کلیات دیوان معزی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده: مهر(98)' به '')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۸: خط ۸:
ديوان
ديوان
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[اميرمعزي، محمد بن عبدالملک]] (نويسنده)
[[امیرمعزی، محمد بن عبدالملک]] (نويسنده)


[[هيري، ناصر]] (مصحح)
[[هيري، ناصر]] (مصحح)
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}  
}}  


'''کلیات دیوان معزی'''، مشتمل بر قصاید، غزلیات و مقطعات [[محمد بن عبدالملک نیشابوری]] (متوفی 520ق) متخلص به معزی، امیرالشعرا دربار سلجوقی است. اشعار معزی گویای معرفی حوادث ناشناخته و تاریخی پنجاه‌وپنج سال از ایام حکومت سلاجقه است. این دیوان که با مقدمه و تصحیح [[هيري، ناصر|ناصر هیری]] منتشر شده بسیار‎ مغلوط و نابسامان است.
'''کلیات دیوان معزی'''، مشتمل بر قصاید، غزلیات و مقطعات [[امیرمعزی، محمد بن عبدالملک|محمد بن عبدالملک نیشابوری]] (متوفی 520ق) متخلص به معزی، امیرالشعرا دربار سلجوقی است. اشعار معزی گویای معرفی حوادث ناشناخته و تاریخی پنجاه‌وپنج سال از ایام حکومت سلاجقه است. این دیوان که با مقدمه و تصحیح [[هيري، ناصر|ناصر هیری]] منتشر شده بسیار‎ مغلوط و نابسامان است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۷: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[محمد بن عبدالملک نیشابوری]] معروف به امیر معزی نیشابوری، معروف‎ترین شاعر عصر سلاجقه که در دستگاه سلطان ملکشاه و سنجر بن ملکشاه سلجوقی به امیرالشعرایی معروف بوده است و بنا به نوشته استاد همایی «الحق لقبی به مورد و اسمی با مسما داشته؛ چه در عهد سلاجقه کمتر شاعری از حیث فصاحت و جزالت اسلوب و شیرینی سخن، خاصه در تغزل که فن مخصوص اوست به پایه معزی رسید». استاد [[اقبال آشتیانی، عباس|اقبال آشتیانی]] در مقدمه دیوان معزی می‌نویسد: «دیوان این شاعر مشتمل‎ بر‎ یک سلسله وقایع‎ بسیار مهم است که یا ضبط آن‌ها از قلم مورخین‎ سلاجقه‎ فوت‎ شده و یا به‌وسیله آن‌ها می‌شود نوشته‌های آن مورخین را تکمیل و تصحیح کرد. تا‎ آنجا‎ که می‌توان دیوان امیر معزی را مکمل‎ تاریخ سلاجقه و معاصرین ایشان دانست»<ref>ر.ک: یلمه‌ها، احمدرضا، ص238</ref>.
[[امیرمعزی، محمد بن عبدالملک|محمد بن عبدالملک نیشابوری]] معروف به امیر معزی نیشابوری، معروف‎ترین شاعر عصر سلاجقه که در دستگاه سلطان ملکشاه و سنجر بن ملکشاه سلجوقی به امیرالشعرایی معروف بوده است و بنا به نوشته استاد همایی «الحق لقبی به مورد و اسمی با مسما داشته؛ چه در عهد سلاجقه کمتر شاعری از حیث فصاحت و جزالت اسلوب و شیرینی سخن، خاصه در تغزل که فن مخصوص اوست به پایه معزی رسید». استاد [[اقبال آشتیانی، عباس|اقبال آشتیانی]] در مقدمه دیوان معزی می‌نویسد: «دیوان این شاعر مشتمل‎ بر‎ یک سلسله وقایع‎ بسیار مهم است که یا ضبط آن‌ها از قلم مورخین‎ سلاجقه‎ فوت‎ شده و یا به‌وسیله آن‌ها می‌شود نوشته‌های آن مورخین را تکمیل و تصحیح کرد. تا‎ آنجا‎ که می‌توان دیوان امیر معزی را مکمل‎ تاریخ سلاجقه و معاصرین ایشان دانست»<ref>ر.ک: یلمه‌ها، احمدرضا، ص238</ref>.


شیوه شعر معزی از شاعران متقدم خراسان فرقی محسوس ندارد و در واقع سبک آنان را پیروی کرده است و قصاید او خواه از حیث موضوع و خواه از حیث الفاظ قصاید فرخی و عنصری را به نظم می‌آورد و اغلب شباهت مابین سبک‎ها کاملاً ظاهر می‌شود؛ مانند قصیده‌ای که در مدح عمید الدوله جمشید بن بهمنیار وزیر فارس و اصفهان ساخته و آن قصیده معروف فرخی را با مطلع:
شیوه شعر معزی از شاعران متقدم خراسان فرقی محسوس ندارد و در واقع سبک آنان را پیروی کرده است و قصاید او خواه از حیث موضوع و خواه از حیث الفاظ قصاید فرخی و عنصری را به نظم می‌آورد و اغلب شباهت مابین سبک‎ها کاملاً ظاهر می‌شود؛ مانند قصیده‌ای که در مدح عمید الدوله جمشید بن بهمنیار وزیر فارس و اصفهان ساخته و آن قصیده معروف فرخی را با مطلع:
خط ۵۸: خط ۵۸:
{{ب|''چیست از رحمت و انصاف وز تحقیق نظر''|2='' که نکردی تو درین شهر بجای ظعفا''}}
{{ب|''چیست از رحمت و انصاف وز تحقیق نظر''|2='' که نکردی تو درین شهر بجای ظعفا''}}
{{ب|''عدل کردی وز عدلست تو را در دو جهان''|2='' رحمت و محمدت از خالق و مخلوق جزا''}}
{{ب|''عدل کردی وز عدلست تو را در دو جهان''|2='' رحمت و محمدت از خالق و مخلوق جزا''}}
{{ب|''همچنین باش و پشیمان مشو از کرده خویش''|2='' کانچه امروز بکاری ببر آید فردا''}}.
{{ب|''همچنین باش و پشیمان مشو از کرده خویش''|2='' کانچه امروز بکاری ببر آید فردا''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


خط ۶۶: خط ۶۶:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''ای ساربان منزل مکن جز در دیار یار من''|2='' تا یک زمان را ری کنم، بر ربع و اطلال و دمن''}}
{{ب|''ای ساربان منزل مکن جز در دیار یار من''|2='' تا یک زمان را ری کنم، بر ربع و اطلال و دمن''}}
{{ب|''ربع از دلم پرخون کنم، خاک دمن گلگون کنم''|2='' اطلال را جیحون کنم، از آب چشم خویشتن''<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>}}.
{{ب|''ربع از دلم پرخون کنم، خاک دمن گلگون کنم''|2='' اطلال را جیحون کنم، از آب چشم خویشتن''<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}