۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه') |
||
| (۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[کردعلی، محمد]] (نویسنده) | ||
| زبان = | | زبان = عربی | ||
| کد کنگره =DS 95 /ک4خ6 | | کد کنگره =DS 95 /ک4خ6 | ||
| موضوع =سوريه - اوضاع اجتماعي | | موضوع =سوريه - اوضاع اجتماعي | ||
| خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =6 | | تعداد جلد =6 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =14203 | ||
| کتابخوان همراه نور =14203 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| خط ۳۰: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
'''خطط الشام'''، تألیف محمد کردعلی(متوفی ۱۳72ش/1953م)، از جمله نوشتههای جغرافیایی - تاریخی و آثار خططنگاری جدید مشتمل بر وصف محلهها و آثار و ابنیه شام است. این اثر در شش جلد به زبان عربی نوشته شده است. | '''خطط الشام'''، تألیف [[کردعلی، محمد|محمد کردعلی]] (متوفی ۱۳72ش/1953م)، از جمله نوشتههای جغرافیایی - تاریخی و آثار خططنگاری جدید مشتمل بر وصف محلهها و آثار و ابنیه شام است. این اثر در شش جلد به زبان عربی نوشته شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
زبانهایی که در شام قبل از اسلام انتشار داشت فراوان بود که مهمترین آنها لغات سامی (سریانی، عبرانی و فینیقی) بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص36</ref>. | زبانهایی که در شام قبل از اسلام انتشار داشت فراوان بود که مهمترین آنها لغات سامی (سریانی، عبرانی و فینیقی) بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص36</ref>. | ||
در این اثر اوضاع شام پیش از اسلام و پس از آن تا زمان معاویه بررسی شده است. در بخشی از کتاب به خونخواهی عثمان توسط معاویه و متهم نمودن امام علی(ع) به قتل او اشاره شده است. نویسنده سبب این موضوع را احتجاج آن حضرت بر صحابه در روز بیعت با ابوبکر دانسته که فرمود: من بر خلافت از شما شایستهترم و باید با من بیعت کنید<ref>ر.ک: همان، ص104</ref>. معاویه در قتل عثمان فرصت را غنیمت شمرد تا حکومت را به بنیامیه بازگرداند و آنان همان گونه که در جاهلیت امیر بودند، در اسلام نیز امیر باشند<ref>ر.ک: همان، ص105</ref>. | در این اثر اوضاع شام پیش از اسلام و پس از آن تا زمان معاویه بررسی شده است. در بخشی از کتاب به خونخواهی عثمان توسط معاویه و متهم نمودن [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] به قتل او اشاره شده است. نویسنده سبب این موضوع را احتجاج آن حضرت بر صحابه در روز بیعت با ابوبکر دانسته که فرمود: من بر خلافت از شما شایستهترم و باید با من بیعت کنید<ref>ر.ک: همان، ص104</ref>. معاویه در قتل عثمان فرصت را غنیمت شمرد تا حکومت را به بنیامیه بازگرداند و آنان همان گونه که در جاهلیت امیر بودند، در اسلام نیز امیر باشند<ref>ر.ک: همان، ص105</ref>. | ||
بخشهایی از کتاب به حکومت طولونیان اختصاص یافته است. دولت طولونیان (254-292ق)، از جمله دولتهای کوچکی بود که در دوران ضعف و تجزیه خلافت عباسی در سرزمین باستانی مصر پا گرفت<ref>ر.ک: عالمزاده، هادی؛ پنجه، معصومعلی، ص21</ref>. امارت | بخشهایی از کتاب به حکومت طولونیان اختصاص یافته است. دولت طولونیان (254-292ق)، از جمله دولتهای کوچکی بود که در دوران ضعف و تجزیه خلافت عباسی در سرزمین باستانی مصر پا گرفت<ref>ر.ک: عالمزاده، هادی؛ پنجه، معصومعلی، ص21</ref>. امارت طولونیان را میتوان به سه دوره تقسیم کرد: | ||
# دوره اول (از ٢٥٤ تا ٢٥٨ق ): در این دوره احمد بن طولون | # دوره اول (از ٢٥٤ تا ٢٥٨ق): در این دوره احمد بن طولون تنها نایب بایکباک و سپس یارجوخ بود که از طرف خلیفه به امارت مصر گماشته شده بودند. در زمان بایکباک تنها حکومت بر فسطاط و امامت نماز به احمد سپرده شده بود، اما در زمان یارجوخ سرتاسر مصر به زیر فرمان وی درآمد. | ||
# دوره دوم (از٢٥٨ | # دوره دوم (از٢٥٨ تا ٢٦٣ق): در این دوره امارت احمد نوعی امارت استکفاء بود؛ زیرا علاوه بر حکومت مصر، ولایت خراج و امارت ثغور شام نیز به وی سپرده شده بود. | ||
# دوره سوم (از ٢٦٣ تا ٢٩٢ق): در این دوره، امارت طولونی بدل به نوعی امارت استیلاء | # دوره سوم (از ٢٦٣ تا ٢٩٢ق): در این دوره، امارت طولونی بدل به نوعی امارت استیلاء شد. در همین دوره بود که احمد ابتدا از فرمان عزل دستگاه خلافت سر پیچید (٢٦٣ق) و سپس با حمله به شام، آنجا را به قلمرو خویش افزود<ref>ر.ک: همان، ص23-22</ref>. | ||
نویسنده، معتقد است روح طولونیان هم همان روح عباسیان بود که با تغییر مناطقی که بر آنها استیلا یافتند تغییر کرد، اما به هر وسیلهای خواستند به خلفای بغداد تقرب یابند، عباسیان از آنها راضی نشده و چون قدرت یافتند آنها را در هم شکسته و رهبرانشان را به قتل رساندند<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص179</ref>. | نویسنده، معتقد است روح طولونیان هم همان روح عباسیان بود که با تغییر مناطقی که بر آنها استیلا یافتند تغییر کرد، اما به هر وسیلهای خواستند به خلفای بغداد تقرب یابند، عباسیان از آنها راضی نشده و چون قدرت یافتند آنها را در هم شکسته و رهبرانشان را به قتل رساندند<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص179</ref>. | ||
| خط ۶۹: | خط ۷۰: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده: تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده: | [[رده: تاریخ آسیا]] | ||
ویرایش