۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مسند الأمام زيد' به 'مسند الإمام زيد') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =29083 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =29083 | ||
| کتابخوان همراه نور =25528 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۵: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''مسند الإمام زيد''' یا «المجموع الفقهي و الحديثي»، کهنترین و اساسىترین منبع براى دستیابى به فقه زیدیان بشمار مىرود که در واقع، مجموعهاى از سخنان و احادیث منسوب به زید بن علی در ابواب گوناگون فقهى است که شاگرد ویژه وى، ابوخالد واسطى آنها را گردآورى و روایت کرده است<ref>ر.ک: طباطبایی، سید کاظم، ص251</ref>. | '''مسند الإمام زيد''' یا «المجموع الفقهي و الحديثي»، کهنترین و اساسىترین منبع براى دستیابى به فقه زیدیان بشمار مىرود که در واقع، مجموعهاى از سخنان و احادیث منسوب به [[زید بن علی بن الحسین(ع)|زید بن علی]] در ابواب گوناگون فقهى است که شاگرد ویژه وى، ابوخالد واسطى آنها را گردآورى و روایت کرده است<ref>ر.ک: طباطبایی، سید کاظم، ص251</ref>. | ||
این کتاب، بههمراه مسند امام رضا(ع)، به چاپ رسیده است. | این کتاب، بههمراه مسند امام رضا(ع)، به چاپ رسیده است. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۳: | ||
کتاب با مقدمهای مفصل در سه فصل، آغاز شده و ابواب آن که بهترتیب ابواب و موضوعات فقهى منظم شده، بدین قرار است: طهارت، صلات، جنائز، زکات، صیام، حج، بیوع، شرکت، شهادات، نکاح، طلاق، حدود، سیر و فرایض. | کتاب با مقدمهای مفصل در سه فصل، آغاز شده و ابواب آن که بهترتیب ابواب و موضوعات فقهى منظم شده، بدین قرار است: طهارت، صلات، جنائز، زکات، صیام، حج، بیوع، شرکت، شهادات، نکاح، طلاق، حدود، سیر و فرایض. | ||
شایان ذکر است که بسیارى از محققان این مطلب را که زید شخصا کتابى تألیف کرده باشد، نمىپذیرند، بلکه انتساب این نوشتهها را به زید از مقوله انتساب «كتاب الآثار» ابویوسف به ابوحنیفه مىدانند، نه از مقوله انتساب | شایان ذکر است که بسیارى از محققان این مطلب را که زید شخصا کتابى تألیف کرده باشد، نمىپذیرند، بلکه انتساب این نوشتهها را به زید از مقوله انتساب «كتاب الآثار» ابویوسف به ابوحنیفه مىدانند، نه از مقوله انتساب «[[موطأ الإمام مالك|موطأ]]» به [[مالک بن انس]]<ref>ر.ک: همان، ص255</ref>. | ||
کتاب دربردارنده 550 حدیث است که از آن میان، 228 حدیث به پیامبر(ص ) نسبت داده شده و زنجیره راویان 320 حدیث، به على(ع) پایان پذیرفته و دو حدیث هم از زبان امام حسین(ع) نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص258</ref>. | کتاب دربردارنده 550 حدیث است که از آن میان، 228 حدیث به پیامبر(ص ) نسبت داده شده و زنجیره راویان 320 حدیث، به [[امام على(ع)|على(ع)]] پایان پذیرفته و دو حدیث هم از زبان امام حسین(ع) نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص258</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، ابتدا به شرح حال زید<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref> و ابوخالد واسطی پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص11</ref> و سپس ضمن تعریف کتاب و بیان خصوصیات آن<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>، به معرفی برخی از کتبی که به اهلبیت(ع) منسوب است، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | در مقدمه، ابتدا به شرح حال زید<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref> و ابوخالد واسطی پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص11</ref> و سپس ضمن تعریف کتاب و بیان خصوصیات آن<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>، به معرفی برخی از کتبی که به اهلبیت(ع) منسوب است، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
