۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:فیلسوفان، آ–ی' به 'رده:کتابهای فیلسوفان، آ–ی') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنس' به 'ابن س') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
صوان در لغت به معنای جامهدان و صندوق و محفظهای برای نگهداری البسه است و صوان الحکمة کنایه از محفظه حکمت و دانش است<ref>ر.ک: احسانینیک، ملیحه، صفحه 13</ref>. گویا عنوان رایجی بوده است برای کتبی که در زمینه تاریخ حکما نوشته میشد. چنانچه تاریخ حکمای صاعد اندلسی و [[الملل و النحل|ملل و نحل]] [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] و... را نیز صوان الحکمة میگفتند؛ اما نخستین بار سجستانی این عنوان را برای کتاب خود برگزید<ref>ر.ک: همان، صفحه 14</ref>. | صوان در لغت به معنای جامهدان و صندوق و محفظهای برای نگهداری البسه است و صوان الحکمة کنایه از محفظه حکمت و دانش است<ref>ر.ک: احسانینیک، ملیحه، صفحه 13</ref>. گویا عنوان رایجی بوده است برای کتبی که در زمینه تاریخ حکما نوشته میشد. چنانچه تاریخ حکمای صاعد اندلسی و [[الملل و النحل|ملل و نحل]] [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]] و... را نیز صوان الحکمة میگفتند؛ اما نخستین بار سجستانی این عنوان را برای کتاب خود برگزید<ref>ر.ک: همان، صفحه 14</ref>. | ||
در مورد شیوه نگارش اثر میتوان گفت که تاریخنگاری فلسفی به معنای متعارف امروزی، یعنی بررسی سیر تحول اندیشه، نزد قدما مرسوم نبوده است. لذا در صوان با چنین فضایی روبهرو نیستیم. کتب بهجا مانده در زمینه تاریخ فلسفه نشان میدهد که شیوه تاریخنگاری فلسفی در قرون گذشته بسیار متفاوت از ساختار امروزی آن بوده و قدما به شیوههای متنوعی آرا و اندیشههای حکما را ثبت و ضبط کردهاند. برخی تاریخنگاران فلسفه به سیرهنویسی و جمعآوری اطلاعات جزئی پیرامون زندگی حکما بسنده کردهاند و چیزی بیش از زندگینامهایشان به دست نمیدهند. کتاب [[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست ابن ندیم]] (متوفی 380ق)، [[طبقات الأطباء و الحكماء|طبقات الأطباء]] [[ابن جلجل، سلیمان بن حسان|ابن جلجل]] (متوفی 377ق) و [[تاریخ الحکماء قفطی|تاريخ الحكماء]] [[قفطی، علی بن یوسف|قفطی]] (متوفی 646ق) به این شیوه نگارش یافتهاند. برخی دیگر تنها به بیان کلمات قصار بزرگان و ارائه گفتارهای حکیمانه اکتفا میکنند و به سرگذشت اندیشمندان التفاتی ندارند. اینگونه تاریخنگاریها بیشتر شبیه اندرزنامهها و گلچینهای ادبی است. در این شیوه ذوق و سلیقه نگارنده و میزان دسترسی او به منابع، در گزینش گفتار حکما تأثیر فراوان دارد. نوادر الفلاسفة حنین بن اسحاق (متوفی 260ق)، الكلم الروحانیة في الحكم اليونانية ابوالفرج هندو (متوفی 420ق) و محبوب القلوب قطبالدین اشکوری لاهیجی (ق11) نمونههایی از این شیوه نگارش هستند. در زمان [[ابوسلیمان سجستانی، محمد بن طاهر|ابوسلیمان سجستانی]] تاریخنگاری به هر دو شیوه رایج بوده است. ابوسلیمان کمابیش از شیوه نخست بهره گرفته، اما به تحقیق میتوان گفت که در صوان الحکمة شیوه دوم غالب بوده است. این کتاب مملو از گفتارهای حکیمانهای است که از روی نوشتهها و یا گفتههای حکما جمعآوری شده است. این امر نشاندهنده میزان دسترسی ابوسلیمان به منابع است. این پندها از تالس ملطی آغاز میشود و بدون رعایت نظم تاریخی تا ابوسلیمان مقدسی ادامه مییابد. با توجه به شواهد تاریخی موجود در اثر میتوان گفت که صوان الحکمة در فاصله زمانی کندی (متوفی 255ق) تا [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | در مورد شیوه نگارش اثر میتوان گفت که تاریخنگاری فلسفی به معنای متعارف امروزی، یعنی بررسی سیر تحول اندیشه، نزد قدما مرسوم نبوده است. لذا در صوان با چنین فضایی روبهرو نیستیم. کتب بهجا مانده در زمینه تاریخ فلسفه نشان میدهد که شیوه تاریخنگاری فلسفی در قرون گذشته بسیار متفاوت از ساختار امروزی آن بوده و قدما به شیوههای متنوعی آرا و اندیشههای حکما را ثبت و ضبط کردهاند. برخی تاریخنگاران فلسفه به سیرهنویسی و جمعآوری اطلاعات جزئی پیرامون زندگی حکما بسنده کردهاند و چیزی بیش از زندگینامهایشان به دست نمیدهند. کتاب [[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست ابن ندیم]] (متوفی 380ق)، [[طبقات الأطباء و الحكماء|طبقات الأطباء]] [[ابن جلجل، سلیمان بن حسان|ابن جلجل]] (متوفی 377ق) و [[تاریخ الحکماء قفطی|تاريخ الحكماء]] [[قفطی، علی بن یوسف|قفطی]] (متوفی 646ق) به این شیوه نگارش یافتهاند. برخی دیگر تنها به بیان کلمات قصار بزرگان و ارائه گفتارهای حکیمانه اکتفا میکنند و به سرگذشت اندیشمندان التفاتی ندارند. اینگونه تاریخنگاریها بیشتر شبیه اندرزنامهها و گلچینهای ادبی است. در این شیوه ذوق و سلیقه نگارنده و میزان دسترسی او به منابع، در گزینش گفتار حکما تأثیر فراوان دارد. نوادر الفلاسفة حنین بن اسحاق (متوفی 260ق)، الكلم الروحانیة في الحكم اليونانية ابوالفرج هندو (متوفی 420ق) و محبوب القلوب قطبالدین اشکوری لاهیجی (ق11) نمونههایی از این شیوه نگارش هستند. در زمان [[ابوسلیمان سجستانی، محمد بن طاهر|ابوسلیمان سجستانی]] تاریخنگاری به هر دو شیوه رایج بوده است. ابوسلیمان کمابیش از شیوه نخست بهره گرفته، اما به تحقیق میتوان گفت که در صوان الحکمة شیوه دوم غالب بوده است. این کتاب مملو از گفتارهای حکیمانهای است که از روی نوشتهها و یا گفتههای حکما جمعآوری شده است. این امر نشاندهنده میزان دسترسی ابوسلیمان به منابع است. این پندها از تالس ملطی آغاز میشود و بدون رعایت نظم تاریخی تا ابوسلیمان مقدسی ادامه مییابد. با توجه به شواهد تاریخی موجود در اثر میتوان گفت که صوان الحکمة در فاصله زمانی کندی (متوفی 255ق) تا [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] (متوفی 428ق)، مقارن با روزگار [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] (متوفی 359ق) و عامری (متوفی 381) شکل گرفته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در مقدمه صوان، به نقل از ابوعیسی، مطلبی در مورد تاریخ ظهور فلسفه آمده است. ابوعیسی احمد بن منجم تبرستانی از علمای قرن سوم و صاحب کتاب سنی العالم علی سبیل الحجة و البرهان در تاریخ است و در نگارش کتاب خود از سرچشمههای ایرانی، یونانی، سریانی مسیحی و تاریخ فرفوریوس استفاده کرده است. این اثر بهظاهر مفقود است و بخشهایی از آن در صوان الحکمة سجستانی آمده است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | در مقدمه صوان، به نقل از ابوعیسی، مطلبی در مورد تاریخ ظهور فلسفه آمده است. ابوعیسی احمد بن منجم تبرستانی از علمای قرن سوم و صاحب کتاب سنی العالم علی سبیل الحجة و البرهان در تاریخ است و در نگارش کتاب خود از سرچشمههای ایرانی، یونانی، سریانی مسیحی و تاریخ فرفوریوس استفاده کرده است. این اثر بهظاهر مفقود است و بخشهایی از آن در صوان الحکمة سجستانی آمده است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. |