۱۰۲٬۳۷۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
{{کاربردهای دیگر| الخصائص (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر| الخصائص (ابهام زدایی)}} | ||
خط ۳۲: | خط ۳۳: | ||
معانی یا علم معانی یکی از شاخههای سهگانهٔ علوم بلاغی در ادبیات است که فایدهٔ آن آگهی بر اسرار بلاغت در نظم و نثر است. با این دانش، حالات لفظ عربی به هنگامی که لفظ به وسیله همین حالات با مقتضای حال مطابقت میکند، شناخته میشود. مباحثی مانند تعریف، تنکیر، ذکر، حذف، اظهار و اضمار از حالات لفظ شمرده میشوند. مصنف نام این حالات را خصایص، کیفیات یا هیئتها گذارده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 75</ref> | معانی یا علم معانی یکی از شاخههای سهگانهٔ علوم بلاغی در ادبیات است که فایدهٔ آن آگهی بر اسرار بلاغت در نظم و نثر است. با این دانش، حالات لفظ عربی به هنگامی که لفظ به وسیله همین حالات با مقتضای حال مطابقت میکند، شناخته میشود. مباحثی مانند تعریف، تنکیر، ذکر، حذف، اظهار و اضمار از حالات لفظ شمرده میشوند. مصنف نام این حالات را خصایص، کیفیات یا هیئتها گذارده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 75</ref> | ||
ابوموسی در مقدمه (تمهید) در بارۀ پیشینۀ علم بلاغت سخن گفته و مثالهایی از بزرگان این علم آورده است و جایگاه آن را در میان دانش زبان عربی بیان کرده است. مدعی است که کتابهای ادیبان گذشته، همچون جاحظ، ابن قتیبه، علی بن | [[ابوموسی، محمد محمد|ابوموسی]] در مقدمه (تمهید) در بارۀ پیشینۀ علم بلاغت سخن گفته و مثالهایی از بزرگان این علم آورده است و جایگاه آن را در میان دانش زبان عربی بیان کرده است. مدعی است که کتابهای ادیبان گذشته، همچون [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[علی بن عبدالعزیز]]، [[آمدی (ابهام زدایی)|آمدی]]، [[ابن قدامه، عبدالله بن احمد|ابن قدامه]] و [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] مسائل بلاغت را به نقد، نحو، لغت و مانند آنها مخلوط کردهاند که به مرور، به دست کسانی همچون [[ابن معتذر]] در کتاب بدیع، [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال]] در [[الصناعتین؛ الكتابة و الشعر|کتاب صناعتین]]، [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|عبدالقاهر]] در کتاب [[دلائل الإعجاز في علم المعاني|دلائل الاعجاز]] و [[أسرار البلاغة في علم البيان|اسرار البلاغه]] جداسازی انجام شده است و پژوهشگر میباید اصول بلاغت را از این بحثها پیراسته گرداند. وی در این کتاب میخواهد به مرویاتی در صناعت شعر و ادب که [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و مانند او به آنها توجه کردهاند، بپردازد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 46</ref> | ||
این اثر دارای سه مقدمه یک تمهید و پنج فصل است؛ فصاحت و بلاغت، احوال اسناد خبری، احوال مسندالیه، احوال مسند و احوال متعلقات فعل، محتوای فصلها را تشکیل میدهد. | این اثر دارای سه مقدمه یک تمهید و پنج فصل است؛ فصاحت و بلاغت، احوال اسناد خبری، احوال مسندالیه، احوال مسند و احوال متعلقات فعل، محتوای فصلها را تشکیل میدهد. | ||