پرش به محتوا

رشتی، کاظم بن قاسم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
| data-type="authorfatherName" |
| data-type="authorfatherName" |قاسم
|-
|-
|متولد  
|متولد  
| data-type="authorbirthDate" |
| data-type="authorbirthDate" |1212ق
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
| data-type="authorBirthPlace" |
| data-type="authorBirthPlace" |رشت
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
| data-type="authorDeathDate" |
| data-type="authorDeathDate" |1259ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
| data-type="authorTeachers" |[[         |           ]]
| data-type="authorTeachers" |[[احسائی، احمد بن زین‌الدین|شیخ احمد احسایى]]
 
[[                |              ]]؛
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
| data-type="authorWritings" |[[              ]]
| data-type="authorWritings" |
 
[[                  ]]
|- class="articleCode"
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
خط ۳۶: خط ۳۲:
</div>
</div>


'''سید کاظم بن قاسم رشتی''' (1212-1259ق)، ملقب به نجیب‌الاشرف، دومین رهبر شیخیه بعد از شیخ احمد احسایی بود.
'''سید کاظم بن قاسم رشتی''' (1212-1259ق)، ملقب به نجیب‌الاشرف، دومین رهبر شیخیه بعد از [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|شیخ احمد احسایی]] بود.


==تولد==
==تولد==
خط ۴۵: خط ۴۱:


==تحصیلات==
==تحصیلات==
سید کاظم رشتی، دروس ابتدایی را در موطن‌ خود‌ گذراند‌ و طبق ادعای ابوالقاسم‌ خان ابراهیمی، برای رسیدن به درجات عالی، با‌ دیدن حضرت زهرا(س) در عالم رؤیا، به درس احسایی رهنمون شد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم؛ محمدی، محمد، ص‌99</ref>. سید در جوانى به یزد رفت و به شیخ احمد احسایى پیوست<ref>ر.ک: مشکور، محمدجواد، ص‌266</ref>.
سید کاظم رشتی، دروس ابتدایی را در موطن‌ خود‌ گذراند‌ و طبق ادعای ابوالقاسم‌ خان ابراهیمی، برای رسیدن به درجات عالی، با‌ دیدن حضرت زهرا(س) در عالم رؤیا، به درس احسایی رهنمون شد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم؛ محمدی، محمد، ص‌99</ref>. سید در جوانى به یزد رفت و به [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|شیخ احمد احسایى]] پیوست<ref>ر.ک: مشکور، محمدجواد، ص‌266</ref>.


==سفر به کربلا==
==سفر به کربلا==
سید کاظم سپس به کربلا رهسپار شد و تا پایان عمر در آن شهر به تدریس و ترویج مکتب شیخیه مشغول بود و بالغ‌ بر یک‌صدوپنجاه جلد کتاب و رساله نوشت که غالباً رمزآسا و غیر مفهوم است.
سید کاظم سپس به کربلا رهسپار شد و تا پایان عمر در آن شهر به تدریس و ترویج مکتب شیخیه مشغول بود و بالغ‌ بر یک‌صدوپنجاه جلد کتاب و رساله نوشت که غالباً رمزآسا و غیر مفهوم است.


او در کربلا مورد توجه علماى عصر خود گردید. محمود آلوسى مفتى بغداد صاحب «مقامات آلوسیه» درباره سید کاظم گوید: اگر سید در زمانى مى‌زیست که ممکن بود نبى مرسل و پیغمبرى باشد، من «أول من آمن» بودم؛ زیرا شرایط لازم اخلاق و علم کثیر و عمل به سجایاى معنوى در شخص او موجود است<ref>ر.ک: همان</ref>.
او در کربلا مورد توجه علماى عصر خود گردید. [[آلوسی، محمود بن عبدالله|محمود آلوسى]] مفتى بغداد صاحب «مقامات آلوسیه» درباره سید کاظم گوید: اگر سید در زمانى مى‌زیست که ممکن بود نبى مرسل و پیغمبرى باشد، من «أول من آمن» بودم؛ زیرا شرایط لازم اخلاق و علم کثیر و عمل به سجایاى معنوى در شخص او موجود است<ref>ر.ک: همان</ref>.


==رهبری فرقه شیخیه==
==رهبری فرقه شیخیه==
درباره ارتباط بین سید کاظم و شیخ احمد چنین نوشته‌اند: دوستی و نزدیک شدن رشتی با‌ احسایی‌، به‌ جایی رسید که به نقل از کریم خان کرمانی، احسایی در حق‌ شاگرد‌ خود گفته بود: «سید کاظم می‌فهمد و غیر او نمی‌فهمند».
درباره ارتباط بین سید کاظم و [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|شیخ احمد]] چنین نوشته‌اند: دوستی و نزدیک شدن رشتی با‌ [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|احسایی]]<nowiki/>‌، به‌ جایی رسید که به نقل از کریم خان کرمانی، احسایی در حق‌ شاگرد‌ خود گفته بود: «سید کاظم می‌فهمد و غیر او نمی‌فهمند».


احسایی‌ برای‌ تثبیت‌ جایگاه رشتی به‌عنوان جانشین، تلاش بسیار کرد؛ مثلاً به نقل از‌ کرمانی‌، وقتی‌ از احسایی سؤال شد که اگر دست ما به شما نرسید، از چه کسی‌ اخذ‌ علم‌ کنیم؛ احسایی در پاسخ گفت: از سید کاظم بگیرید؛ زیرا او‌ علم‌ را از من مشافهتاً آموخته است و من از ائمه، خود مشافهتاً آموخته‌ام...
[[احسائی، احمد بن زین‌الدین|احسایی‌]] برای‌ تثبیت‌ جایگاه رشتی به‌عنوان جانشین، تلاش بسیار کرد؛ مثلاً به نقل از‌ کرمانی‌، وقتی‌ از احسایی سؤال شد که اگر دست ما به شما نرسید، از چه کسی‌ اخذ‌ علم‌ کنیم؛ احسایی در پاسخ گفت: از سید کاظم بگیرید؛ زیرا او‌ علم‌ را از من مشافهتاً آموخته است و من از ائمه، خود مشافهتاً آموخته‌ام...


به‌هرحال، بعد از مرگ احسایی، زعامت شیخیه به رشتی رسید. گرچه تلاش‌ احسایی‌ بر تثبیت جایگاه رشتی به‌عنوان جانشین مؤثر بود، بالاتر از آن‌، در‌ امان‌ ماندن خانه رشتی از هتک حرمت توسط سپاه عثمانی، خود در تثبیت جایگاه او در‌ میان‌ شیخیان، حائز اهمیتِ بسیار بوده است.
به‌هرحال، بعد از مرگ [[احسائی، احمد بن زین‌الدین|احسایی]]، زعامت شیخیه به رشتی رسید. گرچه تلاش‌ احسایی‌ بر تثبیت جایگاه رشتی به‌عنوان جانشین مؤثر بود، بالاتر از آن‌، در‌ امان‌ ماندن خانه رشتی از هتک حرمت توسط سپاه عثمانی، خود در تثبیت جایگاه او در‌ میان‌ شیخیان، حائز اهمیتِ بسیار بوده است.


البته زعامت شیخیه برای رشتی در‌ آن‌ عصر‌، چندان هم با خوش‌اقبالی همراه نبود؛ زیرا رشتی، زمانی به ریاست فرقه شیخیه رسید‌ که‌ متشرعان‌ اثناعشری، علیه شیخیان بوده و قاطبه مجتهدان، احسایی را تکفیر می‌کردند؛ لذا وی‌ در‌ عصری سکان‌دار کشتی شیخیه شد که از جامعه شیعی طرد شده بودند؛ تا جایی که به‌ ادعای‌ رشتی، مردم چندین بار به جانش سوء قصد کرده و یک‌ بار هم‌ در‌ حمله‌ای در حرم حضرت سیدالشهدا(ع) عمامه‌اش‌ را‌ از‌ سرش برداشتند.
البته زعامت شیخیه برای رشتی در‌ آن‌ عصر‌، چندان هم با خوش‌اقبالی همراه نبود؛ زیرا رشتی، زمانی به ریاست فرقه شیخیه رسید‌ که‌ متشرعان‌ اثناعشری، علیه شیخیان بوده و قاطبه مجتهدان، احسایی را تکفیر می‌کردند؛ لذا وی‌ در‌ عصری سکان‌دار کشتی شیخیه شد که از جامعه شیعی طرد شده بودند؛ تا جایی که به‌ ادعای‌ رشتی، مردم چندین بار به جانش سوء قصد کرده و یک‌ بار هم‌ در‌ حمله‌ای در حرم حضرت سیدالشهدا(ع) عمامه‌اش‌ را‌ از‌ سرش برداشتند.
خط ۶۳: خط ۵۹:
بر همین‌ اساس‌، وی از عالمان شیعی کینه عمیقی به دل گرفت؛ تا جایی که بر اساس‌ گزارش‌ تنکابنی، مبتنی بر مشاهده‌های‌ عینی‌ خود، او‌ عالمان‌ را‌ در درس خود، شتم کرده، مورد‌ سخنان‌ ناروا قرار می‌داد.
بر همین‌ اساس‌، وی از عالمان شیعی کینه عمیقی به دل گرفت؛ تا جایی که بر اساس‌ گزارش‌ تنکابنی، مبتنی بر مشاهده‌های‌ عینی‌ خود، او‌ عالمان‌ را‌ در درس خود، شتم کرده، مورد‌ سخنان‌ ناروا قرار می‌داد.


این کینه زمانی به اوج خود‌ رسید‌ که در مجالس متعدد مناظره، رشتی‌ با عالمان بزرگ و سرشناس‌ عراق‌، از جمله مرحوم سید مهدی‌ طباطبایی‌، تفکر این مکتب کاملاً مورد خدشه و تکفیر قرار گرفت و جامعه شیخیه در عراق‌ به‌کلی رانده شد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم؛ محمدی، محمد، ص‌99-100</ref>.
این کینه زمانی به اوج خود‌ رسید‌ که در مجالس متعدد مناظره، رشتی‌ با عالمان بزرگ و سرشناس‌ عراق‌، از جمله مرحوم [[سید مهدی‌ طباطبایی]]<nowiki/>‌، تفکر این مکتب کاملاً مورد خدشه و تکفیر قرار گرفت و جامعه شیخیه در عراق‌ به‌کلی رانده شد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم؛ محمدی، محمد، ص‌99-100</ref>.


==شاگردان==
==شاگردان==
از جمله شاگردان سید، حاج محمد کریم خان کرمانى و سید علی‌محمد شیرازى معروف به باب است<ref>ر.ک: مشکور، محمدجواد، ص‌266-267</ref>.
از جمله شاگردان سید، حاج [[محمد کریم خان کرمانى]] و [[سید علی‌محمد شیرازى]] معروف به باب است<ref>ر.ک: مشکور، محمدجواد، ص‌266-267</ref>.


==وفات==
==وفات==
خط ۷۵: خط ۷۱:


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش