۹٬۴۵۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|شمسالدین (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|شمسالدین (ابهام زدایی)}} | ||
'''شمسالدين احمد افلاكى عارفى''' (ح690-761ق)، از شاگردان و مريدان شيخ جلالالدين عارف، نواده [[مولوی، جلالالدین محمد|جلالالدين محمد مولوى]] و مؤلف کتاب «مناقب العارفين» مىباشد. | '''شمسالدين احمد افلاكى عارفى''' (ح690-761ق)، از شاگردان و مريدان شيخ جلالالدين عارف، نواده [[مولوی، جلالالدین محمد|جلالالدين محمد مولوى]] و مؤلف کتاب «مناقب العارفين» مىباشد. | ||
خط ۵۲: | خط ۴۸: | ||
به گفته ثاقب دده، افلاكى در قونيه به دنيا آمده و چون وفات او در 761ق بوده است و استادان و پيرانش به اوايل سده 8ق تعلق داشتهاند، مىتوان گفت كه ولادت او در اواخر سده 7 و در حدود 690ق روى داده است. | به گفته ثاقب دده، افلاكى در قونيه به دنيا آمده و چون وفات او در 761ق بوده است و استادان و پيرانش به اوايل سده 8ق تعلق داشتهاند، مىتوان گفت كه ولادت او در اواخر سده 7 و در حدود 690ق روى داده است. | ||
وى از بدرالدين تبريزى، معمار آرامگاه مولانا كه در نجوم، رقوم، هندسه، كيميا و نيز سحر دست داشت، كسب دانش كرد و به مجالس سلطان ولد، فرزند مولانا، نيز راه يافت و در صرف، نحو، عرفان و حكمت، به مقام استادى رسيد. او خود مىگويد كه نزد سراجالدين مثنوى خوان، عبدالمؤمن توقاتى و نظامالدين ارزنجانى نيز به | وى از بدرالدين تبريزى، معمار آرامگاه مولانا كه در نجوم، رقوم، هندسه، كيميا و نيز سحر دست داشت، كسب دانش كرد و به مجالس سلطان ولد، فرزند مولانا، نيز راه يافت و در صرف، نحو، عرفان و حكمت، به مقام استادى رسيد. او خود مىگويد كه نزد سراجالدين مثنوى خوان، عبدالمؤمن توقاتى و نظامالدين ارزنجانى نيز به فراگیرى علوم پرداخته است. | ||
ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفتهاند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانهاى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است. | ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفتهاند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانهاى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است. | ||
ثاقب دده نقل كرده است كه او و استادانش، همچون بدرالدين تبريزى و حمدالدين جندى، استيلاى كيغاتوخان نوه | ثاقب دده نقل كرده است كه او و استادانش، همچون بدرالدين تبريزى و حمدالدين جندى، استيلاى كيغاتوخان نوه چنگیزخان برقونيه و قتل عام مردم را از طريق علم نجوم پيشبينى كرده بودند كه البته چنين نشد و به گفته همو این بلا به دعاى بهاءالدين ولد برطرف گرديد. گرچه این روايت از لحاظ زمانى و تاريخى درست نمىنمايد، لیکن اشتغال افلاكى را به نجوم و علت اشتهار او را به افلاكى تأييد مىكند. | ||
افلاكى مورد توجه خاص عارف چلبى بود، چندانكه به گفته خود در سفرهاى وى به شهرهاى آناتولى، سلطانيه و تبريز او را همراهى مىكرد، اما چون عارف چلبى به سببى از او رنجيد، وى دچار بيمارى سختى شد، تا اينكه سرانجام چلبى در شهر كوتاهيه از او دلجويى كرد و وى سلامت خود را باز يافت. | افلاكى مورد توجه خاص عارف چلبى بود، چندانكه به گفته خود در سفرهاى وى به شهرهاى آناتولى، سلطانيه و تبريز او را همراهى مىكرد، اما چون عارف چلبى به سببى از او رنجيد، وى دچار بيمارى سختى شد، تا اينكه سرانجام چلبى در شهر كوتاهيه از او دلجويى كرد و وى سلامت خود را باز يافت. |