۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نا' به 'نا') |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
===رسالة مباسم البشارات بالإمام الحاكمبأمرالله=== | ===رسالة مباسم البشارات بالإمام الحاكمبأمرالله=== | ||
این، نهمین رساله است و بهمنظور تقویت مبادی فکری اسماعیلیه و با هدف مهار بحران فکری فاطمیان و بهنوعی بر ضد تبلیغات منفی عباسیان به رشته تحریر درآمد. سراسر این اثر، پیرامون اثبات حقانیت الحاكمبأمرالله و تحکیم موقعیت متزلزل امام فاطمی است. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در این مجموعه سعی میکند تا ضمن تأکید بر جایگاه رفیع الحاكمبأمرالله و کاستن از ادعاهای غالیانه دعوتگران نواندیش، بشارتهای پیامبر(ص) و اشاراتی را که در حق ائمه صورت گرفته، جمعآوری کند. او در فواصل گزارههای تاریخی، بهگونهای شرایط پیشآمده دربار الحاکم را امتحانی برای اهل دعوت میداند و تعجبآور اینکه بهرغم رویکرد عقلانی و استدلالیاش با اذعان به افعال و اقدامات عجیب الحاکم که گاه معاصرانش از آنها به کارهای سیاه تعبیر کردهاند، هرگز آنها را رد نمیکند، بلکه آنها را آزمودنی برای اهل دعوت تلقی میکند. حمیدالدین بنا بر ضرورت، چهارده فصل این رساله را به اثبات موضوع امامت اختصاص داد و اطاعت از ائمه را امری ضروری و واجب قلمداد کرد. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در فصل دوم همین رساله، به دلایل وجوب و ضرورت امامت الحاكمبأمرالله پرداخته، چهرهای کاریزماتیک، قدسی و لازم الاطاعه از او عرضه کرده است. نظر به عبارتپردازیها و لفاظیهای او در این کتاب و کاربست ادله و استدلالهای کلامی و عقلانی در اثبات امامت اسماعیلیه بهراحتی میتوان پذیرفت که حمیدالدین تمامی تلاش خود را در این کتاب و دیگر آثارش معطوف به حل یا رفع بحران اعتقادی پدیدآمده برای جایگاه ازدسترفته امامت، بهویژه امامت الحاكمبأمرالله، مبذول داشت. اندیشمند ایرانی کوشید تا تناقضات و بحران فرهنگی پیشآمده را با مباحث فکری و کلامی پاسخ دهد و امامت خلفای فاطمی، بهویژه الحاکم را بهحق جلوه دهد. در تأیید امام زمانش، الحاکم، بهصراحت او را مفترض الطاعه شمرد و اینچنین ادعا کرد: «إن أميرالمؤمنين الحاكمبأمرالله – سلام الله عليه - في كونه إماما في وقته و قائما في زمانه و قائدا لأهله و شفيعا للمتقين بحبله». او بهمنظور تحقق اهداف خود، مبنی بر تضعیف دشمنان فاطمیان و رفع بحرانهای فکری معاصرش، در پایان چهاردهمین فصل کتاب یادشده، ضمن معرفی دشمنان ولایت و امامت فاطمیان که مقیم بغداد و خراسان بودند، آنها را فانی و مغلوب قلمداد میکند و در پایان رساله با اطمینانی خوشبینانه شکست دشمنان فاطمیان را در چهارصدمین سال رحلت پیامبر اکرم(ص)، یعنی سال 411 ق، پیشبینی میکند<ref> | این، نهمین رساله است و بهمنظور تقویت مبادی فکری اسماعیلیه و با هدف مهار بحران فکری فاطمیان و بهنوعی بر ضد تبلیغات منفی عباسیان به رشته تحریر درآمد. سراسر این اثر، پیرامون اثبات حقانیت الحاكمبأمرالله و تحکیم موقعیت متزلزل امام فاطمی است. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در این مجموعه سعی میکند تا ضمن تأکید بر جایگاه رفیع الحاكمبأمرالله و کاستن از ادعاهای غالیانه دعوتگران نواندیش، بشارتهای پیامبر(ص) و اشاراتی را که در حق ائمه صورت گرفته، جمعآوری کند. او در فواصل گزارههای تاریخی، بهگونهای شرایط پیشآمده دربار الحاکم را امتحانی برای اهل دعوت میداند و تعجبآور اینکه بهرغم رویکرد عقلانی و استدلالیاش با اذعان به افعال و اقدامات عجیب الحاکم که گاه معاصرانش از آنها به کارهای سیاه تعبیر کردهاند، هرگز آنها را رد نمیکند، بلکه آنها را آزمودنی برای اهل دعوت تلقی میکند. حمیدالدین بنا بر ضرورت، چهارده فصل این رساله را به اثبات موضوع امامت اختصاص داد و اطاعت از ائمه را امری ضروری و واجب قلمداد کرد. [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] در فصل دوم همین رساله، به دلایل وجوب و ضرورت امامت الحاكمبأمرالله پرداخته، چهرهای کاریزماتیک، قدسی و لازم الاطاعه از او عرضه کرده است. نظر به عبارتپردازیها و لفاظیهای او در این کتاب و کاربست ادله و استدلالهای کلامی و عقلانی در اثبات امامت اسماعیلیه بهراحتی میتوان پذیرفت که حمیدالدین تمامی تلاش خود را در این کتاب و دیگر آثارش معطوف به حل یا رفع بحران اعتقادی پدیدآمده برای جایگاه ازدسترفته امامت، بهویژه امامت الحاكمبأمرالله، مبذول داشت. اندیشمند ایرانی کوشید تا تناقضات و بحران فرهنگی پیشآمده را با مباحث فکری و کلامی پاسخ دهد و امامت خلفای فاطمی، بهویژه الحاکم را بهحق جلوه دهد. در تأیید امام زمانش، الحاکم، بهصراحت او را مفترض الطاعه شمرد و اینچنین ادعا کرد: «إن أميرالمؤمنين الحاكمبأمرالله – سلام الله عليه - في كونه إماما في وقته و قائما في زمانه و قائدا لأهله و شفيعا للمتقين بحبله». او بهمنظور تحقق اهداف خود، مبنی بر تضعیف دشمنان فاطمیان و رفع بحرانهای فکری معاصرش، در پایان چهاردهمین فصل کتاب یادشده، ضمن معرفی دشمنان ولایت و امامت فاطمیان که مقیم بغداد و خراسان بودند، آنها را فانی و مغلوب قلمداد میکند و در پایان رساله با اطمینانی خوشبینانه شکست دشمنان فاطمیان را در چهارصدمین سال رحلت پیامبر اکرم(ص)، یعنی سال 411 ق، پیشبینی میکند<ref>جاناحمدی، فاطمه، ص94-95</ref>. | ||
===الرسالة الكافية في الرد علی الهاروني الحسني الزيدي=== | ===الرسالة الكافية في الرد علی الهاروني الحسني الزيدي=== | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
===خزائن الأدلة=== | ===خزائن الأدلة=== | ||
این، آخرین رسالهای است که در این اثر به چشم میخورد. | این، آخرین رسالهای است که در این اثر به چشم میخورد. | ||
این رساله نیز نمونهای دیگر از کوششهای فکری و علمی [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] برای طرح و اثبات حقانیت الحاكمبأمرالله و ستردن تأثیرات سوء تبلیغات عباسیان در انکار و دروغزن دانستن الحاکم است؛ بدین منظور او در سرمطلع این رساله، الحاکم را در جایگاه امام - خلیفه محق در رأس سلطه سیاسی - مذهبی دربار فاطمیان قرار میدهد و او را وارث ملک و حکمت نبوی میداند. با تأکید بر