۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نو' به 'نو') |
جز (جایگزینی متن - 'قه' به 'قه') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
اما ظاهرا دلیل بزرگی و تصوف او نظر مولوی و عنایت اوست. او لزومی به تحصیل و سلوک نداشته و نیازی به آموختن و دانستن در خود نمیدیده است. گاه ریسمان گردن او را مولانا بر کتف میگرفته و میگفته که: «گاوک عارف توان شد»<ref>ر.ک: همان</ref>. | اما ظاهرا دلیل بزرگی و تصوف او نظر مولوی و عنایت اوست. او لزومی به تحصیل و سلوک نداشته و نیازی به آموختن و دانستن در خود نمیدیده است. گاه ریسمان گردن او را مولانا بر کتف میگرفته و میگفته که: «گاوک عارف توان شد»<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در پایان میتوان چنین گفت که «مناقب العارفين» یکی از متون زیبای صوفیانه است و دلانگیزیها و لطافت بسیار دارد و داستانهای شگفت و خواندنی پرجاذبه در آن فراوان است، ولی مستند نیست و از نظر محتوایی کسانی که در تاریخ خاندان مولوی بدان رجوع میکنند، بایستی با احتیاط و نگرش ناقدانه آن را مطالعه کنند. افلاکی درباره پیشینیان اسطورهسازی میکند و | در پایان میتوان چنین گفت که «مناقب العارفين» یکی از متون زیبای صوفیانه است و دلانگیزیها و لطافت بسیار دارد و داستانهای شگفت و خواندنی پرجاذبه در آن فراوان است، ولی مستند نیست و از نظر محتوایی کسانی که در تاریخ خاندان مولوی بدان رجوع میکنند، بایستی با احتیاط و نگرش ناقدانه آن را مطالعه کنند. افلاکی درباره پیشینیان اسطورهسازی میکند و اغراقهای صوفیانه را جایگزین واقعیت مینماید و درباره معاصران خود نمیتواند حقیقت را مشاهده کند. تمام کارهای شگفت و دور از انصاف و مردمی امیر عارف را کرامات میپندارد و برای این صوفی خودخواه عباراتی میآورد که بنا بر نقد نگاشتههای خودش هیچ درخور و شایسته او نیست <ref>ر.ک: همان، ص140</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش