۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سـ' به 'س') |
جز (جایگزینی متن - 'بـ' به 'ب') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
او نیاز به شرح در استفاده از اسفار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را اینگونه توضیح میدهد: «[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] در اسفار، بلکه در اکثر آثارش، نثری روان و خالی از اغلاق و پیچیدگی دارد. او معمولاً مطالبی را در قالب عباراتی ساده بیان میکند و این امر موجب میشود که در بسیاری از موارد متعلم بهغلط خود را از استاد و شرح بینیاز ببیند؛ درحالیکه فهم عمیق مقصود او بیتردید هم به استاد نیازمند است و هم به تسلطی نسبی بر فلسفه پیش از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و هم به بازخوانی اسفار و هم به مراجعه به سایر کتابهای وی»<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>. | او نیاز به شرح در استفاده از اسفار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] را اینگونه توضیح میدهد: «[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] در اسفار، بلکه در اکثر آثارش، نثری روان و خالی از اغلاق و پیچیدگی دارد. او معمولاً مطالبی را در قالب عباراتی ساده بیان میکند و این امر موجب میشود که در بسیاری از موارد متعلم بهغلط خود را از استاد و شرح بینیاز ببیند؛ درحالیکه فهم عمیق مقصود او بیتردید هم به استاد نیازمند است و هم به تسلطی نسبی بر فلسفه پیش از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] و هم به بازخوانی اسفار و هم به مراجعه به سایر کتابهای وی»<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>. | ||
شارح در مبانی و دعاوی [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] راجع به حرکت جوهری نفس، اشکالات و ابهاماتی یافته است؛ از جـمله آنکه در حرکت واحد یک وجود سیّال در هیچ مقطعی نمیتوان مرزی مشخّص کرد؛ حال آنکه در حرکت جوهری نفس، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] خود چنین اظهار میدارد که نفس در یک مرحله در مرز میان مـادیت و تـجرّد قرار دارد. این دقیقاً به معنی مرزبندی میان دو مرحله است که وحدت حرکت را منتفی میسازد؛ زیرا در حرکت واحد وجود، مرز مشخص بیمعنی است. | شارح در مبانی و دعاوی [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] راجع به حرکت جوهری نفس، اشکالات و ابهاماتی یافته است؛ از جـمله آنکه در حرکت واحد یک وجود سیّال در هیچ مقطعی نمیتوان مرزی مشخّص کرد؛ حال آنکه در حرکت جوهری نفس، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] خود چنین اظهار میدارد که نفس در یک مرحله در مرز میان مـادیت و تـجرّد قرار دارد. این دقیقاً به معنی مرزبندی میان دو مرحله است که وحدت حرکت را منتفی میسازد؛ زیرا در حرکت واحد وجود، مرز مشخص بیمعنی است. بنابراین، حـدوث نفس در یک مقطع مشخص و پیـوند یـافتن آن با مادّه، نشانه آن است که در ماده مزبور سنخ کمال جدیدی حادث شده، نه آنکه همان مادّه در مراتب تکاملی خود به این مرتبه از کمال دست یـافته باشد<ref>ر.ک: ذکاوتی قراگزلو، علیرضا، ص91</ref>. | ||
طـبق تـقریر شارح، خطوط کلی نظر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در باب حقیقت نفس و آغاز و انجام آن بهصورت زیر است: «نفوس ناطقه پیش از ظهور در عالم طبیعت به وصف بساطت و وحدت در عالم عقول و متحد | طـبق تـقریر شارح، خطوط کلی نظر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در باب حقیقت نفس و آغاز و انجام آن بهصورت زیر است: «نفوس ناطقه پیش از ظهور در عالم طبیعت به وصف بساطت و وحدت در عالم عقول و متحد با مـبدأ مجرد فاعلی خود موجودند و طرفداران قدم نفس در میان حکیمان پیشین چیزی بیش از این معنی در نظر نداشتهاند. پس از حصول استعداد تامّ در ابدان، نفوس جزئیه بهمثابه صور جسمانی و طبعی از مبادی عالیه افـاضه گـردیده، در عالم طـبیعت موجودی جسمانی است و یا به دیگر سخن حدوثی جسمانی دارد، لیکن برخلاف سایر جسمانیّات نشئت وجودیاش منحصر به عالم طبیعت نیست، بلکه از طریق تصرّف در بدن بهتدریج استکمال وجـود مـیآید و بر اساس حرکت جوهر و اشتدادین خود به مرحله تجرد برزخی میرسد. پارهای از نفوس به تجرّد برزخی اکتفا نمیکنند و پس از طـیّ مـراتب کمالی نشئه مثالی به نشئه عقلی وارد میشوند و در اینجاست که نفوس متکثّر جزئی با عـقل فـعّال متّحد میگردند و تبدّل وجودی مییابند و نحوه وجودی آنها تجرّدی و عقلی میشود». آنگاه شارح اظهار نظر میکند که ابهامها و شبهههای متعددی در باب آرای [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] در باب نفس به ذهن مـیرسد کـه ظاهراً کتاب اسفار از حلّ و رفع آن قاصر است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
فهرست مطالب هر جلد در ابتدای آن ذکر شده است. تعلیقات فارسی به قلم محقق اثر و تعلیقات عربی بر متن اسفار، که بهصورت پانوشت طبع شدهاند، از شارح است<ref>ر.ک: پیشگفتار، ج1، ص37</ref>. | فهرست مطالب هر جلد در ابتدای آن ذکر شده است. تعلیقات فارسی به قلم محقق اثر و تعلیقات عربی بر متن اسفار، که بهصورت پانوشت طبع شدهاند، از شارح است<ref>ر.ک: پیشگفتار، ج1، ص37</ref>. |
ویرایش