عصر امام زید، عصر نمایان شدن طلیعههاى تصنیف است؛ با این وجود نمىتوان بهطور یقینى گفت که مجموعه حاضر، با همان نظم و ترتیبى که اکنون در دسترس ماست، از تألیفات امام زید است؛ زیرا کسى که متن آن کتاب را بررسى کند، جاىجاى آن مىبیند که ابوخالد در مقام نقل حدیث مىگوید: | عصر امام زید، عصر نمایان شدن طلیعههاى تصنیف است؛ با این وجود نمىتوان بهطور یقینى گفت که مجموعه حاضر، با همان نظم و ترتیبى که اکنون در دسترس ماست، از تألیفات امام زید است؛ زیرا کسى که متن آن کتاب را بررسى کند، جاىجاى آن مىبیند که ابوخالد در مقام نقل حدیث مىگوید: «[[زید بن علی بن الحسین(ع)|زید بن على]] مرا حدیث کرد» و در مقام نقل نظر فقهى زید مىگوید: «زید بن على گفت». اینها نشان مىدهد که ابوخالد، مطالب این کتاب را شفاهى از زید دریافت کرده است<ref>ر.ک: طباطبایی، سید کاظم، ص266</ref>. | ||
===مقدار ارزش و اعتبار مسند زید=== | ===مقدار ارزش و اعتبار مسند زید=== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
===طعنهای واردشده بر کتاب و پاسخ آن=== | ===طعنهای واردشده بر کتاب و پاسخ آن=== | ||
طعنهایی که به این کتاب وارد شدهاند، به دو دسته تقسیم مىشوند: | طعنهایی که به این کتاب وارد شدهاند، به دو دسته تقسیم مىشوند: | ||
الف)- آنهایى که راوى مسند را نشانه گرفتهاند؛ که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود: | الف)- آنهایى که راوى مسند را نشانه گرفتهاند؛ که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود: | ||
# ابوخالد از سوى دانشمندان بزرگ اهل سنت به حدیثسازى و دروغگویى متهم شده است؛ مثلا نسایى گفته: او ثقه نیست و نوشتن حدیثش روا نباشد<ref>ر.ک: همان، ص268</ref>. در پاسخ به این طعن، چنین آمده است که برخى از بزرگان اهل سنت که در اقلیت هستند، مثل ابن ماجه و دارقطنى، ابوخالد را ستوده و حدیثش را پذیرفتهاند، و برخى هم چون نسایى بر امانت او خرده گرفتهاند، اما اهلبیت(ع) و زیدیان او را به عدالت پذیرفتهاند و دیده نشده که یکى از اهلبیت(ع) بر او خرده گرفته باشد. علاوه بر این، طعن مطلقی که سببش بیان نشده باشد، پذیرفتنى نیست؛ زیرا سلیقهها و گرایشهاى مذهبى افراد در جرح و تعدیل دیگران، تأثیرى بسزا دارد و تمام طعنهایى که بر ابوخالد وارد ساختهاند، مطلق و در نتیجه بىارزش است<ref>ر.ک: همان، ص268-269</ref>. | # ابوخالد از سوى دانشمندان بزرگ اهل سنت به حدیثسازى و دروغگویى متهم شده است؛ مثلا نسایى گفته: او ثقه نیست و نوشتن حدیثش روا نباشد<ref>ر.ک: همان، ص268</ref>. در پاسخ به این طعن، چنین آمده است که برخى از بزرگان اهل سنت که در اقلیت هستند، مثل ابن ماجه و دارقطنى، ابوخالد را ستوده و حدیثش را پذیرفتهاند، و برخى هم چون نسایى بر امانت او خرده گرفتهاند، اما اهلبیت(ع) و زیدیان او را به عدالت پذیرفتهاند و دیده نشده که یکى از اهلبیت(ع) بر او خرده گرفته باشد. علاوه بر این، طعن مطلقی که سببش بیان نشده باشد، پذیرفتنى نیست؛ زیرا سلیقهها و گرایشهاى مذهبى افراد در جرح و تعدیل دیگران، تأثیرى بسزا دارد و تمام طعنهایى که بر ابوخالد وارد ساختهاند، مطلق و در نتیجه بىارزش است<ref>ر.ک: همان، ص268-269</ref>. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۳: | ||
ب)- آنهایى که خود مسند را هدف قرار دادهاند؛ که از آن جمله عبارتند از: | ب)- آنهایى که خود مسند را هدف قرار دادهاند؛ که از آن جمله عبارتند از: | ||
# پارهاى از آنچه که او روایت کرده، ثابت شده که ساختگى و دروغین است و کسى که دروغگویى و حدیثسازیاش ثابت گردد، روایتش پذیرفته نشود، تا چه رسد به اینکه مجموعه بزرگى بسان این مجموعه را روایت کند<ref>ر.ک: همان، ص270</ref>. محمد ابوزهره، از دانشمندان اهل سنت، در کتاب «الإمام زيد»، در پاسخ به مشکوک بودن نسبت پارهاى از احادیث این مجموعه به حضرت امیر مؤمنان على(ع) و دعوى دروغین بودن آنها، پنج حدیث را که گفتهاند ذهبى آنها را ساختگى دانسته، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و از رهگذر سنجش آنها با مضامین قرآن کریم و مندرجات دیگر کتابهاى حدیث، ثابت کرده است که اینها ساختگى نیستند و نسبتشان درست است<ref>ر.ک: همان، ص271</ref>. | # پارهاى از آنچه که او روایت کرده، ثابت شده که ساختگى و دروغین است و کسى که دروغگویى و حدیثسازیاش ثابت گردد، روایتش پذیرفته نشود، تا چه رسد به اینکه مجموعه بزرگى بسان این مجموعه را روایت کند<ref>ر.ک: همان، ص270</ref>. محمد ابوزهره، از دانشمندان اهل سنت، در کتاب «الإمام زيد»، در پاسخ به مشکوک بودن نسبت پارهاى از احادیث این مجموعه به [[امام على(ع)|حضرت امیر مؤمنان على(ع)]] و دعوى دروغین بودن آنها، پنج حدیث را که گفتهاند ذهبى آنها را ساختگى دانسته، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و از رهگذر سنجش آنها با مضامین قرآن کریم و مندرجات دیگر کتابهاى حدیث، ثابت کرده است که اینها ساختگى نیستند و نسبتشان درست است<ref>ر.ک: همان، ص271</ref>. | ||
# مجموعهاى که ابوخالد از زید روایت کرده، ناشناخته است؛ چون در آن احادیث ناآشنایى وجود دارد که درستى نسبت آنها به على(ع) دور مینماید<ref>ر.ک: همان، ص270</ref>. در پاسخ به این انتقاد، گفته شده است که راه داورى در اینباره، این است که مرویات على(ع) در این مجموعه با مرویات آن حضرت در مسانید و سنن اهل سنت سنجیده شوند، اگر میان این دو دسته احادیث هماهنگى برقرار بود که مجموعه صحیح است، وگرنه صحت آن مورد تردید واقع مىشود؛ آنگاه شارحان این مجموعه بیان داشتهاند که این ادعا باطل است؛ زیرا یکى از این شارحان در اینباره مىگوید: «ما نسخه ابوخالد را با سنن و مسانید سنجیدیم، در نتیجه احادیث آن را با اسنادهاى دیگر که برخى صحیح و برخى حسن بودند، یافتیم... از این پس متهم ساختن ابوخالد به حدیثسازى مانند این است که کسى انسانى را متهم کند که شخصى را از روى دشمنى و ستم کشته، اما پس از آن اتهام ما آن شخص را زنده ببینیم»<ref>ر.ک: همان، ص272</ref>. | # مجموعهاى که ابوخالد از زید روایت کرده، ناشناخته است؛ چون در آن احادیث ناآشنایى وجود دارد که درستى نسبت آنها به [[امام على(ع)|على(ع)]] دور مینماید<ref>ر.ک: همان، ص270</ref>. در پاسخ به این انتقاد، گفته شده است که راه داورى در اینباره، این است که مرویات [[امام على(ع)|على(ع)]] در این مجموعه با مرویات آن حضرت در مسانید و سنن اهل سنت سنجیده شوند، اگر میان این دو دسته احادیث هماهنگى برقرار بود که مجموعه صحیح است، وگرنه صحت آن مورد تردید واقع مىشود؛ آنگاه شارحان این مجموعه بیان داشتهاند که این ادعا باطل است؛ زیرا یکى از این شارحان در اینباره مىگوید: «ما نسخه ابوخالد را با سنن و مسانید سنجیدیم، در نتیجه احادیث آن را با اسنادهاى دیگر که برخى صحیح و برخى حسن بودند، یافتیم... از این پس متهم ساختن ابوخالد به حدیثسازى مانند این است که کسى انسانى را متهم کند که شخصى را از روى دشمنى و ستم کشته، اما پس از آن اتهام ما آن شخص را زنده ببینیم»<ref>ر.ک: همان، ص272</ref>. | ||
===نظر دانشمندان امامی پیرامون اعتبار این مسند=== | ===نظر دانشمندان امامی پیرامون اعتبار این مسند=== | ||
دانشمندان امامى، درباره مسند زید و درستى یا نادرستى احادیث آن کمتر سخن گفته و تنها نجاشى، در مقام ذکر ابوخالد واسطى به این کتاب اشاره مىکند و مىنویسد: «عمرو بن خالد واسطى، از زید بن على روایت مىکند. وى را کتابى بزرگ است که نصر بن مزاحم منقرى و دیگران از او روایت کردهاند». علامه حلى هم بخشى از گفته نجاشى را در کتاب خود آورده و اطلاعاتى بر گفته نجاشى نیفزوده است. شاید یکى از دلایل خاموشى ایشان، این باشد که کتاب مزبور پیش از چاپ، از دسترس دانشمندان امامى دور بوده است <ref>ر.ک: همان، ص274</ref>. | دانشمندان امامى، درباره مسند زید و درستى یا نادرستى احادیث آن کمتر سخن گفته و تنها نجاشى، در مقام ذکر ابوخالد واسطى به این کتاب اشاره مىکند و مىنویسد: «عمرو بن خالد واسطى، از زید بن على روایت مىکند. وى را کتابى بزرگ است که نصر بن مزاحم منقرى و دیگران از او روایت کردهاند». علامه حلى هم بخشى از گفته نجاشى را در کتاب خود آورده و اطلاعاتى بر گفته نجاشى نیفزوده است. شاید یکى از دلایل خاموشى ایشان، این باشد که کتاب مزبور پیش از چاپ، از دسترس دانشمندان امامى دور بوده است <ref>ر.ک: همان، ص274</ref>. | ||
اگر مسند زید را بگشاییم، خواهیم دید که جملگى احادیث آن از طریق پدرش امام سجاد(ع)، از امام حسین(ع) از على(ع) از پیامبر(ص) است. گاهى هم زنجیره راویان به على(ع) پایان مىپذیرد و حدیث به پیامبر(ص) نسبت داده نمىشود که چنین حدیثى را سنیان اصطلاحا «موقوف» خواندهاند. از میان دانشمندان معاصر شیعه، مرحوم دکتر حسین کریمان به این راه دست یافته و براى انجام این مهم، دامن همت بر میان بسته است؛ وى از جوامع حدیثى نخستین کافى، منلايحضره الفقيه، تهذيب الأحكام و استبصار و از جوامع اخیر، وسائل الشيعة را برگزیده و بدون قصد استقصا، آنها را مورد مطالعه و بررسى قرار داده و در نتیجه شمارى چند از احادیث مسند را یافته که عینا یا با اندکى تفاوت، از طریق حضرت زید در کتابهاى یادشده، درج گشته است<ref>ر.ک: همان، ص274-275</ref>. | اگر مسند زید را بگشاییم، خواهیم دید که جملگى احادیث آن از طریق پدرش امام سجاد(ع)، از امام حسین(ع) از [[امام على(ع)|على(ع)]] از پیامبر(ص) است. گاهى هم زنجیره راویان به [[امام على(ع)|على(ع)]] پایان مىپذیرد و حدیث به پیامبر(ص) نسبت داده نمىشود که چنین حدیثى را سنیان اصطلاحا «موقوف» خواندهاند. از میان دانشمندان معاصر شیعه، مرحوم دکتر حسین کریمان به این راه دست یافته و براى انجام این مهم، دامن همت بر میان بسته است؛ وى از جوامع حدیثى نخستین کافى، منلايحضره الفقيه، تهذيب الأحكام و استبصار و از جوامع اخیر، وسائل الشيعة را برگزیده و بدون قصد استقصا، آنها را مورد مطالعه و بررسى قرار داده و در نتیجه شمارى چند از احادیث مسند را یافته که عینا یا با اندکى تفاوت، از طریق حضرت زید در کتابهاى یادشده، درج گشته است<ref>ر.ک: همان، ص274-275</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۴: | خط ۷۶: | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# طباطبایی، سید کاظم، «مسندنویسی در تاریخ حدیث»، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1377. | # طباطبایی، سید کاظم، «مسندنویسی در تاریخ حدیث»، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1377. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش