پرش به محتوا

ترحال في الجزیرة العربیة: يتضمن تاریخ مناطق الحجاز المقدسة عند المسلمين: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
}}
}}


'''ترحال في الجزیرة العربیة: يتضمن تاریخ مناطق الحجاز المقدسة عند المسلمين'''، برگردان عربی سفرنامه جون لويس بوركهارت خاورشناس و جهانگرد سويسي است. اين كتاب كه تاريخ حجاز در سال 1810م را تشريح كرده است، از دقيق‌ترين سفرنامه‌هایی است كه مورد استناد و استفاده محققین قرار گرفته است.
'''ترحال فی الجزیرة العربیة: یتضمن تاریخ مناطق الحجاز المقدسة عند المسلمین'''، برگردان عربی سفرنامه [[بورکهارت، جون لوئیس|جون لویس بورکهارت]] خاورشناس و جهانگرد سویسی است. این کتاب که تاریخ حجاز در سال 1810م را تشریح کرده است، از دقیق‌ترین سفرنامه‌هایی است که مورد استناد و استفاده محققین قرار گرفته است.


== ساختار==
== ساختار==
كتاب از دو جزء تشكيل شده است. جزء اول؛ مشتمل بر 12 فصل است كه با وصول به جده آغاز و با عبور از طائف به مكه مكرمه ختم مى‌شود. جزء دوم دارای 10 فصل مى‌باشد كه در فصل اول سفر از مكه به مدينه منوره آمده است و فصل‌های بعد، به جز بخش اندكي از آخر كتاب، به مدينه اختصاص دارد. شيوه نگارش كتاب نيز به صورت ثبت گزارش روزانه سفر مؤلف است.
کتاب از دو جزء تشکیل شده است. جزء اول؛ مشتمل بر 12 فصل است که با وصول به جده آغاز و با عبور از طائف به مکه مکرمه ختم مى‌شود. جزء دوم دارای 10 فصل مى‌باشد که در فصل اول سفر از مکه به مدینه منوره آمده است و فصل‌های بعد، به جز بخش اندکی از آخر کتاب، به مدینه اختصاص دارد. شیوه نگارش کتاب نیز به صورت ثبت گزارش روزانه سفر مؤلف است.


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
در بين اروپائياني كه جزيرةالعرب را كشف كرده‌اند، هيچ كدام به پايه بوركهارت سزاوار تقدير و ثناء نيستند. او در سفرش به حجاز همان گونه كه خود مى‌گويد با مشكلات و ناملايماتي كه برخی از سياحان و يا حجاج عادي در حجاز روبرو بودند، مواجه نشد. برتري اثر بوركهارت به مشاهدات فراوان او نيست، بلكه به صداقت او در نقل گزارشات باز مى‌گردد. توصيفات او از جده و مكه مكرمه وصفي موسوعي است، به گونه‌ای كه بيرتون پس از چهل سال بهتر از سفرنامه بوركهارت برای اقتباس نيافت.
در بین اروپائیانی که جزیرةالعرب را کشف کرده‌اند، هیچ کدام به پایه [[بورکهارت، جون لوئیس|بورکهارت]] سزاوار تقدیر و ثناء نیستند. او در سفرش به حجاز همان گونه که خود مى‌گوید با مشکلات و ناملایماتی که برخی از سیاحان و یا حجاج عادی در حجاز روبرو بودند، مواجه نشد. برتری اثر [[بورکهارت، جون لوئیس|بورکهارت]] به مشاهدات فراوان او نیست، بلکه به صداقت او در نقل گزارشات باز مى‌گردد. توصیفات او از جده و مکه مکرمه وصفی موسوعی است، به گونه‌ای که بیرتون پس از چهل سال بهتر از سفرنامه [[بورکهارت، جون لوئیس|بورکهارت]] برای اقتباس نیافت.


او در 12 يوليو 1814م به جده رسيد و از آن جا به طائف سفر كرد. سپس از آن جا به مكه مكرمه برای ادای فريضه حج سفر نمود. پيش از اين بوركهارت به حج برود، با خودش مقرر كرده بود كه برای آن زندگی پر از مشكلات و ناملايماتي كه در انتظار اوست، لوازم كافي را تهيه نمايد؛ لذا در سال 1808م برای فراگيري زبان عربی، طب، نجوم و علوم ديگر به دانشگاه كمبريج ملحق شد. سپس به قصد قرآن و تفقه در دين اسلامى به حلب رفت. او در 8 سپتامبر 1814م به مكه رسيد. بوركهارت خود را در مراسم حج با نام مستعار «شيخ ابراهیم بن عبدالله» جای داد. آگاهي او به زبان عربی و اطلاعش از احوال مسلمانان و عادات آنها او را در هدفش ياري نمود، به طورى كه توانست تمام موسم حج را در مكه به سربرد و در مناسك و شعائر، بدون اين كه کسی به او شك كند، مشاركت كند. خود او مى‌نويسد: «در طول تمامي سفرهایم در شرق؛ همانند مدتي كه در مكه بودم، راحت نبودم. خاطرات زيبا از اقامت در اين جا را حفظ خواهم كرد».
او در 12 یولیو 1814م به جده رسید و از آن جا به طائف سفر کرد. سپس از آن جا به مکه مکرمه برای ادای فریضه حج سفر نمود. پیش از این بورکهارت به حج برود، با خودش مقرر کرده بود که برای آن زندگی پر از مشکلات و ناملایماتی که در انتظار اوست، لوازم کافی را تهیه نماید؛ لذا در سال 1808م برای فراگیری زبان عربی، طب، نجوم و علوم دیگر به دانشگاه کمبریج ملحق شد. سپس به قصد قرآن و تفقه در دین اسلامى به حلب رفت. او در 8 سپتامبر 1814م به مکه رسید. [[بورکهارت، جون لوئیس|بورکهارت]] خود را در مراسم حج با نام مستعار «شیخ ابراهیم بن عبدالله» جای داد. آگاهی او به زبان عربی و اطلاعش از احوال مسلمانان و عادات آنها او را در هدفش یاری نمود، به طورى که توانست تمام موسم حج را در مکه به سربرد و در مناسک و شعائر، بدون این که کسی به او شک کند، مشارکت کند. خود او مى‌نویسد: «در طول تمامی سفرهایم در شرق؛ همانند مدتی که در مکه بودم، راحت نبودم. خاطرات زیبا از اقامت در این جا را حفظ خواهم کرد».


شكي نيست كه بوركهارت وقتش را بيهوده تلف نكرده است؛ چرا كه ده‌ها صفحه درباره مشاهداتش را با وصفي دقيق و خواندنی نوشته است. او توصيف مفصلي از بيت‌الله الحرام در خلال شب‌های ماه رمضان ارائه داده است. وى مى‌نويسد: «پس از روزي بلند و داغ از ماه رمضان، نسيم خنكي در مكه مى‌وزد». او در وصف مكه مى‌گويد: «مى‌توان آن را شهري زيبا دانست؛ چرا كه خيابان‌هایش از خيابان‌های ديگر شهرهای شرقي عريض‌تر و خانه‌هایش عالي و با سنگ بنا شده است. در آنها تعدادي از پنجره‌هاست كه بر خيابان‌هایی با مناظري پوشيده از گياهان باز مى‌شود؛ به خلاف مصر و سوريه كه غالباً ً بر راه مشرف نيست». در جای ديگر مى‌گويد: «مكه از جميع جهات مفتوح است؛ لكن كوه‌های محيط بر آن مانعي دژ مانند در برابر دشمنان تشكيل داده است. در زمان قديم سه ديوار اطراف آن را محافظت مى‌كرد».
شکی نیست که [[بورکهارت، جون لوئیس|بورکهارت]] وقتش را بیهوده تلف نکرده است؛ چرا که ده‌ها صفحه درباره مشاهداتش را با وصفی دقیق و خواندنی نوشته است. او توصیف مفصلی از بیت‌الله الحرام در خلال شب‌های ماه رمضان ارائه داده است. وى مى‌نویسد: «پس از روزی بلند و داغ از ماه رمضان، نسیم خنکی در مکه مى‌وزد». او در وصف مکه مى‌گوید: «مى‌توان آن را شهری زیبا دانست؛ چرا که خیابان‌هایش از خیابان‌های دیگر شهرهای شرقی عریض‌تر و خانه‌هایش عالی و با سنگ بنا شده است. در آنها تعدادی از پنجره‌هاست که بر خیابان‌هایی با مناظری پوشیده از گیاهان باز مى‌شود؛ به خلاف مصر و سوریه که غالباً ً بر راه مشرف نیست». در جای دیگر مى‌گوید: «مکه از جمیع جهات مفتوح است؛ لکن کوه‌های محیط بر آن مانعی دژ مانند در برابر دشمنان تشکیل داده است. در زمان قدیم سه دیوار اطراف آن را محافظت مى‌کرد».


در سفرنامه، اطلاعات اقليمى فراواني درباره سرزمين حجاز وجود دارد. مطالبی همچون آب‌هایي است كه ساكنين مكه از آن استفاده می‌كردند؛ مانند چاه زمزم و قنات زبيده، بيابان‌ها، ديوار شهرها، كوه‌ها، دستگاه‌های اداري و اماكن تاریخی.
در سفرنامه، اطلاعات اقلیمى فراوانی درباره سرزمین حجاز وجود دارد. مطالبی همچون آب‌هایی است که ساکنین مکه از آن استفاده می‌کردند؛ مانند چاه زمزم و قنات زبیده، بیابان‌ها، دیوار شهرها، کوه‌ها، دستگاه‌های اداری و اماکن تاریخی.


او عدد ساكنين مكه در غير موسم حج را 25 تا 30 هزار نفر دانسته است. سپس مى‌گويد: «مكه، در آن ايام، گنجايش سكونت سه برابر اين تعداد از حجاج را دارد». او در خبرش از ساكنين اضافه مى‌كند كه بيشتر آنها اهل مكه نيستند؛ مانند: اهالي يمن، هند، مصر، سوريه، مغرب و تركيه. او همچنين اضافه مى‌كند كه در اين شهر مكى‌های ايرانى الاصل، تاتار، بخارايي، كرد و از تمامي سرزمين‌های اسلامى وجود دارد.
او عدد ساکنین مکه در غیر موسم حج را 25 تا 30 هزار نفر دانسته است. سپس مى‌گوید: «مکه، در آن ایام، گنجایش سکونت سه برابر این تعداد از حجاج را دارد». او در خبرش از ساکنین اضافه مى‌کند که بیشتر آنها اهل مکه نیستند؛ مانند: اهالی یمن، هند، مصر، سوریه، مغرب و ترکیه. او همچنین اضافه مى‌کند که در این شهر مکى‌های ایرانى الاصل، تاتار، بخارایی، کرد و از تمامی سرزمین‌های اسلامى وجود دارد.


در نيمه سال 1815م بوركهارت مكه را به قصد مدينه منوره ترك مى‌كند. او در اين زمان به بيماري مالاريا مبتلا مى‌شود و اين بيماري به اندازه‌ای شدت مى‌يابد كه او از بهبوديش نااميد مى‌شود و يقين مى‌كند كه مرگش در مدينه فرامى‌رسد و در همان جا دفن خواهد شد. با اين وصف او مى‌تواند تعدادي از فصول جزء دوم سفرنامه‌اش را بنويسد؛ البته اين نوشته‌ها نسبت به نوشته‌هایش درباره مكه كمتر است.
در نیمه سال 1815م [[بورکهارت، جون لوئیس|بورکهارت]] مکه را به قصد مدینه منوره ترک مى‌کند. او در این زمان به بیماری مالاریا مبتلا مى‌شود و این بیماری به اندازه‌ای شدت مى‌یابد که او از بهبودیش ناامید مى‌شود و یقین مى‌کند که مرگش در مدینه فرامى‌رسد و در همان جا دفن خواهد شد. با این وصف او مى‌تواند تعدادی از فصول جزء دوم سفرنامه‌اش را بنویسد؛ البته این نوشته‌ها نسبت به نوشته‌هایش درباره مکه کمتر است.


پس از اتمام كتاب يك بخش الحاقى در ده شماره آمده است. در اين بخش مطالبى را كه نویسنده در متن كتاب نياورده و ذكر آنها را لازم دانسته آورده است. در الحاقى شماره شش كه مفصل نيز هست، بحثى جغرافيايى مطرح شده و راه‌هاى مواصلاتى شمالى و جنوبى مدينه ذكر شده است. در شماره 8 اين بخش بحثى لغوى را مطرح كرده و به اختلاف لهجه در بلاد عرب پرداخته است. او احتمال مى‌دهد كه اين اختلاف لهجه‌ها متأثر از اختلاف طبيعت بلاد باشد. او افضل تكلم را از آن جزيرةالعرب مى‌داند و از بين اهل حجاز مكى‌ها را بر ديگران برترى مى‌دهد. در شماره آخر نيز برخى كلمات را با ذكر شماره صفحه توضيح داده است. به عنوان مثال تفاوت بين حجر و حجره را متذكر شده است.
پس از اتمام کتاب یک بخش الحاقى در ده شماره آمده است. در این بخش مطالبى را که نویسنده در متن کتاب نیاورده و ذکر آنها را لازم دانسته آورده است. در الحاقى شماره شش که مفصل نیز هست، بحثى جغرافیایى مطرح شده و راه‌هاى مواصلاتى شمالى و جنوبى مدینه ذکر شده است. در شماره 8 این بخش بحثى لغوى را مطرح کرده و به اختلاف لهجه در بلاد عرب پرداخته است. او احتمال مى‌دهد که این اختلاف لهجه‌ها متأثر از اختلاف طبیعت بلاد باشد. او افضل تکلم را از آن جزیرةالعرب مى‌داند و از بین اهل حجاز مکى‌ها را بر دیگران برترى مى‌دهد. در شماره آخر نیز برخى کلمات را با ذکر شماره صفحه توضیح داده است. به عنوان مثال تفاوت بین حجر و حجره را متذکر شده است.


==وضعيت==
==وضعیت==




پاورقى‌هاى كتاب كه بسيار اندك است، به قلم محمد صابر مى‌باشد. فهرست مطالب در ابتداى هر يك از مجلدات و در انتهاى هر يك نيز بيوگرافى مؤلف و مترجم و آثار او آمده است.
پاورقى‌هاى کتاب که بسیار اندک است، به قلم [[محمد صابر]] مى‌باشد. فهرست مطالب در ابتداى هر یک از مجلدات و در انتهاى هر یک نیز بیوگرافى مؤلف و مترجم و آثار او آمده است.


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن کتاب.
 
 


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش