صوان الحكمة و ثلاث رسائل في الأجرام و المحرك الأول و الكمال
صوان الحكمة و ثلاث رسائل في الأجرام و المحرك الأول و الكمال | |
---|---|
پدیدآوران | ابوسلیمان سجستانی، محمد بن طاهر (نویسنده) بدوی، عبدالرحمن (مقدمهنويس) |
ناشر | دار بيبليون |
مکان نشر | فرانسه - پاريس |
چاپ | 1 |
موضوع | فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14
فلسفه يونان فيلسوفان اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 فيلسوفان يوناني - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BBR 171 /ص9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
صوان الحكمة و ثلاث رسائل في الأجرام و المحرك الأول و الكمال تألیف ابوسلیمان منطقی سجستانی (قرن چهارم) یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین متون در سنت تاریخنگاری فلسفی است. صوان از جمله منابعی است که هم در عصر خود و هم پسازآن کتاب موثقی بوده است. آنچه امروز در دسترس ما قرار دارد، منتخب یا تلخیصی از نسخه اصلی صوان الحکمة است. نسخه حاضر بهضمیمه سه رساله از سجستانی با مقدمه و تصحیح عبدالرحمن بدوی در پاریس منتشر شده است.
ساختار
کتاب با مقدمه تحقیقی عبدالرحمن بدوی در ذکر شرححال، تألیفات و دیدگاههای سجستانی آغاز شده است. متن اثر از یک مقدمه و دو بخش عمده تشکیل شده است. مقدمه کتاب شامل مطالبی است در باب تاریخ ظهور فلسفه، ذکر فیلسوفان اولیه و بحثی پیرامون تاریخ طب. بخش اول صوان الحکمة دربردارنده اندرزهایی از 136 حکیم یونانی است و بخش دوم کتاب مشتمل بر پندهای 34 حکیم حوزه اسلامی که بیشتر آنها از فلاسفه و حکمای معاصر سجستانی هستند[۱]. در انتهای کتاب سه مقاله از سجستانی موضوع اجرام علوی، محرک اول و کمال ویژه نوع انسان ارائه شده است.
سجستانی در صوان از منابع یونانی فراوانی بهره برده است. ترجمههای اسحاق بن حنین و یحیی نحوی هم از دیگر منابع گمنام صوان الحکمة هستند[۲] و البته ابوسلیمان از مصادر فراوان دیگری در تصنیف کتابش استفاده کرده که با اطلاعاتی که اکنون در دسترس ماست قابل شناسایی نیستند[۳]
گزارش محتوا
صوان در لغت به معنای جامهدان و صندوق و محفظهای برای نگهداری البسه است و صوان الحکمة کنایه از محفظه حکمت و دانش است[۴]. گویا عنوان رایجی بوده است برای کتبی که در زمینه تاریخ حکما نوشته میشد. چنانچه تاریخ حکمای صاعد اندلسی و ملل و نحل شهرستانی و... را نیز صوان الحکمة میگفتند؛ اما نخستین بار سجستانی این عنوان را برای کتاب خود برگزید[۵].
در مورد شیوه نگارش اثر میتوان گفت که تاریخنگاری فلسفی به معنای متعارف امروزی، یعنی بررسی سیر تحول اندیشه، نزد قدما مرسوم نبوده است. لذا در صوان با چنین فضایی روبهرو نیستیم. کتب بهجا مانده در زمینه تاریخ فلسفه نشان میدهد که شیوه تاریخنگاری فلسفی در قرون گذشته بسیار متفاوت از ساختار امروزی آن بوده و قدما به شیوههای متنوعی آرا و اندیشههای حکما را ثبت و ضبط کردهاند. برخی تاریخنگاران فلسفه به سیرهنویسی و جمعآوری اطلاعات جزئی پیرامون زندگی حکما بسنده کردهاند و چیزی بیش از زندگینامهایشان به دست نمیدهند. کتاب الفهرست ابن ندیم (متوفی 380ق)، طبقات الأطباء ابن جلجل (متوفی 377ق) و تاريخ الحكماء قفطی (متوفی 646ق) به این شیوه نگارش یافتهاند. برخی دیگر تنها به بیان کلمات قصار بزرگان و ارائه گفتارهای حکیمانه اکتفا میکنند و به سرگذشت اندیشمندان التفاتی ندارند. اینگونه تاریخنگاریها بیشتر شبیه اندرزنامهها و گلچینهای ادبی است. در این شیوه ذوق و سلیقه نگارنده و میزان دسترسی او به منابع، در گزینش گفتار حکما تأثیر فراوان دارد. نوادر الفلاسفة حنین بن اسحاق (متوفی 260ق)، الكلم الروحانیة في الحكم اليونانية ابوالفرج هندو (متوفی 420ق) و محبوب القلوب قطبالدین اشکوری لاهیجی (ق11) نمونههایی از این شیوه نگارش هستند. در زمان ابوسلیمان سجستانی تاریخنگاری به هر دو شیوه رایج بوده است. ابوسلیمان کمابیش از شیوه نخست بهره گرفته، اما به تحقیق میتوان گفت که در صوان الحکمة شیوه دوم غالب بوده است. این کتاب مملو از گفتارهای حکیمانهای است که از روی نوشتهها و یا گفتههای حکما جمعآوری شده است. این امر نشاندهنده میزان دسترسی ابوسلیمان به منابع است. این پندها از تالس ملطی آغاز میشود و بدون رعایت نظم تاریخی تا ابوسلیمان مقدسی ادامه مییابد. با توجه به شواهد تاریخی موجود در اثر میتوان گفت که صوان الحکمة در فاصله زمانی کندی (متوفی 255ق) تا ابن سینا (متوفی 428ق)، مقارن با روزگار فارابی (متوفی 359ق) و عامری (متوفی 381) شکل گرفته است[۶].
در مقدمه صوان، به نقل از ابوعیسی، مطلبی در مورد تاریخ ظهور فلسفه آمده است. ابوعیسی احمد بن منجم تبرستانی از علمای قرن سوم و صاحب کتاب سنی العالم علی سبیل الحجة و البرهان در تاریخ است و در نگارش کتاب خود از سرچشمههای ایرانی، یونانی، سریانی مسیحی و تاریخ فرفوریوس استفاده کرده است. این اثر بهظاهر مفقود است و بخشهایی از آن در صوان الحکمة سجستانی آمده است[۷].
همانطور که در معرفی این اثر بیان شد، آنچه امروزه در اختیار ماست، گزیدهای از اصل کتاب صوان الحکمة است. چون اصل کتاب در دسترس ما نیست، نکات مبهم فراوانی که در مورد ظاهر و محتوای این اثر وجود دارد، بهسادگی قابل توجیه نیست. همانند اینکه چه میزان از حجم اصلی کتاب در فرآیند گزینش یا تلخیص کاسته شده است. به عقیده عبدالرحمن بدوی، سهلان ساوی، تنها یکسوم اصل کتاب را تلخیص نموده و در این کار نیز به متن اصلی وفادار نبوده است[۸]. طبق تحقیقات خانم وداد القاضی بر روی نسخ موجود از صوان، با مقایسه منتخب صوان و مختصر صوان میتوان تا حدودی ساختار اصلی صوان الحکمة را کشف کرد. گرچه عملیات تلخیص متفاوت از گزینش است، ولی مطالعه نزدیک دو متن نشان میدهد که نگارندههای منتخب و مختصر، کار مشابهی بر روی متن اصلی صوان انجام دادهاند. بهاینترتیب که گزیدههایی دلخواهی را از متن اصلی انتخاب کرده و خودشان هم مطالبی به آن افزودهاند و بهاینترتیب ساختار اصلی متن صوان را درهم شکستهاند[۹].
ساختار کتاب مختار الحکم و محاسن الکلم مبشر بن فاتک در قرن پنجم مشابه صوان الحکمة سجستانی است. شیوه نگارش محبوب القلوب قطبالدین اشکوری لاهیجی، همانند صوان الحکمة است و در موارد بسیاری شباهت محتوایی با صوان دارد. تاریخ حکمای اسلام بیهقی، معروف به تتمه صوان الحکمة در شیوه نگارش تابع صوان الحکمة است و از صدویازده حکیمی که میآورد، شش مورد آن «حنین بن اسحاق، اسحاق بن حنین، ثابت بن قره، سجستانی، عیسی بن زرعه و یحیی بن عدی» از عناوین مأخوذ در صوان است با محتوایی متفاوت[۱۰].
افزون بر تأثیرهای صوان بر تاریخنگاریهای فلسفی بعد از خود، ویژگیهایی در این اثر وجود دارد که آن را از سایر آثار مشابه، متمایز میکند. باید توجه داشت، دورانی که ابوسلیمان سجستانی در آن میزیسته، به لحاظ شکوفایی علمی و فرهنگی، موقعیت ویژهای داشته است. تنوع محافل علمی و مجالس درس و بحث، کثرت منابع ترجمه شده، رونق بازار ترجمه و پویایی عرصه فرهنگ و مواردی ازایندست، این دوران را از سایر ادوار متمایز میکند. ابن ندیم اخباری را نقل میکند که حاکی از ارتباط سجستانی با شبکهای از مترجمان معاصر خود همچون ابوزکریا یحیی بن عدی و پسران شاکر منجمباشی است. منزل سجستانی، محفل مراودات علمی و فلسفی بوده و در برخی موارد گزارشهایی که او نقل کرده است، نقش مهمی در به تصویر کشیدن فضای علمی آن دوران دارد. فصل دوم صوان الحکمة که به تاریخ فیلسوفان اسلامی میپردازد، اطلاعاتی از برخی مترجمان و علمای آن زمان در اختیار ما میگذارد که بسیار با ارزش است. گزارشی که سجستانی از برخی بزرگان اخوانالصفا ارائه میکند، تنها سرنخهایی است که از این انجمن سری در دست است. درحالیکه هیچ خبر دقیقی از نویسنده یا نویسندگان رسائل اخوانالصفا وجود ندارد، سجستانی، ابوسلیمان مقدسی را بهعنوان مؤلف این مجموعه معرفی میکند[۱۱]. تفکر افلاطونی و اشراقی در صوان الحکمة، با معرفی «شیخ یونانی» ارائه میشود. سجستانی در صوان الحکمة و ابن مسکویه در جاودان خرد اولین کسانی هستند که صف «شیخ یونانی» را در توصیف این فیلسوف مجهولالهویه یونانی به کار میبرند. طبق تحقیقات رزنتال، صوان اولین منبعی است که «شیخ یونانی» را بهعنوان شاگرد دیوگنس معرفی میکند و این عقیده قبل از سجستانی سابقهای ندارد و اخلاف سجستانی به تبعیت از او چنین ادعای کردهاند[۱۲].
در انتهای اثر سه مقاله از سجستانی ارائه شده که عبارتند از:
- مقاله اول در موضوع اجرام علوی است. طبیعت اجرام علوی مخالف طبایع استقصات (کلمهای یونانی به معنای ارکان و اصول که عبارت است از آتش، هوا، آب و زمین) است[۱۳].
- نویسنده در مقاله دوم در دو فصل به موضوع محرک اول پرداخته است. محرک اول، غایت نهایی همه اشیای متحرک است و افلاک آسمانی از سر شوق و برای تشبه به او به حرکت درمیآیند زیرا او خیر و زیبایی محض است[۱۴].
- وی در مقاله سوم به کمال ویژه انسان پرداخته است. سجستانی هدف از نگارش این رساله را اظهار کمال ویژه نوع انسان و توصیف عضدالدوله دیلمی دانسته است که در زمان او جامع کمال انسانی بوده و لذا این رساله به او تقدیم شده است[۱۵].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس اعلام و اسامی کتب در انتهای کتاب ارائه شده است.
محقق اثر اختلاف نسخهها را در پاورقیهای کتاب ذکر کرده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: احسانینیک، ملیحه، ص14
- ↑ ر.ک: همان، ص15
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص73
- ↑ ر.ک: احسانینیک، ملیحه، صفحه 13
- ↑ ر.ک: همان، صفحه 14
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص15
- ↑ ر.ک: مقدمه محقق، ص30
- ↑ ر.ک: احسانینیک، ملیحه، ص16
- ↑ ر.ک: همان، ص17
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص17
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص 367
- ↑ ر.ک: همان، ص 375
- ↑ ر.ک: همان، ص 378 و پاورقی 1
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- احسانی نیک، ملیحه؛ میراثی از گنجینهای کهن (جستاری درباره صوان الحکمة)، کتاب ماه فلسفه، ی 1392، شماره 76، صفحه 13 تا 18.