منهج التربية الإسلامية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تربیت اسلامی (ابهام زدایی)' به 'تربیت اسلامی (ابهام‌زدایی)'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تربیت اسلامی (ابهام زدایی)' به 'تربیت اسلامی (ابهام‌زدایی)')
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۳: خط ۲۳:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
{{کاربردهای دیگر|تربیت اسلامی (ابهام‌زدایی)}}
 
{{کاربردهای دیگر|تربیت اسلامی (ابهام زدایی)}}
 
 


'''منهج التربیة الإسلامیة''' اثر [[قطب، محمد|محمد قطب]]، کتابی است که در آن تلاش شده است، گوشه‌هایی از نظام و برنامه تربیتی اسلام با استناد به قرآن کریم، بررسی و معرفی شود.
'''منهج التربیة الإسلامیة''' اثر [[قطب، محمد|محمد قطب]]، کتابی است که در آن تلاش شده است، گوشه‌هایی از نظام و برنامه تربیتی اسلام با استناد به قرآن کریم، بررسی و معرفی شود.
خط ۳۶: خط ۳۲:
کتاب با دو مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش کلی، با موضوعات متنوع، ارائه شده است.
کتاب با دو مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش کلی، با موضوعات متنوع، ارائه شده است.


تکیه نگارنده بیشتر بر قرآن است، بااین حال، گاه از روایات هم سود می‌برد و نیز می‌کوشد به ناتوانی‌ها و نارسایی‌های نظام تربیتی غرب هم اشارتی بکند تا بحث حالت مقایسه ای پیدا کند، تا از این رهگذر، برتری و مزایای تربیت اسلامی بهتر تجلی کند<ref>همان</ref>
تکیه نگارنده بیشتر بر قرآن است، بااین حال، گاه از روایات هم سود می‌برد و نیز می‌کوشد به ناتوانی‌ها و نارسایی‌های نظام تربیتی غرب هم اشارتی بکند تا بحث حالت مقایسه‌ای پیدا کند، تا از این رهگذر، برتری و مزایای تربیت اسلامی بهتر تجلی کند<ref>همان</ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
در مقدمات کتاب، به موضوع و اهمیت آن اشاره شده است<ref>مقدمه، ص5-10</ref>
در مقدمات کتاب، به موضوع و اهمیت آن اشاره شده است<ref>مقدمه، ص5-10</ref>


نویسنده، این تربیت نگاشت را، با گفتگو از وسائل و اهداف تربیت آغاز می‌کند تا معلوم دارد که در برنامه تربیتی، کدام یک مهم است. وسائل و اهداف در نظام تربیتی ارتباطی وثیق دارند و مکمل یکدیگرند؛ پس از این، با مقایسه ای کوتاه میان هدف‌های تربیتی در اسلام و غیر اسلام، به ویژگی‌های نظام تربیتی اسلام می‌رسد و از ویژگی عبادی این نظام تربیتی یاد می‌کند و از آثار تربیتی فردی و اجتماعی توحید می‌گوید و مفهوم عبادت را در اسلام ‌اندکی شرح می‌دهد، سپس به تربیت روحی، عقلی و جسمی از منظر اسلام می‌پردازد، به این شرح:
نویسنده، این تربیت نگاشت را، با گفتگو از وسائل و اهداف تربیت آغاز می‌کند تا معلوم دارد که در برنامه تربیتی، کدام یک مهم است. وسائل و اهداف در نظام تربیتی ارتباطی وثیق دارند و مکمل یکدیگرند؛ پس از این، با مقایسه‌ای کوتاه میان هدف‌های تربیتی در اسلام و غیر اسلام، به ویژگی‌های نظام تربیتی اسلام می‌رسد و از ویژگی عبادی این نظام تربیتی یاد می‌کند و از آثار تربیتی فردی و اجتماعی توحید می‌گوید و مفهوم عبادت را در اسلام ‌اندکی شرح می‌دهد، سپس به تربیت روحی، عقلی و جسمی از منظر اسلام می‌پردازد، به این شرح:


تربیت روحی: میان نگرش اسلامی به روح، با نگرش غربی و مادی به آن، تفاوت‌های عمیقی حاکم است که نگارنده به پاره‌ای از آنها اشاره می‌کند، سپس به نگرش اسلام به روش، پایگاه و ارزش آن می‌پردازد و از توجه خاص اسلام به روح می‌گوید و به روش اسلام برای تربیت روح اشاره می‌کند و از نیروهای روح یاد می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص257-258</ref>
تربیت روحی: میان نگرش اسلامی به روح، با نگرش غربی و مادی به آن، تفاوت‌های عمیقی حاکم است که نگارنده به پاره‌ای از آنها اشاره می‌کند، سپس به نگرش اسلام به روش، پایگاه و ارزش آن می‌پردازد و از توجه خاص اسلام به روح می‌گوید و به روش اسلام برای تربیت روح اشاره می‌کند و از نیروهای روح یاد می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص257-258</ref>


تربیت عقلانی: عقل یکی از بزرگ‌ترین نیروهای انسان است و در قرآن، واژه فؤاد در معنای قلب استفاده شده است (ملک: 23). انسان به عقلش آزموده می‌شود. اسلام برای تربیت عقل، ابتدا حوزه نظر عقل را تعیین می‌کند تا به بیراه نرود؛ سپس، از راه استدلال و شناخت حقایق، نیروی عقل را پرورش می‌دهد و برای این کار از دو وسیله و روش بهره می‌برد: یکی پرهیز عقل از ظن و گمان و پیروی نامعقول از دیگران و دیگری تفکر در قوانین طبیعت و عجایب آن. اسلام از تفکر در آفاق تنها رشد عقلانی را نمی‌خواهد، بلکه عمل به مقتضای حق را نیز خواهان است؛ برخلاف پرورش عقل در اروپا که در نهایت و اوج رشد عقلی، طبیعت به جای خدا نهاده می‌شود. از این گذشته، اسلام برای رشد عقلانی به تأمل در تاریخ گذشتگان می‌خواند و سیر در تاریخ را لازمه رشد عقلانی می‌داند. اسلام به علم هم می‌خواند؛ اما، علمی که همراه با دین است نه مقابل آن. از نگاه اسلام، میان عقل و روح رابطه ای استوار حاکم است که به هدایت عقل به خداوند و پرهیز از ماده پرستی کمک می‌کند<ref>همان، ص258</ref>
تربیت عقلانی: عقل یکی از بزرگ‌ترین نیروهای انسان است و در قرآن، واژه فؤاد در معنای قلب استفاده شده است (ملک: 23). انسان به عقلش آزموده می‌شود. اسلام برای تربیت عقل، ابتدا حوزه نظر عقل را تعیین می‌کند تا به بیراه نرود؛ سپس، از راه استدلال و شناخت حقایق، نیروی عقل را پرورش می‌دهد و برای این کار از دو وسیله و روش بهره می‌برد: یکی پرهیز عقل از ظن و گمان و پیروی نامعقول از دیگران و دیگری تفکر در قوانین طبیعت و عجایب آن. اسلام از تفکر در آفاق تنها رشد عقلانی را نمی‌خواهد، بلکه عمل به مقتضای حق را نیز خواهان است؛ برخلاف پرورش عقل در اروپا که در نهایت و اوج رشد عقلی، طبیعت به جای خدا نهاده می‌شود. از این گذشته، اسلام برای رشد عقلانی به تأمل در تاریخ گذشتگان می‌خواند و سیر در تاریخ را لازمه رشد عقلانی می‌داند. اسلام به علم هم می‌خواند؛ اما، علمی که همراه با دین است نه مقابل آن. از نگاه اسلام، میان عقل و روح رابطه‌ای استوار حاکم است که به هدایت عقل به خداوند و پرهیز از ماده پرستی کمک می‌کند<ref>همان، ص258</ref>


تربیت جسم: از نگاه اسلام، انسان ترکیبی از روح، عقل و جسم است؛ اما، این بدان معنا نیست که آدمی سه جزء متمایز دارد که هریک را حوزه ای جداگانه است و ربطی به یکدیگر ندارند؛ برعکس، از نگاه اسلام، انسان حقیقتی واحد با اجزای سه گانه است و تربیت هریک از اجزاء، در دو جزء دیگر نیز اثر می‌نهد و آنچه موجب تفکیک بحث تربیت روحی، جسمی و عقلی از یکدیگر است تنها، ضرورت و روش بحث و تلاش برای وضوح بیشتر آن است<ref>همان، ص258-259</ref>
تربیت جسم: از نگاه اسلام، انسان ترکیبی از روح، عقل و جسم است؛ اما، این بدان معنا نیست که آدمی سه جزء متمایز دارد که هریک را حوزه‌ای جداگانه است و ربطی به یکدیگر ندارند؛ برعکس، از نگاه اسلام، انسان حقیقتی واحد با اجزای سه گانه است و تربیت هریک از اجزاء، در دو جزء دیگر نیز اثر می‌نهد و آنچه موجب تفکیک بحث تربیت روحی، جسمی و عقلی از یکدیگر است تنها، ضرورت و روش بحث و تلاش برای وضوح بیشتر آن است<ref>همان، ص258-259</ref>


اسلام، تربیت جسمی و پرورش نیروهای حیاتی را با هم لحاظ می‌کند. اسلام در باب تربیت جسمی، دستورهای فراوانی دارد و جسم را تحقیر نمی‌کند؛ همچنین اسلام به پرورش نیروهای حیاتی اهتمام تام دارد و آنها را مانند نیروی عقلانی و نیروهای روحی تربیت می‌کند، از جمله این نیروها، نیروی جنسی است که در کنار دیگر امیال و خواست‌های سرشتی آدمی، باید تربیت شود<ref>همان، ص259</ref>
اسلام، تربیت جسمی و پرورش نیروهای حیاتی را با هم لحاظ می‌کند. اسلام در باب تربیت جسمی، دستورهای فراوانی دارد و جسم را تحقیر نمی‌کند؛ همچنین اسلام به پرورش نیروهای حیاتی اهتمام تام دارد و آنها را مانند نیروی عقلانی و نیروهای روحی تربیت می‌کند، از جمله این نیروها، نیروی جنسی است که در کنار دیگر امیال و خواست‌های سرشتی آدمی، باید تربیت شود<ref>همان، ص259</ref>