معجم مصطلحات الحديث و لطائف الأسانيد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR25525J1.jpg | عنوان =معجم مصطلحات الحديث و لطائف الأسا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}
}}


'''‏معجم مصطلحات الحديث و لطائف الأسانيد'''، اثر محمد ضیاءالرحمن اعظمی، به زبان عربی با موضوع علوم حدیث و دایرة‌المعارف‌ها. نویسنده در این اثر دایرة‌المعارفی از اصطلاحات حدیثی را گرد آورده است. این کتاب توسط انتشارات أضواء السلف - برای دومین بار با اضافات و تنقیحات - در 1425ق، در عربستان سعودی به چاپ رسیده است.
'''‏معجم مصطلحات الحديث و لطائف الأسانيد'''، اثر [[اعظمی، محمد ضیاء الرحمن|محمد ضیاءالرحمن اعظمی]]، به زبان عربی با موضوع علوم حدیث و دایرة‌المعارف‌ها. نویسنده در این اثر دایرة‌المعارفی از اصطلاحات حدیثی را گرد آورده است. این کتاب توسط انتشارات أضواء السلف - برای دومین بار با اضافات و تنقیحات - در 1425ق، در عربستان سعودی به چاپ رسیده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۳: خط ۴۳:


از جمله اثبات مشهور می‌توان این موارد را نام برد:
از جمله اثبات مشهور می‌توان این موارد را نام برد:
# المجمع المؤسس للمعجم المفهرس، حافظ ابوالفضل بن حجر عسقلانی، متوفی 852ق؛
# المجمع المؤسس للمعجم المفهرس، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|حافظ ابوالفضل بن حجر عسقلانی]]، متوفی 852ق؛
# الأمم لإيقاظ الهمم، شیخ ابراهیم بن حسن کردی کورانی مدنی، متوفی 1102ق؛
# الأمم لإيقاظ الهمم، شیخ [[ابراهیم بن حسن کردی کورانی مدنی]]، متوفی 1102ق؛
# بغية الطالبين لبيان المشايخ المحققين، شیخ احمد بن محمد نخلی مکی، متوفی 1130ق؛
# بغية الطالبين لبيان المشايخ المحققين، شیخ احمد بن محمد نخلی مکی، متوفی 1130ق؛
# الإمداد بمعرفة علو الإسناد، شیخ عبدالله بن سالم بصری، متوفی 1135ق؛
# الإمداد بمعرفة علو الإسناد، شیخ [[عبدالله بن سالم بصری]]، متوفی 1135ق؛
# الإرشاد إلی مهمات علم الإسناد، شیخ ولی‌الله احمد بن عبدالرحیم دهلوی؛
# الإرشاد إلی مهمات علم الإسناد، شیخ [[ولی‌الله احمد بن عبدالرحیم دهلوی]]؛
نویسنده تا 12 کتاب را در این قسمت ذکر می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5</ref>.
نویسنده تا 12 کتاب را در این قسمت ذکر می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5</ref>.


خط ۵۴: خط ۵۴:
درهرحال حکم در این افراد، همان طور که ابن صلاح متذکر شده این است که: حدیث کسی که قبل از اختلاط از آنان اخذ کرده، پذیرفته است و حدیث کسی که پس از اختلاط از آنان اخذ کرده، غیر مقبول می‌باشد.
درهرحال حکم در این افراد، همان طور که ابن صلاح متذکر شده این است که: حدیث کسی که قبل از اختلاط از آنان اخذ کرده، پذیرفته است و حدیث کسی که پس از اختلاط از آنان اخذ کرده، غیر مقبول می‌باشد.


ابن حبان در دیباچه کتابش «المسند الصحيح علی التقاسيم و الأنواع» متذکر می‌شود: اما مختلطون در اواخر عمرشان مانند جریری و سعید بن ابوعروبه و مانند اینها، ما در این کتابمان از آنها روایت کرده و بر روایاتشان احتجاج می‌کنیم، ولی در اعتماد بر احادیثشان فقط بر آنچه از ثقات از قدما نقل کرده‌اند و ما می‌دانیم که اینها قبل از اختلاطشان این روایات را شنیده‌اند، یا روایاتی که موافق با روایات ثقاتی است که شکی در صحت و ثبوتشان به دلایل دیگر نداریم، اعتماد می‌نماییم؛ زیرا حکمشان - هرچند در اواخر عمرشان اختلاط کرده باشند و به این دلیل از روایاتشان روی گردانده شده باشد - حکم ثقه‌ای است که خطا کرده باشد؛ یعنی واجب است در صورت علم به خطا، ترک خطای آنان را بکنیم و احتجاج به موردی بکنیم که می‌دانیم شخص، در آن خطا نکرده است؛ لذا در مورد این افراد نیز حکم به احتجاج به مواردی می‌کنیم که با ثقات موافقت دارد...
[[ابن حبان، محمد بن حبان|ابن حبان]] در دیباچه کتابش «[[المسند الصحيح علی التقاسيم و الأنواع]]» متذکر می‌شود: اما مختلطون در اواخر عمرشان مانند جریری و سعید بن ابوعروبه و مانند اینها، ما در این کتابمان از آنها روایت کرده و بر روایاتشان احتجاج می‌کنیم، ولی در اعتماد بر احادیثشان فقط بر آنچه از ثقات از قدما نقل کرده‌اند و ما می‌دانیم که اینها قبل از اختلاطشان این روایات را شنیده‌اند، یا روایاتی که موافق با روایات ثقاتی است که شکی در صحت و ثبوتشان به دلایل دیگر نداریم، اعتماد می‌نماییم؛ زیرا حکمشان - هرچند در اواخر عمرشان اختلاط کرده باشند و به این دلیل از روایاتشان روی گردانده شده باشد - حکم ثقه‌ای است که خطا کرده باشد؛ یعنی واجب است در صورت علم به خطا، ترک خطای آنان را بکنیم و احتجاج به موردی بکنیم که می‌دانیم شخص، در آن خطا نکرده است؛ لذا در مورد این افراد نیز حکم به احتجاج به مواردی می‌کنیم که با ثقات موافقت دارد...
گاه در صحیحین یا یکی از آن دو، افراد زیادی واقع شده‌اند که موصوف به اختلاط هستند و ابن صلاح در این‌باره، این‌گونه پاسخ داده: افرادی که از این قبیل هستند و در صحیحین یا یکی از آن دو به روایاتشان استناد شده، ما اجمالا می‌دانیم که روایاتشان از موارد قابل تمییز است و قبل از اختلاط اخذ شده است<ref>ر.ک: همان، ص19-20</ref>.
گاه در صحیحین یا یکی از آن دو، افراد زیادی واقع شده‌اند که موصوف به اختلاط هستند و ابن صلاح در این‌باره، این‌گونه پاسخ داده: افرادی که از این قبیل هستند و در صحیحین یا یکی از آن دو به روایاتشان استناد شده، ما اجمالا می‌دانیم که روایاتشان از موارد قابل تمییز است و قبل از اختلاط اخذ شده است<ref>ر.ک: همان، ص19-20</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش