پرش به محتوا

التفسير و المفسرون في المغرب الأقصی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ق' به 'ه‌ق'
جز (جایگزینی متن - 'م‎گ' به 'م‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ق' به 'ه‌ق')
خط ۵۰: خط ۵۰:
هرچند که عالمان مغرب‎زمین نسبت به علم تفسیر اهتمام ویژه‌ای داشته‎ و این علم را در مراکز علمی، طی دو قرن اول و دوم هجری جای ‎داده و به فراگیری آن توجه نموده‌اند، اما زمان ورود تفسیر و مباحث آن به مغرب از مسائلی است که کتب و منابع به آن نپرداخته‌اند؛ بنابراین با مشکلی جدی در این‎باره مواجه هستیم<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37</ref>. نویسنده در این قسمت از کتاب با ذکر تاریخچه‌ای از ورود علم تفسیر قرآن به این بخش از جامعه اسلامی می‌گوید: پیدایش علم تفسیر در مغرب اقصی در قرن پنجم صورت گرفته و دوران رشد و بلوغ آن در خلال دو قرن ششم و هفتم هجری بوده که توسط گروهی از مفسرین با عمل به شیوه‌های مختلف، نگارش‎های خیره‌کننده‌ای خلق شده که سهم بسزایی در این‎باره در جامعه اسلامی داشته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>؛ لکن شکل‎گیری علم تفسیر در این منطقه با حرکتی ضعیف صورت گرفته است. نویسنده دلایل این حرکت کند را سیطره فقه و فقها و روش‎های تربیتی و آموزشی مرسوم در آنجا می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص41-55</ref>.
هرچند که عالمان مغرب‎زمین نسبت به علم تفسیر اهتمام ویژه‌ای داشته‎ و این علم را در مراکز علمی، طی دو قرن اول و دوم هجری جای ‎داده و به فراگیری آن توجه نموده‌اند، اما زمان ورود تفسیر و مباحث آن به مغرب از مسائلی است که کتب و منابع به آن نپرداخته‌اند؛ بنابراین با مشکلی جدی در این‎باره مواجه هستیم<ref>ر.ک: متن کتاب، ص37</ref>. نویسنده در این قسمت از کتاب با ذکر تاریخچه‌ای از ورود علم تفسیر قرآن به این بخش از جامعه اسلامی می‌گوید: پیدایش علم تفسیر در مغرب اقصی در قرن پنجم صورت گرفته و دوران رشد و بلوغ آن در خلال دو قرن ششم و هفتم هجری بوده که توسط گروهی از مفسرین با عمل به شیوه‌های مختلف، نگارش‎های خیره‌کننده‌ای خلق شده که سهم بسزایی در این‎باره در جامعه اسلامی داشته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>؛ لکن شکل‎گیری علم تفسیر در این منطقه با حرکتی ضعیف صورت گرفته است. نویسنده دلایل این حرکت کند را سیطره فقه و فقها و روش‎های تربیتی و آموزشی مرسوم در آنجا می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص41-55</ref>.


فصل اول از باب اول، به بیان مشارکت علمای مغرب (مراکش) در علم تفسیر اختصاص یافته است. نویسنده در این بخش از کتاب به دنبال نمونه‌های کتب تفسیری بوده تا ثابت کند عالمان آن دیار نسبت به این علم نه‌تنها بی‌تفاوت نبوده، بلکه مشتاقانه دست‎به‎قلم شده و آثاری را از خود برجای نهاده‌اند. کتب تفسیری که نویسنده درصدد استخراج آنهاست، شامل اقسام شش‎گانه زیر است: تفسیر تمام سوره‌ها (تفسیر کامل)؛ تفسیر بخشی از قرآن (آیه، آیات، سوره یا چند سوره)؛ تفسیر مشکلات، متشابهات و آیات غریب قرآن؛ پرسش و پاسخ‎های تفسیری؛ حاشیه و تعلیقه بر تفاسیر مشهور یا خلاصه‌ای از آن تفاسیر؛ تألیفات دیگر در موضوع تفسیر<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>.
فصل اول از باب اول، به بیان مشارکت علمای مغرب (مراکش) در علم تفسیر اختصاص یافته است. نویسنده در این بخش از کتاب به دنبال نمونه‌های کتب تفسیری بوده تا ثابت کند عالمان آن دیار نسبت به این علم نه‌تنها بی‌تفاوت نبوده، بلکه مشتاقانه دست‎به‌قلم شده و آثاری را از خود برجای نهاده‌اند. کتب تفسیری که نویسنده درصدد استخراج آنهاست، شامل اقسام شش‎گانه زیر است: تفسیر تمام سوره‌ها (تفسیر کامل)؛ تفسیر بخشی از قرآن (آیه، آیات، سوره یا چند سوره)؛ تفسیر مشکلات، متشابهات و آیات غریب قرآن؛ پرسش و پاسخ‎های تفسیری؛ حاشیه و تعلیقه بر تفاسیر مشهور یا خلاصه‌ای از آن تفاسیر؛ تألیفات دیگر در موضوع تفسیر<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>.


[[اشقر، سعاد|اشقر]]، اقسام تفاسیر مذکور را در دولت‎های موحدان، مرینیان، سعدیان، علویان استقصا و به عدد 203 ختم نموده است<ref>ر.ک: همان، ص163</ref>. ایشان آثار چاپ‎شده را از آثار مخطوط تفکیک نموده و گاه ترجمه یک نویسنده و یا گزارشی از محتوای یک اثر را ارائه داده است<ref>ر.ک: همان، ص151، رقم 165؛ ص134، رقم 119</ref>.
[[اشقر، سعاد|اشقر]]، اقسام تفاسیر مذکور را در دولت‎های موحدان، مرینیان، سعدیان، علویان استقصا و به عدد 203 ختم نموده است<ref>ر.ک: همان، ص163</ref>. ایشان آثار چاپ‎شده را از آثار مخطوط تفکیک نموده و گاه ترجمه یک نویسنده و یا گزارشی از محتوای یک اثر را ارائه داده است<ref>ر.ک: همان، ص151، رقم 165؛ ص134، رقم 119</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش