پرش به محتوا

مناقب العارفين: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'ی‎س' به 'ی‌س'
جز (جایگزینی متن - 'ق‎ه' به 'ق‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎س' به 'ی‌س')
خط ۳۸: خط ۳۸:
کتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در ده فصل، در دو جلد، سامان یافته است.
کتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در ده فصل، در دو جلد، سامان یافته است.


این کتاب با شیوه‌ای مریدانه و مخلصانه نگاشته شده و اشتباهات‎ و تضادهای بسیار دارد. از گذشتگان با بیاناتی غیر واقع، اسطوره می‎سازد و از معاصران با شیفتگی بسیار شخصیت‎های فراواقعی جلوه می‌دهد<ref>ر.ک: همان</ref>.
این کتاب با شیوه‌ای مریدانه و مخلصانه نگاشته شده و اشتباهات‎ و تضادهای بسیار دارد. از گذشتگان با بیاناتی غیر واقع، اسطوره می‌سازد و از معاصران با شیفتگی بسیار شخصیت‎های فراواقعی جلوه می‌دهد<ref>ر.ک: همان</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۵۳: خط ۵۳:
آیات و احادیث و ابیات بیساری در متن‎ دیده می‌شود. تعابیر و کلمات و اصطلاحات خاص‎ صوفیه در این اثر بسیار است و کلمات‎ و ترکیبات مغولی نیز در‎ کتاب‎ دیده می‌شود. بیان‎ افلاکی در همه مناقب در عین استادی و در همه حال که نشان‌دهنده اطلاع وافر او از عربیت‎ است، ساده و دور از پیرایه‌های لفظی است<ref>ر.ک: همان</ref>.
آیات و احادیث و ابیات بیساری در متن‎ دیده می‌شود. تعابیر و کلمات و اصطلاحات خاص‎ صوفیه در این اثر بسیار است و کلمات‎ و ترکیبات مغولی نیز در‎ کتاب‎ دیده می‌شود. بیان‎ افلاکی در همه مناقب در عین استادی و در همه حال که نشان‌دهنده اطلاع وافر او از عربیت‎ است، ساده و دور از پیرایه‌های لفظی است<ref>ر.ک: همان</ref>.


اطلاعات تاریخی‎ این کتاب بسیار است و درباره مناسبت سرایش برخی از غزل‎های‎ مولانا توصیحاتی دارد، که البته باید با تردید به آن نگریست؛ به‎عنوان نمونه، روایت او درباره‎ غزلی که مولانا هنگام‎ مرگ‎ می‎سراید، با روایت فریدون سپهسالار تفاوتی دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.
اطلاعات تاریخی‎ این کتاب بسیار است و درباره مناسبت سرایش برخی از غزل‎های‎ مولانا توصیحاتی دارد، که البته باید با تردید به آن نگریست؛ به‎عنوان نمونه، روایت او درباره‎ غزلی که مولانا هنگام‎ مرگ‎ می‌سراید، با روایت فریدون سپهسالار تفاوتی دارد<ref>ر.ک: همان</ref>.


نخستین بخش از کتاب به زندگانی پدر مولانا جلال‌الدین می‌پردازد. چون اصل برزندگانی مولوی است بایست پدری شگفت و شگرف داشته باشد و افسانه‌های افلاکی این مهم را برعهده دارد. داستان‎ها وخواب‎ها و کراماتی که او را همتای عارفان بسیار بزرگ جلوه‎ می‌دهد‎ و از پدر او، یعنی نیای مولوی‎ سخنانی به میان می‌آید. حال ‎بایست دید چقدر این داستان‎های زیبا درست و دقیقند. به قسمتی از‎ کتاب‎ که زندگانی بهاءولد در آن آمده است، دکتر عبدالحسین زرین‎کوب و عبدالباقی گولپیناری نیز،با دید انتقادی‎ نگریسته‌اند‎<ref>ر.ک: همان، ص132-‎133</ref>.
نخستین بخش از کتاب به زندگانی پدر مولانا جلال‌الدین می‌پردازد. چون اصل برزندگانی مولوی است بایست پدری شگفت و شگرف داشته باشد و افسانه‌های افلاکی این مهم را برعهده دارد. داستان‎ها وخواب‎ها و کراماتی که او را همتای عارفان بسیار بزرگ جلوه‎ می‌دهد‎ و از پدر او، یعنی نیای مولوی‎ سخنانی به میان می‌آید. حال ‎بایست دید چقدر این داستان‎های زیبا درست و دقیقند. به قسمتی از‎ کتاب‎ که زندگانی بهاءولد در آن آمده است، دکتر عبدالحسین زرین‎کوب و عبدالباقی گولپیناری نیز،با دید انتقادی‎ نگریسته‌اند‎<ref>ر.ک: همان، ص132-‎133</ref>.
خط ۶۱: خط ۶۱:
# ازدواج حسین‎ خطیبی‎ با دختر نازنین و موزون و ملیح و بی‌نظیر در کمال و جلال‎ علاءالدین محمد خوارزمشاه‎ بر مبنای‎ یک‎ خواب که پادشاه، وزیر و دختر و خطیبی با هم‎ خواب پیامبر(ص) را می‌بینند که دستور این‎ تزویج‎ می‌دهد، در سن سی سالگی که نیای مولوی را به خوارزمشاهیان می‌پیوندد، افسانه‌ای‎ بیش‎ نیست‎. این پیوند، بنیادی‎ تاریخی نیز ندارد<ref>ر.ک: همان، ص133</ref>.
# ازدواج حسین‎ خطیبی‎ با دختر نازنین و موزون و ملیح و بی‌نظیر در کمال و جلال‎ علاءالدین محمد خوارزمشاه‎ بر مبنای‎ یک‎ خواب که پادشاه، وزیر و دختر و خطیبی با هم‎ خواب پیامبر(ص) را می‌بینند که دستور این‎ تزویج‎ می‌دهد، در سن سی سالگی که نیای مولوی را به خوارزمشاهیان می‌پیوندد، افسانه‌ای‎ بیش‎ نیست‎. این پیوند، بنیادی‎ تاریخی نیز ندارد<ref>ر.ک: همان، ص133</ref>.


نثر افلاکی نیز در مقوله ‎نثر صوفیانه جای دارد و آنچه این‎گونه‎ نثر‎ را‎ زیبا و دلپذیر می‎سازد جولان عنصر خیال و داستان‌وارگی و جنبه‌های ادبی و هنری آن است؛ به‌ویژه‎ در جای‎هایی که با ماورای طبیعت و خرق عادت و رؤیا و خواب پیوند می‎یابد. سخن‎ در‎ آن‎ است‎ که این‎گونه متون بدون نگرشی انتقادی نمی‌توانند مستند باشند و بسیاری با نادیده گرفتن‎ این‎ موضوع،‎ اشتباهاتی در نگاشته‌هایشان راه یافته است<ref>ر.ک: همان، ص136</ref>.
نثر افلاکی نیز در مقوله ‎نثر صوفیانه جای دارد و آنچه این‎گونه‎ نثر‎ را‎ زیبا و دلپذیر می‌سازد جولان عنصر خیال و داستان‌وارگی و جنبه‌های ادبی و هنری آن است؛ به‌ویژه‎ در جای‎هایی که با ماورای طبیعت و خرق عادت و رؤیا و خواب پیوند می‎یابد. سخن‎ در‎ آن‎ است‎ که این‎گونه متون بدون نگرشی انتقادی نمی‌توانند مستند باشند و بسیاری با نادیده گرفتن‎ این‎ موضوع،‎ اشتباهاتی در نگاشته‌هایشان راه یافته است<ref>ر.ک: همان، ص136</ref>.


فصل هشتم کتاب، ویژه‎ شرح حال نوه مولوی (امیر عارف) است؛ او که در این فصل عارفی‎ بزرگ و شگفت‌آور تصویر می‌شود‎، در‎ متون‎ عرفانی بعدی و تذکره و تراجم‎ها جایی ندارد و اثری به نظم یا نثر از‎ خود‎ به‌جای نگذاشته است. کسانی هم که به زندگانی مولانا و بررسی‎ احوال او پرداخته‌اند از نوه‎ او‎ سخنی به میان نیاورده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص136</ref>.
فصل هشتم کتاب، ویژه‎ شرح حال نوه مولوی (امیر عارف) است؛ او که در این فصل عارفی‎ بزرگ و شگفت‌آور تصویر می‌شود‎، در‎ متون‎ عرفانی بعدی و تذکره و تراجم‎ها جایی ندارد و اثری به نظم یا نثر از‎ خود‎ به‌جای نگذاشته است. کسانی هم که به زندگانی مولانا و بررسی‎ احوال او پرداخته‌اند از نوه‎ او‎ سخنی به میان نیاورده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص136</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش