۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'فارابى' به 'فارابى') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
آنگاه كه نويسنده در باره يكى از عالمان شيعه، تعبير «استاد بشر و عقل حادى عشر» را به كار برده، مترجم چنين نوشته است: «عقل يازدهم كه گويا اشاره به شماره عالمان برتر در حوزه فلسفه باشد <ref>ص 618، پاورقى</ref>. از اين مطلب آشكار مىشود كه اصطلاحات فلسفى براى ايشان شناختهشده نيست. | آنگاه كه نويسنده در باره يكى از عالمان شيعه، تعبير «استاد بشر و عقل حادى عشر» را به كار برده، مترجم چنين نوشته است: «عقل يازدهم كه گويا اشاره به شماره عالمان برتر در حوزه فلسفه باشد <ref>ص 618، پاورقى</ref>. از اين مطلب آشكار مىشود كه اصطلاحات فلسفى براى ايشان شناختهشده نيست. | ||
مؤلف، نوشته است كه اگر فارابى نبود ابن سينا به وجود نمىآمد؛ چراكه ابن سينا بر نگارشهاى فارابى تكيه كرد و از روشها و آراء او استفاده نمود و از آموزشهاى وى بهره گرفت و شيخالرئيس گرديد. مترجم به مناسبت كلام جناب سيد حسن صدر، در پاورقى نوشته است كه نويسنده كتاب در اينجا يادآور مىشود كه: «من از ابن سينا در اين گروه نام نمىبرم؛ زيرا مذهب و روش دينى شيخ روشن نيست؛ اگرچه در شيعه بودن وى گمان روا نباشد و پدر شيخ بر مذهب اسماعيليان بوده است». مترجم، منتقدانه مىافزايد كه اين سخن نويسنده، خواننده را در اين تناقض گرفتار مىسازد كه اگر در شيعه بودن شيخ شكى نيست، پس چگونه مذهب وى ناشناخته است؟! <ref>همان، ص 603</ref>. | مؤلف، نوشته است كه اگر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] نبود ابن سينا به وجود نمىآمد؛ چراكه ابن سينا بر نگارشهاى [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] تكيه كرد و از روشها و آراء او استفاده نمود و از آموزشهاى وى بهره گرفت و شيخالرئيس گرديد. مترجم به مناسبت كلام جناب سيد حسن صدر، در پاورقى نوشته است كه نويسنده كتاب در اينجا يادآور مىشود كه: «من از ابن سينا در اين گروه نام نمىبرم؛ زيرا مذهب و روش دينى شيخ روشن نيست؛ اگرچه در شيعه بودن وى گمان روا نباشد و پدر شيخ بر مذهب اسماعيليان بوده است». مترجم، منتقدانه مىافزايد كه اين سخن نويسنده، خواننده را در اين تناقض گرفتار مىسازد كه اگر در شيعه بودن شيخ شكى نيست، پس چگونه مذهب وى ناشناخته است؟! <ref>همان، ص 603</ref>. | ||
به نظر مىرسد كه مقصود نويسنده محترم اين است كه هرچند روشن است كه ابن سينا شيعه است، ولى با توجه به آنكه پدرش اسماعيلى بوده، گرايش مذهبى او معلوم نيست؛ يعنى مشخص نيست كه آيا او شيعه امامى بوده يا زيدى يا اسماعيلى؟! شاهد و بلكه تصريح بر مطلبى كه گفته شد، سخنى است كه نويسنده در چند صفحه بعد گفته است: «مشكويه [به همين صورت؛ يعنى با شين معجمه صحيح است و البته بهصورت مسكويه و ابن مسكويه؛ يعنى با سين مهمله مشهورتر است] معاصر شيخالرئيس ابوعلى سينا بوده است. من در مورد شيعه يا سنى بودن شيخالرئيس بررسى و پژوهش نكردهام؛ چراكه شيعيان او را از خود و سنيان نيز او را از خود دانستهاند، اما قاضى نورالله مرعشى در كتاب «مجالس المؤمنين» در باره شيعه بودن او سخن درازى دارد. به گمان من او بر مذهب زيديه بوده و پدرش بر مذهب اسماعيليان، ولى گفته شده است كه ابن سينا بر فطرت شيعه زاده شده است؛ همچنانكه در كتاب «مجالس المؤمنين» آمده است <ref>همان، ص 607 - 608</ref>، ولى عجيب است كه مترجم در حاشيه مطلب مذكور افزوده است كه در دو جاى اين كتاب نويسنده بزرگوار و دانشمند آن سيد حسن صدر، به نام ابن سينا برمىخورد و در هر دو جا گرفتار سردرگمى شده است؛ زيرا از يكسو بر اساس منابع مورد اعتماد خود كه آنها را در همه جاى كتاب حجت دانسته و بر درستى و استوارىاشان تأكيد ورزيده است، از شيعه بودن ابن سينا سخن به ميان آورده است، اما از سوى ديگر نمىخواهد با سخن و قلم خود، شناساندن مذهب ابن سينا را بر عهده بگيرد و در هر دو مورد از اظهار نظر روشن و رسا در باره مذهب شيخالرئيس خوددارى مىنمايد؛ درعينحالىكه دلش گواهى مىدهد كه ابن سينا شيعه بوده است <ref>همان، ص 608، پاورقى</ref>. درهرحال از مطالبى كه از نويسنده نقل شد (بهويژه آنچه در ص 607 - 608 آمده)، استنباط مىشود كه منظور مؤلف از تشيع در اين كتاب، فقط تشيع دوازده امامى است نه تشيع زيدى و نه اسماعيلى. | به نظر مىرسد كه مقصود نويسنده محترم اين است كه هرچند روشن است كه ابن سينا شيعه است، ولى با توجه به آنكه پدرش اسماعيلى بوده، گرايش مذهبى او معلوم نيست؛ يعنى مشخص نيست كه آيا او شيعه امامى بوده يا زيدى يا اسماعيلى؟! شاهد و بلكه تصريح بر مطلبى كه گفته شد، سخنى است كه نويسنده در چند صفحه بعد گفته است: «مشكويه [به همين صورت؛ يعنى با شين معجمه صحيح است و البته بهصورت مسكويه و ابن مسكويه؛ يعنى با سين مهمله مشهورتر است] معاصر شيخالرئيس ابوعلى سينا بوده است. من در مورد شيعه يا سنى بودن شيخالرئيس بررسى و پژوهش نكردهام؛ چراكه شيعيان او را از خود و سنيان نيز او را از خود دانستهاند، اما قاضى نورالله مرعشى در كتاب «مجالس المؤمنين» در باره شيعه بودن او سخن درازى دارد. به گمان من او بر مذهب زيديه بوده و پدرش بر مذهب اسماعيليان، ولى گفته شده است كه ابن سينا بر فطرت شيعه زاده شده است؛ همچنانكه در كتاب «مجالس المؤمنين» آمده است <ref>همان، ص 607 - 608</ref>، ولى عجيب است كه مترجم در حاشيه مطلب مذكور افزوده است كه در دو جاى اين كتاب نويسنده بزرگوار و دانشمند آن سيد حسن صدر، به نام ابن سينا برمىخورد و در هر دو جا گرفتار سردرگمى شده است؛ زيرا از يكسو بر اساس منابع مورد اعتماد خود كه آنها را در همه جاى كتاب حجت دانسته و بر درستى و استوارىاشان تأكيد ورزيده است، از شيعه بودن ابن سينا سخن به ميان آورده است، اما از سوى ديگر نمىخواهد با سخن و قلم خود، شناساندن مذهب ابن سينا را بر عهده بگيرد و در هر دو مورد از اظهار نظر روشن و رسا در باره مذهب شيخالرئيس خوددارى مىنمايد؛ درعينحالىكه دلش گواهى مىدهد كه ابن سينا شيعه بوده است <ref>همان، ص 608، پاورقى</ref>. درهرحال از مطالبى كه از نويسنده نقل شد (بهويژه آنچه در ص 607 - 608 آمده)، استنباط مىشود كه منظور مؤلف از تشيع در اين كتاب، فقط تشيع دوازده امامى است نه تشيع زيدى و نه اسماعيلى. |
ویرایش