۱۰۴٬۱۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==وابستهها== ' به '==وابستهها== {{وابستهها}} ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مقدمه ای' به 'مقدمهای') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در پایان این بخش، چنین نتیجه گیری شده است که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و پیروان او، منابع حدیثی پیروان مکتب اهلبیت(ع)، به ویژه کافی را از جهت مستند نبودن به رسولالله(ص) و فقدان منابع رجالی برای تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح در شیعه و زیاد شدن کتابهای کافی و مشکوک بودن نسبت روضه به [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]]، مورد نقد قرار دادند؛ ولی با توجه به پژوهشی که در بخش نخست کتاب انجام گرفته است، این نتیجه به دست میآید که در مرحله اول، اشکال، مستقیماً منابع خود آنان را میگیرد. شیعه همان گونه که در تدوین و نقل احادیث رسولالله(ص) پیش قدم بوده، در تأسیس علوم حدیث و رجال شناسی، نخستین کتابها را در کارنامه خود دارد. اکثر احادیث کافی مستند به امامان معصوم(ع) است که در حقیقت متصل به پیامبر(ص) است و نه تنها هیچ کتابی، که حتی یک حدیث بر مجموعه کافی افزوده نشده است. گرچه تغییر و تحولی در انضمام عناوین کتابها و جدا انگاشتن آنها طبق سلائق مختلف در نسخههای آن، رخ داده است و آخرین کتاب کافی به نام «روضه» به طور قطع از تألیفات [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] و جزو مجموعه کافی است و گفته ملا خلیل قزوینی درباره روضه کافی، نادرست است و مورد پذیرش دیگر فقهای شیعه نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/153 ر.ک: همان، ص153]</ref> | در پایان این بخش، چنین نتیجه گیری شده است که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و پیروان او، منابع حدیثی پیروان مکتب اهلبیت(ع)، به ویژه کافی را از جهت مستند نبودن به رسولالله(ص) و فقدان منابع رجالی برای تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح در شیعه و زیاد شدن کتابهای کافی و مشکوک بودن نسبت روضه به [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]]، مورد نقد قرار دادند؛ ولی با توجه به پژوهشی که در بخش نخست کتاب انجام گرفته است، این نتیجه به دست میآید که در مرحله اول، اشکال، مستقیماً منابع خود آنان را میگیرد. شیعه همان گونه که در تدوین و نقل احادیث رسولالله(ص) پیش قدم بوده، در تأسیس علوم حدیث و رجال شناسی، نخستین کتابها را در کارنامه خود دارد. اکثر احادیث کافی مستند به امامان معصوم(ع) است که در حقیقت متصل به پیامبر(ص) است و نه تنها هیچ کتابی، که حتی یک حدیث بر مجموعه کافی افزوده نشده است. گرچه تغییر و تحولی در انضمام عناوین کتابها و جدا انگاشتن آنها طبق سلائق مختلف در نسخههای آن، رخ داده است و آخرین کتاب کافی به نام «روضه» به طور قطع از تألیفات [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] و جزو مجموعه کافی است و گفته ملا خلیل قزوینی درباره روضه کافی، نادرست است و مورد پذیرش دیگر فقهای شیعه نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/153 ر.ک: همان، ص153]</ref> | ||
نویسنده در بخش سوم، نخست | نویسنده در بخش سوم، نخست مقدمهای را درباره عظمت قرآن و جایگاه بس عظیم و قداست ویژه آن نزد عموم مسلمانان ذکر کرده و در ادامه آن نوشته: یکی از بی انصافیهایی که در مورد این کتاب الهی روا داشته میشود، شبهه تحریف و دگرگونی آن است و مرتب اعتقاد به تحریف آن را به پیروان مکتب اهلبیت(ع) نسبت میدهند و آنان به خاطر این باور نداشته، مورد توهین و مذمت، قرار میگیرند؛ ازاین رو، در بخش سوم، شبهه تحریف قرآن، در ارتباط با کتاب کافی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/157 ر.ک: همان، ص157]</ref> | ||
نویسنده در انتهای این بخش، چنین نتیجه گرفته است که اولا: شیعه معتقد به تحریف قرآن نیست. عالمان شیعه گذشته از عمل و استنباط احکام عملی از قرآن موجود و قرائت سوره ای از آن، در نمازها... آیه شریفه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (حجر: 9) را محکم ترین دلیل بر صیانت قرآن از تحریف میدانند. ثانیا: موارد تحریف به مفهوم باطل آن، بیش از آنچه در منابع شیعه باشد در منابع مورد پسند وهابیها موجود است و هر توجیه و تحلیلی که این نویسندگان برای آنها ارائه میدهند، در مواردی که در منابع شیعه ادعا شده، نیز کاربرد خواهد داشت. ثالثاً: عناوین و احادیث کتاب کافی که تحریف را میرساند در حقیقت تفسیر یا تأویل یا تنزیل و یا تبیین و توسعه آیات قرآن کریم است و تفاوت مصحف علی(ع) با قرآن فعلی تنها در تنظیم سُوَر نیست، بلکه بر اساس احادیث اهل سنت، مشتمل بر علوم الهی و حقایق گذشته و آینده است و مصحف [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] که به فرمان رسولالله(ص) تنظیم یافت، نه تنها شاهدی بر تحریف نیست که محکم ترین مؤید قرآن فعلی محسوب میگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/289 ر.ک: همان، ص289-290]</ref> | نویسنده در انتهای این بخش، چنین نتیجه گرفته است که اولا: شیعه معتقد به تحریف قرآن نیست. عالمان شیعه گذشته از عمل و استنباط احکام عملی از قرآن موجود و قرائت سوره ای از آن، در نمازها... آیه شریفه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (حجر: 9) را محکم ترین دلیل بر صیانت قرآن از تحریف میدانند. ثانیا: موارد تحریف به مفهوم باطل آن، بیش از آنچه در منابع شیعه باشد در منابع مورد پسند وهابیها موجود است و هر توجیه و تحلیلی که این نویسندگان برای آنها ارائه میدهند، در مواردی که در منابع شیعه ادعا شده، نیز کاربرد خواهد داشت. ثالثاً: عناوین و احادیث کتاب کافی که تحریف را میرساند در حقیقت تفسیر یا تأویل یا تنزیل و یا تبیین و توسعه آیات قرآن کریم است و تفاوت مصحف علی(ع) با قرآن فعلی تنها در تنظیم سُوَر نیست، بلکه بر اساس احادیث اهل سنت، مشتمل بر علوم الهی و حقایق گذشته و آینده است و مصحف [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] که به فرمان رسولالله(ص) تنظیم یافت، نه تنها شاهدی بر تحریف نیست که محکم ترین مؤید قرآن فعلی محسوب میگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/29223/1/289 ر.ک: همان، ص289-290]</ref> |