۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
{{ب|'' گر دامن وصل تو کشم، جنگی نیست ''|2='' ور طعنهی عشقت شنوم، ننگی نیست ''}} | {{ب|'' گر دامن وصل تو کشم، جنگی نیست ''|2='' ور طعنهی عشقت شنوم، ننگی نیست ''}} | ||
{{ب|'' با وصل خوشت میزیم و میگریم ''|2='' وصلی، که در او فراق را رنگی نیست ''<ref>دیوان کبیر، رباعی 375، ص 1345</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|'' با وصل خوشت میزیم و میگریم ''|2='' وصلی، که در او فراق را رنگی نیست ''<ref>دیوان کبیر، رباعی 375، ص 1345</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
رباعی شماره 390 [[کلید صبح]]: {{شعر}} | رباعی شماره 390 [[کلید صبح]]: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' گر دامن وصل تو کشم، جنگی نیست ''|2='' ور طعنه ی عشقت شنوم، ننگی نیست ''}} | {{ب|'' گر دامن وصل تو کشم، جنگی نیست ''|2='' ور طعنه ی عشقت شنوم، ننگی نیست ''}} | ||
{{ب|'' با وصل خوشت میزیم و میگیرم ''|2='' وصلی، که در او فراق را رنگی نیست ''<ref>کلید صبح، رباعی 390، ص 106</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|'' با وصل خوشت میزیم و میگیرم ''|2='' وصلی، که در او فراق را رنگی نیست ''<ref>کلید صبح، رباعی 390، ص 106</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
در صورت ظاهر فرق چندانی با هم ندارند ولی خوب که به کلمات آن دقّت میکنیم مییابیم که در انتهای مصراع سوّم با دو خوانش مواجه هستیم، در تصحیح استاد فروزانفر «میگریم» است و در تصحیح استاد محمّدی «میگیرم» و همین دو لفظ معنای عبارت و مراد کلّی رباعی را تغییر میدهد و اگر درست نظر کنیم شاید حق را به استاد محمّدی بدهیم، زیرا بعد از آوردن «میگیرم» در ابتدای مصراع آخر واژه ی «وصل» را میبینیم که با «میگیرم» معنای بهتری مییابد تا با «میگریم». غرض به چنگ آوردن وصل معشوق است ور نه اگر گریستن را لحاظ کنیم با واژه ی وصل که بعد از آن میآید هیچ همخوانی و مناسبت ندارد. | در صورت ظاهر فرق چندانی با هم ندارند ولی خوب که به کلمات آن دقّت میکنیم مییابیم که در انتهای مصراع سوّم با دو خوانش مواجه هستیم، در تصحیح استاد فروزانفر «میگریم» است و در تصحیح استاد محمّدی «میگیرم» و همین دو لفظ معنای عبارت و مراد کلّی رباعی را تغییر میدهد و اگر درست نظر کنیم شاید حق را به استاد محمّدی بدهیم، زیرا بعد از آوردن «میگیرم» در ابتدای مصراع آخر واژه ی «وصل» را میبینیم که با «میگیرم» معنای بهتری مییابد تا با «میگریم». غرض به چنگ آوردن وصل معشوق است ور نه اگر گریستن را لحاظ کنیم با واژه ی وصل که بعد از آن میآید هیچ همخوانی و مناسبت ندارد. | ||
اختلاف دیگری که در نگارش و صورت وجود دارد این است که استاد محمّدی با إاعراب مناسب و با علائم دستوری مطلب و رباعی را به شکل اصلیِ آن به خواننده ارائه میدهد. بدیهی است که اگر از إعراب مناسب و از علائم دستوری لازم در اینگونه متون استفاده نکنیم، هم خوانش آن دشوار میشود و هم معنای آن چنانکه باید حاصل نمیشود، از این رو تصحیح استاد محمّدی ترجیح مییابد زیرا به این نکات به دقّت تمام توجّه کرده است. به هر حال به این رباعی هم میتوان نظر داشت. رباعی شماره 377 [[دیوان کبیر]] در برابر رباعی شماره 161 [[کلید صبح]]. | اختلاف دیگری که در نگارش و صورت وجود دارد این است که استاد محمّدی با إاعراب مناسب و با علائم دستوری مطلب و رباعی را به شکل اصلیِ آن به خواننده ارائه میدهد. بدیهی است که اگر از إعراب مناسب و از علائم دستوری لازم در اینگونه متون استفاده نکنیم، هم خوانش آن دشوار میشود و هم معنای آن چنانکه باید حاصل نمیشود، از این رو تصحیح استاد محمّدی ترجیح مییابد زیرا به این نکات به دقّت تمام توجّه کرده است. به هر حال به این رباعی هم میتوان نظر داشت. رباعی شماره 377 [[دیوان کبیر]] در برابر رباعی شماره 161 [[کلید صبح]]. | ||
در [[دیوان کبیر]]: {{شعر}}{{ب|'' گر دف نبود نیشکر او دف ماست" ''|2='' آخر نه شراب عاشقی در کف ماست ''}} | در [[دیوان کبیر]]: | ||
{{ب|'' آخر نه قباد صف شکن در صف ماست "''|2='' آخر نه سلیمان نهان آصف ماست '' | {{شعر}} | ||
و در [[کلید صبح]]: {{شعر}}{{ب|'' گر دف نبود نیشکر او دف ماست "''|2='' آخر نه شراب عاشقی در کف ماست؟''}} | {{ب|'' گر دف نبود نیشکر او دف ماست" ''|2='' آخر نه شراب عاشقی در کف ماست ''}} | ||
{{ب|'' آخر نه قباد صف شکن در صف ماست؟"''|2='' آخر نه سلیمان نهان آصف ماست؟'' | {{ب|'' آخر نه قباد صف شکن در صف ماست "''|2='' آخر نه سلیمان نهان آصف ماست ''<ref>دیوان کبیر،رباعی شماره 377، ص 1345 </ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
و در [[کلید صبح]]: | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' گر دف نبود نیشکر او دف ماست "''|2='' آخر نه شراب عاشقی در کف ماست؟''}} | |||
{{ب|'' آخر نه قباد صف شکن در صف ماست؟"''|2='' آخر نه سلیمان نهان آصف ماست؟''<ref>کلید صبح، رباعی شماره 161 ص 49 </ref>}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
و از این نوع اختلافات بسیار زیاد دیده میشود که قهراً اگر شعر درست دیده و خوانده نشود در فهم درست مطلب نیز اشکالاتی پدیدار خواهد شد. لذا از جهات عدیده تصحیح استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] میتواند ترجیح داشته باشد و البتّه این بدان معنا نیست که دانش و زحمات بسیار زیاد استاد فروزانفر را نادیده بگیرم. | و از این نوع اختلافات بسیار زیاد دیده میشود که قهراً اگر شعر درست دیده و خوانده نشود در فهم درست مطلب نیز اشکالاتی پدیدار خواهد شد. لذا از جهات عدیده تصحیح استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] میتواند ترجیح داشته باشد و البتّه این بدان معنا نیست که دانش و زحمات بسیار زیاد استاد فروزانفر را نادیده بگیرم. | ||
ویرایش