۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یآ' به 'یآ') |
جز (جایگزینی متن - 'هج' به 'هج') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
نخستین کسی که گزارش نسبتاً دقیقی از این مکاتبات داد بروکلمن (متوفی 1956م) بود و پسازآن تحقیقات آقای رحیم فرمنش و مطالعات و تحقیقات دکتر عفیف عسیران و آقای علینقی منزوی (متوفی 1389ش) پرده از کموکیف این نامهها برداشت. مجموع نامههایی که این محققان معرفی کردهاند و در اینجا تصحیح و چاپ شده نه نامه است، گرچه احتمالاً نامههای بیشتری میان ایشان رد و بدل شده که هنوز پیدا نشده است. از نه نامهای که در اینجا چاپ شده فقط یکی از آنها از عین القضاة است که به احمد غزالی نوشته شده است. این نامه اولین مکتوبی است که در اینجا چاپ شده است. نامه دوم پاسخنامه اول است و بعدازآن به ترتیب نامههای سوم، چهارم، پنجم، ششم و هفتم همه از احمد غزالی است که به عین القضاة نوشته شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت و هشت </ref>. | نخستین کسی که گزارش نسبتاً دقیقی از این مکاتبات داد بروکلمن (متوفی 1956م) بود و پسازآن تحقیقات آقای رحیم فرمنش و مطالعات و تحقیقات دکتر عفیف عسیران و آقای علینقی منزوی (متوفی 1389ش) پرده از کموکیف این نامهها برداشت. مجموع نامههایی که این محققان معرفی کردهاند و در اینجا تصحیح و چاپ شده نه نامه است، گرچه احتمالاً نامههای بیشتری میان ایشان رد و بدل شده که هنوز پیدا نشده است. از نه نامهای که در اینجا چاپ شده فقط یکی از آنها از عین القضاة است که به احمد غزالی نوشته شده است. این نامه اولین مکتوبی است که در اینجا چاپ شده است. نامه دوم پاسخنامه اول است و بعدازآن به ترتیب نامههای سوم، چهارم، پنجم، ششم و هفتم همه از احمد غزالی است که به عین القضاة نوشته شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت و هشت </ref>. | ||
اولین نامهای که در این مجموعه آورده شده نامه عین القضاة به احمد غزالی است؛ اما تقدیم این نامه بر نامههای دیگر، | اولین نامهای که در این مجموعه آورده شده نامه عین القضاة به احمد غزالی است؛ اما تقدیم این نامه بر نامههای دیگر، بهجز نامه دوم بههیچوجه تقدم تاریخی آن را نشان نمیدهد. ازآنجاکه این نامه، تنها نامه عین القضاة به احمد غزالی در میان نامهها بوده پیش از دیگران آمده و پسازآن پاسخ غزالی به این نامه آورده شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت </ref>. | ||
ازآنجاکه در نامههای احمد غزالی، | ازآنجاکه در نامههای احمد غزالی، بهجز یکی از آنها، ما با پاسخهایی روبرو هستیم که سؤالهایشان مفقود است، گاهی اوقات مطالب نامهها کاملاً مفهوم نیست؛ و باز آنچه به معضل بودن بعضی از عبارات این مکتوبات میافزاید مسئله موجز بودن عبارات غزالی است. بهطورکلی روش احمد غزالی در نوشتن آثارش، بخصوص در «سوانح»، این است که مطالبی را که میخواهد بگوید در کمال ایجاز بیان میکند. این روش خود مبتنی بر یک اصل است و آن استفاده از اشارت برای شنونده ایست که اهل ذوق است. عبارات از نظر غزالی صورت ظاهر اشارات اهل ذوق است و اشارت در بطن عبارت نهفته و کسی میتواند از این عبارات به اشارات یعنی به باطن آنها برسد که خود صاحبذوق باشد. ازآنجاکه عین القضاة اهل ذوق و عالم به علم اشارت است و با این زبان کاملاً آشنایی دارد، غزالی با استفاده از اصطلاحات و معانی خاص صوفیانه بهاختصار و ایجاز به پرسشهای قاضی پاسخ میدهد و در این پاسخگویی هم خود را مسئول عدم درک دیگران از این مطالب نمیداند<ref>ر.ک: همان، صفحه نه و ده</ref>. | ||
دو نامه آخر این مجموعه یعنی نامههای هشتم و نهم با نامههای دیگر غزالی فرق دارد. این دو نامه که نسبتاً مفصلتر و مشروحتر از نامههای دیگر است، یکی از حیث مخاطب آن و دیگری از حیث نویسنده آن مشکوک است. نامه هشتم را که بدون شک از احمد غزالی است به دلایلی نمیتوان مطمئن بود که به عین القضاة نوشته شده است. در نامههای دیگر غزالی به عین القضاة، خواجه غالباً ً نام مخاطب خود را ذکر میکند ولی در اینجا اسمی از عین القضاة یا کسی دیگر نبرده است. ثانیاً لحن کلام غزالی در این نامه با نامههای دیگری که به مریدش عین القضاة نوشته است فرق دارد. این نامه که بیشتر شبیه یک رساله کوچک است از یک مقدمه و هفت فصل کوتاه تشکیل شده است. مقدمه که ربط چندانی با ذیالمقدمه ندارد احتمال این را که نامه به عین القضاة نوشته شده باشد زیاد میکند؛ اما فصولی که ذیالمقدمه را تشکیل میدهد شامل بعضی دستورات عملی است که یک شیخ معمولاً به یک مرید مبتدی میدهد. شاید هم اصلاً این ذیالمقدمه متعلق به آن مقدمه (که فقط در یک نسخه اصلی موجود است) نباشد. بههرحال، گرچه این دلایل برای اثبات این مطلب که نامه مزبور به عین القضاة نوشته نشده کافی نیست، همینقدر هست که ما را در مورد مخاطب نامه مردد میکند. این نامه بخصوص از حیث جنبه عملی تصوف غزالی خواندنی است. در ضمن فصول هشتگانه برخی از اذکار و اوراد طریقه غزالی و کیفیت شبزندهداری و اعمال شب آدینه و بهطورکلی نحوه عبادت و عبودیت سالک سخن رانده شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ده و یازده</ref>. | دو نامه آخر این مجموعه یعنی نامههای هشتم و نهم با نامههای دیگر غزالی فرق دارد. این دو نامه که نسبتاً مفصلتر و مشروحتر از نامههای دیگر است، یکی از حیث مخاطب آن و دیگری از حیث نویسنده آن مشکوک است. نامه هشتم را که بدون شک از احمد غزالی است به دلایلی نمیتوان مطمئن بود که به عین القضاة نوشته شده است. در نامههای دیگر غزالی به عین القضاة، خواجه غالباً ً نام مخاطب خود را ذکر میکند ولی در اینجا اسمی از عین القضاة یا کسی دیگر نبرده است. ثانیاً لحن کلام غزالی در این نامه با نامههای دیگری که به مریدش عین القضاة نوشته است فرق دارد. این نامه که بیشتر شبیه یک رساله کوچک است از یک مقدمه و هفت فصل کوتاه تشکیل شده است. مقدمه که ربط چندانی با ذیالمقدمه ندارد احتمال این را که نامه به عین القضاة نوشته شده باشد زیاد میکند؛ اما فصولی که ذیالمقدمه را تشکیل میدهد شامل بعضی دستورات عملی است که یک شیخ معمولاً به یک مرید مبتدی میدهد. شاید هم اصلاً این ذیالمقدمه متعلق به آن مقدمه (که فقط در یک نسخه اصلی موجود است) نباشد. بههرحال، گرچه این دلایل برای اثبات این مطلب که نامه مزبور به عین القضاة نوشته نشده کافی نیست، همینقدر هست که ما را در مورد مخاطب نامه مردد میکند. این نامه بخصوص از حیث جنبه عملی تصوف غزالی خواندنی است. در ضمن فصول هشتگانه برخی از اذکار و اوراد طریقه غزالی و کیفیت شبزندهداری و اعمال شب آدینه و بهطورکلی نحوه عبادت و عبودیت سالک سخن رانده شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ده و یازده</ref>. |
ویرایش