۱۵٬۶۱۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '↵↵↵' به ' ') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
این مکتب چنانکه از نام آن پیداست از نام بانی آن یعنی شیخ [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدّین کبری]] اخذ شده است و وی یکی از اکابر عرفا و از نامداران طریقت در تمام طول تاریخ عرفان و تصوّف است تا جایی که القابی چون پیر ولی تراش و طامّة الکبری را دارا گشته است و چنانکه از روایات صوفیانه و عرفانی بر میآید بارها در رؤیا و مکاشفه به زیارت حضرت ختمیمرتبت رسیده و در یکی از این مکاشفات لقب «ابوالجنّاب» را از حضرتش دریافت نموده است. نویسندهی این کتاب، استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] پیش از این در بارهی زندگی و سلوک وی دو کتاب را نوشته است، یکی به نام [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجم کبری]] و یکی هم [[نجم الدّین کبری پیر ولی تراش|نجمالدّین کبری پیر ولی تراش]]. غیر از این از خلفا و مشایخی که تحت تربیّت او بودهاند نیز برخی را مورد شرح و تفسیر قرار داده است که از آن میان میتوان به [[بهاء الدین ولد، محمد بن حسین|بهاء الدّین ولد]] پدر مولانا، [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاء الدوله سمنانی]]، [[سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید|سعد الدّین حموی]]، [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|سیّد برهانالدّین محقّق ترمذی]]، اشاره کرد. | این مکتب چنانکه از نام آن پیداست از نام بانی آن یعنی شیخ [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدّین کبری]] اخذ شده است و وی یکی از اکابر عرفا و از نامداران طریقت در تمام طول تاریخ عرفان و تصوّف است تا جایی که القابی چون پیر ولی تراش و طامّة الکبری را دارا گشته است و چنانکه از روایات صوفیانه و عرفانی بر میآید بارها در رؤیا و مکاشفه به زیارت حضرت ختمیمرتبت رسیده و در یکی از این مکاشفات لقب «ابوالجنّاب» را از حضرتش دریافت نموده است. نویسندهی این کتاب، استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] پیش از این در بارهی زندگی و سلوک وی دو کتاب را نوشته است، یکی به نام [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجم کبری]] و یکی هم [[نجم الدّین کبری پیر ولی تراش|نجمالدّین کبری پیر ولی تراش]]. غیر از این از خلفا و مشایخی که تحت تربیّت او بودهاند نیز برخی را مورد شرح و تفسیر قرار داده است که از آن میان میتوان به [[بهاء الدین ولد، محمد بن حسین|بهاء الدّین ولد]] پدر مولانا، [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاء الدوله سمنانی]]، [[سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید|سعد الدّین حموی]]، [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|سیّد برهانالدّین محقّق ترمذی]]، اشاره کرد. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۳۴: | خط ۳۳: | ||
در بخش اصلی کتاب که با نام کتاب هم یکسان است مواردی را در ذیل آن بدین شرح میبینیم: قرآن گرایی، رویکرد تأویلی، بنیانگذار مکتب کبرویه، قرآن و انسان و تأویل، خلوت و ذکر، ذکر، رنگ و نور، عالم کبیر و عالم صغیر، شاهد آسمانی، نظریهی محاضر، لطائف سبعهی درونی، اجازه نویسی، فرمان نخست و فرمان دوّم، شریعت و مسألهی اسقاط تکلیف. آخر کتاب هم کتابنامه جاوی منابع و مآخذ مورد استفادهی نویسنده و نمایهی کتاب را میبینیم. | در بخش اصلی کتاب که با نام کتاب هم یکسان است مواردی را در ذیل آن بدین شرح میبینیم: قرآن گرایی، رویکرد تأویلی، بنیانگذار مکتب کبرویه، قرآن و انسان و تأویل، خلوت و ذکر، ذکر، رنگ و نور، عالم کبیر و عالم صغیر، شاهد آسمانی، نظریهی محاضر، لطائف سبعهی درونی، اجازه نویسی، فرمان نخست و فرمان دوّم، شریعت و مسألهی اسقاط تکلیف. آخر کتاب هم کتابنامه جاوی منابع و مآخذ مورد استفادهی نویسنده و نمایهی کتاب را میبینیم. | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
خط ۶۹: | خط ۶۷: | ||
آخرین بحث کتاب در خصوص تکالیف شرعی و مسئلهی اسقاط تکلیف است که اغلب طرق از روی انحراف به رفع تکلیف و اسقاط آن قائلند امّا چنانکه در متن کتاب توضیح داده شده مشایخ این طریقت همگی معتقد به شریعت بوده و اغلب دارای اجتهاد فقهی بودهاند. نماز و روزه و دیگر عبادات از مقیّدات و باورهای سلوکی آنان محسوب میشده و این روش تا کنون نیز بر قرار بوده و وارث این مکتب نیز بههمین طریق راه را ادامه میدهد. چنانکه نویسنده در بخشی از این فصل مینویسد: از جمله اختصاصات مکتب کبرویه شریعتمدار بودن و پایبندی تام و تمام به تمام شریعت محمّدی است. و این امری است که باید تمام طریقتها بدان وابسته و دلبسته باشند ولی متأسّفانه برخی از فرق و طُرُق صوفیه از این مقوله فاصله گرفته و از خود رفع تکلیف کردهاند، برخی به توهّم رفته و میگویند که ما «نماز» نداریم و فقط «نیاز» داریم، برخی نیز به انحراف مبتلا شده و از احکام شرعی فاصله گرفته و به کاهلی تمام و یا به ترک آن روی آوردهاند و میگویند که: «دل اگر صاف باشد کفایت میکند». این افراد اسباب انحراف دیگران را نیز با این توهّم و پندارِ خطا باعث میشوند<ref>متن، صص 285-284</ref>. از منابع اصلی مشایخ مکتب کبرویه شواهد متعدّدی برای اثبات این مقوله روایت شده که قهراً برای خوانندگان مشتاق نیز قابل توجّه خواهد بود. | آخرین بحث کتاب در خصوص تکالیف شرعی و مسئلهی اسقاط تکلیف است که اغلب طرق از روی انحراف به رفع تکلیف و اسقاط آن قائلند امّا چنانکه در متن کتاب توضیح داده شده مشایخ این طریقت همگی معتقد به شریعت بوده و اغلب دارای اجتهاد فقهی بودهاند. نماز و روزه و دیگر عبادات از مقیّدات و باورهای سلوکی آنان محسوب میشده و این روش تا کنون نیز بر قرار بوده و وارث این مکتب نیز بههمین طریق راه را ادامه میدهد. چنانکه نویسنده در بخشی از این فصل مینویسد: از جمله اختصاصات مکتب کبرویه شریعتمدار بودن و پایبندی تام و تمام به تمام شریعت محمّدی است. و این امری است که باید تمام طریقتها بدان وابسته و دلبسته باشند ولی متأسّفانه برخی از فرق و طُرُق صوفیه از این مقوله فاصله گرفته و از خود رفع تکلیف کردهاند، برخی به توهّم رفته و میگویند که ما «نماز» نداریم و فقط «نیاز» داریم، برخی نیز به انحراف مبتلا شده و از احکام شرعی فاصله گرفته و به کاهلی تمام و یا به ترک آن روی آوردهاند و میگویند که: «دل اگر صاف باشد کفایت میکند». این افراد اسباب انحراف دیگران را نیز با این توهّم و پندارِ خطا باعث میشوند<ref>متن، صص 285-284</ref>. از منابع اصلی مشایخ مکتب کبرویه شواهد متعدّدی برای اثبات این مقوله روایت شده که قهراً برای خوانندگان مشتاق نیز قابل توجّه خواهد بود. | ||
==ویژگیها== | ==ویژگیها== | ||
خط ۷۹: | خط ۷۶: | ||
# نوآوری در بیان مطلب. | # نوآوری در بیان مطلب. | ||
# استفاده از منابع گسترده و معرّفی بهاء ولد و به کار گیری نقل و نقد از امتیازات این اثر است. | # استفاده از منابع گسترده و معرّفی بهاء ولد و به کار گیری نقل و نقد از امتیازات این اثر است. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۱۶: | ||
[[سعدالدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)]] | [[سعدالدّین حموی (زندگی، سلوک و اندیشه)]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |