخص اوست. اما مواردى نيز وجود دارد تنها با حدس قوى و بدون آنكه [[ذهبى]] يا ابن حجر تصريح به نقل آن از ابن أبىطى كرده باشند، در اينجا آمده است. اين حدس بر مبناى نوع افرادى است كه عمدتاً از اواخر قرن پنجم يا قرن ششم هستند و نمىتواند از كتاب [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، يا كتاب [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]] باشد؛ گرچه ممكن است از كتاب تاريخ بغداد ابن النجار باشد. در مواردى هم افرادى از شهر حلب هستند و به ظن قوى بايد منبع شرح حال آنان، همين كتاب ابن أبى طى باشد. اين موارد را با ستاره (*) مشخص شده است <ref>همان، ص 34- 35</ref>. |
ویرایش