میراثبری الحاکم از حضرت ابراهیم و اسماعیل، امام فاطمی را مصداق آیه '''فَقَدْ آتَينٰا آلَ إِبْرٰاهِيمَ اَلْكتٰابَ وَ اَلْحِكمَةَ وَ آتَينٰاهُمْ مُلْكاً عَظِيماً''' (النساء: 54) میداند. علاوه بر این، در بیستوپنجمین خزانه که در اثبات امامت بیان شده است، بار دیگر تیغ تیز عقل را بر ادعای منکران امامت برکشیده و با استدلالهای عقلانی، موقعیت امام فاطمی را در فرهنگ و نظام فکری شیعه اسماعیلی تبیین و تشریح میکند. با لازم الاطاعه دانستن امامان، ذریه حسنین(ع) را معیار صحیح در عرصه منازعات فکری معرفی میکند. رهروان ایشان را اهل بهشت میداند و متمسکان به حبل آنان را سعادتمند میشمارد. بدینوسیله، او در قالب راهکاری اثربخش به ارائه طرحواره نظریه امامت اسماعیلیه مبادرت کرد و علاوه بر تقویت مبادی فکری نوکیشان اسماعیلی، به مهار بحران فکری فاطمیان نائل آمد و چند صباحی از تنشهای فکری اسماعیلیه کاست و اضمحلال زودهنگام دولت آنان را به تعویق انداخت<ref> | این رساله نیز نمونهای دیگر از کوششهای فکری و علمی [[کرمانی، احمد بن عبدالله|کرمانی]] برای طرح و اثبات حقانیت الحاكمبأمرالله و ستردن تأثیرات سوء تبلیغات عباسیان در انکار و دروغزن دانستن الحاکم است؛ بدین منظور او در سرمطلع این رساله، الحاکم را در جایگاه امام - خلیفه محق در رأس سلطه سیاسی - مذهبی دربار فاطمیان قرار میدهد و او را وارث ملک و حکمت نبوی میداند. با تأکید بر میراثبری الحاکم از حضرت ابراهیم و اسماعیل، امام فاطمی را مصداق آیه '''فَقَدْ آتَينٰا آلَ إِبْرٰاهِيمَ اَلْكتٰابَ وَ اَلْحِكمَةَ وَ آتَينٰاهُمْ مُلْكاً عَظِيماً''' (النساء: 54) میداند. علاوه بر این، در بیستوپنجمین خزانه که در اثبات امامت بیان شده است، بار دیگر تیغ تیز عقل را بر ادعای منکران امامت برکشیده و با استدلالهای عقلانی، موقعیت امام فاطمی را در فرهنگ و نظام فکری شیعه اسماعیلی تبیین و تشریح میکند. با لازم الاطاعه دانستن امامان، ذریه حسنین(ع) را معیار صحیح در عرصه منازعات فکری معرفی میکند. رهروان ایشان را اهل بهشت میداند و متمسکان به حبل آنان را سعادتمند میشمارد. بدینوسیله، او در قالب راهکاری اثربخش به ارائه طرحواره نظریه امامت اسماعیلیه مبادرت کرد و علاوه بر تقویت مبادی فکری نوکیشان اسماعیلی، به مهار بحران فکری فاطمیان نائل آمد و چند صباحی از تنشهای فکری اسماعیلیه کاست و اضمحلال زودهنگام دولت آنان را به تعویق انداخت<ref>جاناحمدی، فاطمه، ص95</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# [[:noormags:34940|جعفریان، رسول، «گزیده کتابشناسی توصیفی فرق اسلامی»، آینه پژوهش، مرداد و شهریور 1369، شماره 2]]. | # [[:noormags:34940|جعفریان، رسول، «گزیده کتابشناسی توصیفی فرق اسلامی»، آینه پژوهش، مرداد و شهریور 1369، شماره 2]]. | ||
#[[:noormags:884143| | #[[:noormags:884143|جاناحمدی، فاطمه، «مدیریت بحران دربار فاطمیان»، جستارهای تاریخی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال دوم، شماره اول، بهار و تابستان 1390]]. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش