۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'سیدج' به 'سید ج') |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
با دو مقدمه از [[جمالزاده، سید محمدعلی|سید محمدعلى جمالزاده]] پسر | با دو مقدمه از [[جمالزاده، سید محمدعلی|سید محمدعلى جمالزاده]] پسر سید جمال واعظ و مقدمهاى دیگر از دکتر [[باستانى پاريزى|باستانى پاریزى]] آغاز مىگردد. سپس متن اصلى کتاب که شامل زندگىنامه و سفرهاى مختلف سید و تفصیل منبرهاى و گزارشات وى مىباشد. در پایان هر بخشى از کتاب تعلیقاتى از آن بخش نیز ذکر شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
| خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
چون ماه محرم در پیش بود، شاه ترسید که سید جمال بر منبر رفته و مردم را ضد ستمگران بشوراند، لذا مبلغى پول و کالسکه شاهى را فرستاد تا سید به قم برود، سید نخست پول را پذیرفت. لیکن پس از اندکى فکر آنرا پس داد و خود به قم رفت بعد از عاشورا شاه موافقت کرد که سید جمال به تهران بیاید، چون سید به تهران بازآمد در مسجد ترکها (شیخ عبدالحسین) سالها در ماه محرم و صفر و شبهاى ماه رمضان را در مسجد شاه به وعظ پرداخت. | چون ماه محرم در پیش بود، شاه ترسید که سید جمال بر منبر رفته و مردم را ضد ستمگران بشوراند، لذا مبلغى پول و کالسکه شاهى را فرستاد تا سید به قم برود، سید نخست پول را پذیرفت. لیکن پس از اندکى فکر آنرا پس داد و خود به قم رفت بعد از عاشورا شاه موافقت کرد که سید جمال به تهران بیاید، چون سید به تهران بازآمد در مسجد ترکها (شیخ عبدالحسین) سالها در ماه محرم و صفر و شبهاى ماه رمضان را در مسجد شاه به وعظ پرداخت. | ||
در | در تأثیر سخنان سید در کتاب مستوفى چنین آمده است: بیانات این واعظ که مخصوصأ با لهجه عامیانه میدان کهنه اصفهان اداء مىنمود، مثل نقش بر سنگ در قلبها جا مىگرفت و در شبهاى رمضان هر کس روز پاى منبر سید نشسته بود، خود براى حوزه دوستان خود نطاق درست و حسابى بود. | ||
در آن روزگار سخنان سید را تند نویسها مىنوشتند و به صورت روزنامه در آورده بنام الجمال به مردم مىفروختند. | در آن روزگار سخنان سید را تند نویسها مىنوشتند و به صورت روزنامه در آورده بنام الجمال به مردم مىفروختند. | ||