پرش به محتوا

موقف الزيدية و أهل السنة من العقيدة الإسماعيلية و فلسفتها: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‎ج' به 'ه‌ج'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ع' به 'ه‌ع')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ج' به 'ه‌ج')
خط ۳۷: خط ۳۷:
انتشار اسماعیلیه باطنیه در جاهای متعددی از یمن و اختلاط آنها با زیدی‎ها که اکثریت را تشکیل داده‌اند، سبب شده که نقش سیاسی مهمی به هنگام سیطره قوای اجنبی در یمن و در همه اعصار داشته باشند<ref>ر.ک: همان، ص8-7</ref>.  
انتشار اسماعیلیه باطنیه در جاهای متعددی از یمن و اختلاط آنها با زیدی‎ها که اکثریت را تشکیل داده‌اند، سبب شده که نقش سیاسی مهمی به هنگام سیطره قوای اجنبی در یمن و در همه اعصار داشته باشند<ref>ر.ک: همان، ص8-7</ref>.  


در ادامه مقدمه به دیدگاه استاد [[سبحانی تبریزی، جعفر|جعفر سبحانی]] به‌عنوان یکی از اعلام شیعه امامیه معاصر یاد شده که سیمای درگیری‎ها و دشمنی‎های بین زیدیه و اسماعیلیه را به‌اختصار بیان کرده و توضیح داده که زیدیه و اسماعیلیه از فرق شیعه هستند که بینشان اتفاقات و اختلافاتی وجود دارد. هر دو گروه متفقند که رهبری جامعه اسلامی پس از رحلت نبی اکرم(ص) به بیعت و اختیار نبوده، بلکه به نص رسول(ص) بر یکی از آحاد جامعه بوده و متفقند بر اینکه نص بر [[امام على(ع)|علی(ع)]] و فرزندانش حسن و حسین(ع) صادر شده است؛ به‎جز اینکه زیدیه قائل است به اینکه استمرار امامت پس از امام حسین(ع) به خروج و دعوت صورت می‌گیرد و در ابتدا این قاعده با خروج امام زید، سپس پسرش یحیی و... تمثل یافت. اما اساعیلیه قائل به استمرار نص الهی پس از حسین(ع) بر امامت [[امام سجاد(ع)|زین‌العابدین]] و امام باقر و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق]] و پس از او فرزندش اسماعیل است که در نزد آنها مهدی امت است<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>.  
در ادامه مقدمه به دیدگاه استاد [[سبحانی تبریزی، جعفر|جعفر سبحانی]] به‌عنوان یکی از اعلام شیعه امامیه معاصر یاد شده که سیمای درگیری‎ها و دشمنی‎های بین زیدیه و اسماعیلیه را به‌اختصار بیان کرده و توضیح داده که زیدیه و اسماعیلیه از فرق شیعه هستند که بینشان اتفاقات و اختلافاتی وجود دارد. هر دو گروه متفقند که رهبری جامعه اسلامی پس از رحلت نبی اکرم(ص) به بیعت و اختیار نبوده، بلکه به نص رسول(ص) بر یکی از آحاد جامعه بوده و متفقند بر اینکه نص بر [[امام على(ع)|علی(ع)]] و فرزندانش حسن و حسین(ع) صادر شده است؛ به‌جز اینکه زیدیه قائل است به اینکه استمرار امامت پس از امام حسین(ع) به خروج و دعوت صورت می‌گیرد و در ابتدا این قاعده با خروج امام زید، سپس پسرش یحیی و... تمثل یافت. اما اساعیلیه قائل به استمرار نص الهی پس از حسین(ع) بر امامت [[امام سجاد(ع)|زین‌العابدین]] و امام باقر و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق]] و پس از او فرزندش اسماعیل است که در نزد آنها مهدی امت است<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>.  


در تمهید کتاب در ضمن دو مبحث ابتدا فرقه زیدیه معرفی و سپس از فرق یا مذاهب آن سخن رفته است. در مبحث دوم نیز باطنیه و مهم‎ترین فرق آن معرفی شده است. سپس اهداف باطنیه و مهارت‎های آنها در دعوت به شیوه‌های مختلف مطرح شده است. نویسنده همچنین تأکید کرده است که فرقه مورد بحث در این کتاب، اسماعیلیه باطنیه است، نه دیگر فرق باطنیه مانند: قرامطه، اخوان‌الصفا، نصیریه و دروزیه<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>.
در تمهید کتاب در ضمن دو مبحث ابتدا فرقه زیدیه معرفی و سپس از فرق یا مذاهب آن سخن رفته است. در مبحث دوم نیز باطنیه و مهم‎ترین فرق آن معرفی شده است. سپس اهداف باطنیه و مهارت‎های آنها در دعوت به شیوه‌های مختلف مطرح شده است. نویسنده همچنین تأکید کرده است که فرقه مورد بحث در این کتاب، اسماعیلیه باطنیه است، نه دیگر فرق باطنیه مانند: قرامطه، اخوان‌الصفا، نصیریه و دروزیه<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>.
خط ۴۵: خط ۴۵:
در باب دوم کتاب موضع زیدیه در مورد اعتقادات باطنیه در رابطه با توحید و اسما و صفات الهی ذکر شده است. سپس موضع آنان نسبت به دیدگاه باطنیه درباره موضوعات خلقت عالم و نبوت و سمعیات تبیین شده است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>.  
در باب دوم کتاب موضع زیدیه در مورد اعتقادات باطنیه در رابطه با توحید و اسما و صفات الهی ذکر شده است. سپس موضع آنان نسبت به دیدگاه باطنیه درباره موضوعات خلقت عالم و نبوت و سمعیات تبیین شده است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>.  


زیدیه – به‎جز حمیدان بن یحیی (656ق) - ‎معتقدند که [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] به نص خفی به امامت رسیده و امام حسن و امام حسین(ع) به نص جلی به امامت رسیده‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎429</ref>.  
زیدیه – به‌جز حمیدان بن یحیی (656ق) - ‎معتقدند که [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] به نص خفی به امامت رسیده و امام حسن و امام حسین(ع) به نص جلی به امامت رسیده‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎429</ref>.  


در بخشی از باب دوم، به مناقشه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در برخی از آثارش در رابطه با دیدگاه باطنیه اشاره شده که از توصیف خداوند به نفی و اثبات خودداری می‎ورزند. از نظر ابن تیمیه، باطنیه با این دیدگاه، قانون منطقی بدیهی که همان قانون عدم تناقض است را نفی می‌کنند. ابوسلیمان سجستانی باطنی در کتابش «الأقاليد الملكوتية» آن‎چنان‎که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در کتابش «[[شرح العقيدة الإصفهانية]]» نقل کرده، چنین می‌گوید: ما بین نقیضین منتاقضین جمع نمی‌کنیم، تا بگوییم خداوند زنده است و زنده نیست؛ بلکه دو نقیض را برمی‌داریم و می‌گوییم: او نه موصوف است و نه لاموصوف<ref>ر.ک: همان، ص‎209</ref>.  
در بخشی از باب دوم، به مناقشه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در برخی از آثارش در رابطه با دیدگاه باطنیه اشاره شده که از توصیف خداوند به نفی و اثبات خودداری می‎ورزند. از نظر ابن تیمیه، باطنیه با این دیدگاه، قانون منطقی بدیهی که همان قانون عدم تناقض است را نفی می‌کنند. ابوسلیمان سجستانی باطنی در کتابش «الأقاليد الملكوتية» آن‎چنان‎که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در کتابش «[[شرح العقيدة الإصفهانية]]» نقل کرده، چنین می‌گوید: ما بین نقیضین منتاقضین جمع نمی‌کنیم، تا بگوییم خداوند زنده است و زنده نیست؛ بلکه دو نقیض را برمی‌داریم و می‌گوییم: او نه موصوف است و نه لاموصوف<ref>ر.ک: همان، ص‎209</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش