خدا و امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ص' به 'ه‌ص')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎و' به 'ه‌و')
خط ۴۵: خط ۴۵:
د)- [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله سبحانی]] وظیفه امام را در مکتب شیعه علاوه بر تأمین عدالت اجتماعی، تحکیم امنیت و گسترش اسلام، دو مورد دیگر نیز می‌داند: بیان اصول و فروع اسلام و رفع هر نوع نیازمندی‎های علمی و فکری و سیاسی جامعه و صیانت دین از هر نوع تحریف به جهت اینکه معارف و احکام دین به‌صورت دست‎نخورده به دست مردم برسد<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>.
د)- [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله سبحانی]] وظیفه امام را در مکتب شیعه علاوه بر تأمین عدالت اجتماعی، تحکیم امنیت و گسترش اسلام، دو مورد دیگر نیز می‌داند: بیان اصول و فروع اسلام و رفع هر نوع نیازمندی‎های علمی و فکری و سیاسی جامعه و صیانت دین از هر نوع تحریف به جهت اینکه معارف و احکام دین به‌صورت دست‎نخورده به دست مردم برسد<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>.


ه)- او بعد از ذکر منشأ اختلاف بین شیعه و اهل سنت در موضوع امامت با هشت سؤال، مسئله رهبری پس از پیامبر(ص) را مورد بررسی قرار می‌دهد<ref>ر.ک: همان، ص28-30</ref> و در پایان می‌گوید: اینجاست که مسئله امامت از نظر تجزیه‎وتحلیل، ابعاد گوناگونی پیدا کرده و در علوم مختلفی مانند تاریخ، سیاست، جامعه‌شناسی، تفسیر و حدیث، ریشه پیدا می‌کند. هر فردی مطابق رشته علمی خود می‌تواند در این مسئله قضاوت و داوری کند<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>.
ه)- او بعد از ذکر منشأ اختلاف بین شیعه و اهل سنت در موضوع امامت با هشت سؤال، مسئله رهبری پس از پیامبر(ص) را مورد بررسی قرار می‌دهد<ref>ر.ک: همان، ص28-30</ref> و در پایان می‌گوید: اینجاست که مسئله امامت از نظر تجزیه‌وتحلیل، ابعاد گوناگونی پیدا کرده و در علوم مختلفی مانند تاریخ، سیاست، جامعه‌شناسی، تفسیر و حدیث، ریشه پیدا می‌کند. هر فردی مطابق رشته علمی خود می‌تواند در این مسئله قضاوت و داوری کند<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>.


و)- نویسنده در ادامه می‌نویسد:
و)- نویسنده در ادامه می‌نویسد:
خط ۵۵: خط ۵۵:
ز)- نویسنده، سیاست خارجی و داخلی اسلام را از عوامل مؤثر در تعیین نوع رهبری (انتخابی یا انتصابی) می‌داند و می‌گوید: در سال‎های آخر عمر پیامبر، دشمنان سه‌گانه (روم، ایران و منافقین) از خارج و داخل، موجودیت حکومت جوان اسلام را تهدید می‌کردند و بیم آن می‌رفت که دشمنان دست ‎به ‎دست هم بدهند و قدرت‎های بزرگ و کوچک، بسان اضلاع مختلف یک مثلت، روی‎ هم بریزند و بر محیط اسلامی بتازند. در همین اوضاع، تعیین رهبر سیاسی، به وحدت کلمه کمک فراوانی می‌نماید؛ درصورتی‎که واگذاری گزینش رهبر پس از درگذشت، به امتی که کانون اختلاف و احقاد دیرینه است، مایه تشتت و تفرق و ایجاد ضعف و سستی در سنگر دفاعی و رهبری اسلام است.<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>.
ز)- نویسنده، سیاست خارجی و داخلی اسلام را از عوامل مؤثر در تعیین نوع رهبری (انتخابی یا انتصابی) می‌داند و می‌گوید: در سال‎های آخر عمر پیامبر، دشمنان سه‌گانه (روم، ایران و منافقین) از خارج و داخل، موجودیت حکومت جوان اسلام را تهدید می‌کردند و بیم آن می‌رفت که دشمنان دست ‎به ‎دست هم بدهند و قدرت‎های بزرگ و کوچک، بسان اضلاع مختلف یک مثلت، روی‎ هم بریزند و بر محیط اسلامی بتازند. در همین اوضاع، تعیین رهبر سیاسی، به وحدت کلمه کمک فراوانی می‌نماید؛ درصورتی‎که واگذاری گزینش رهبر پس از درگذشت، به امتی که کانون اختلاف و احقاد دیرینه است، مایه تشتت و تفرق و ایجاد ضعف و سستی در سنگر دفاعی و رهبری اسلام است.<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>.


ح)- پیامبر در مدت اقامت ده ساله خود در مدینه، در بیست‎وهفت نبرد که برخی از آن‌ها بیش از یک ماه طول کشید، شرکت نمود و نیز برای خنثی و یا درهم کوبیدن توطئه‌های ضد اسلامی، حدود پنجاه‎وپنج سریه ترتیب داد؛ بنابراین بخش اعظمی از وقت پیامبر صرف مسائلی همچون مراقبت از اوضاع مسلمانان و مرزهای اسلام گردید و زمان برای آموزش معارف و احکام اسلام به حد کافی وجود نداشت؛ علاوه بر آن پیامبر در میان مردمی به نبوت رسید که فاقد هر نوع قانون اخلاقی و اجتماعی بودند و یکی از بی‎بندوبارترین ملل جهان بشمار می‌رفتند. آشنا ساختن چنین ملتی به کلیه قوانین و رموز اخلاقی و اجتماعی در مدت کم، امکان عادی نداشت و نیز چون پیامبر اسلام، خاتم پیامبران و آیین او آخرین شریعت آسمانی است، باید تمام آنچه را که بشر ممکن است تا روز قیامت به آن نیاز داشته باشد، در اختیار او بگذارد و او را از هر قانون بشری و تقنین آسمانی بی‌نیاز سازد؛ بنابراین حاکم در حکومت اسلامی نمی‌تواند یک فرد عادی باشد؛ بلکه باید این فرد بسان پیامبر دارای علمی گسترده و در برابر هر نوع خطا و اشتباه که موجب سلب اعتماد مردم می‌گردد، مصون و بیمه باشد<ref>ر.ک: همان، ص58-64</ref>.
ح)- پیامبر در مدت اقامت ده ساله خود در مدینه، در بیست‎وهفت نبرد که برخی از آن‌ها بیش از یک ماه طول کشید، شرکت نمود و نیز برای خنثی و یا درهم کوبیدن توطئه‌های ضد اسلامی، حدود پنجاه‌وپنج سریه ترتیب داد؛ بنابراین بخش اعظمی از وقت پیامبر صرف مسائلی همچون مراقبت از اوضاع مسلمانان و مرزهای اسلام گردید و زمان برای آموزش معارف و احکام اسلام به حد کافی وجود نداشت؛ علاوه بر آن پیامبر در میان مردمی به نبوت رسید که فاقد هر نوع قانون اخلاقی و اجتماعی بودند و یکی از بی‎بندوبارترین ملل جهان بشمار می‌رفتند. آشنا ساختن چنین ملتی به کلیه قوانین و رموز اخلاقی و اجتماعی در مدت کم، امکان عادی نداشت و نیز چون پیامبر اسلام، خاتم پیامبران و آیین او آخرین شریعت آسمانی است، باید تمام آنچه را که بشر ممکن است تا روز قیامت به آن نیاز داشته باشد، در اختیار او بگذارد و او را از هر قانون بشری و تقنین آسمانی بی‌نیاز سازد؛ بنابراین حاکم در حکومت اسلامی نمی‌تواند یک فرد عادی باشد؛ بلکه باید این فرد بسان پیامبر دارای علمی گسترده و در برابر هر نوع خطا و اشتباه که موجب سلب اعتماد مردم می‌گردد، مصون و بیمه باشد<ref>ر.ک: همان، ص58-64</ref>.


ط)- مسئله هجوم فکری و ایجاد شک و تردید و رد و نقد آراء و عقاید اسلامی، با گسترش اسلام در اطراف جهان و ترجمه کتاب‌های فلسفی و علمی و آمیزش مسلمانان با ملت‎های روم و یونان توسعه و گسترش یافت و عناصر ضد اسلامی که رسماً از الحاد و انکار مقدسات، طرف‎داری می‌کردند، در برابر مسلمانان به ‎صف‎آرایی پرداختند و نام برخی از آنان، مانند «عبدالکریم بن ابی‌العوجاء» و «ابوشاکر دیصانی» و «عبدالملک بصری»، در صفحات تاریخ و کتاب‌های کلام و مناظره ضبط گردیده است؛ بنابراین آیا می‌توان گفت که پیامبر اسلام، برای حفظ اسلام از خطر نفوذ افکار بیگانگان، فکری نکرد..<ref>ر.ک: همان، ص72-73</ref>.
ط)- مسئله هجوم فکری و ایجاد شک و تردید و رد و نقد آراء و عقاید اسلامی، با گسترش اسلام در اطراف جهان و ترجمه کتاب‌های فلسفی و علمی و آمیزش مسلمانان با ملت‎های روم و یونان توسعه و گسترش یافت و عناصر ضد اسلامی که رسماً از الحاد و انکار مقدسات، طرف‎داری می‌کردند، در برابر مسلمانان به ‎صف‎آرایی پرداختند و نام برخی از آنان، مانند «عبدالکریم بن ابی‌العوجاء» و «ابوشاکر دیصانی» و «عبدالملک بصری»، در صفحات تاریخ و کتاب‌های کلام و مناظره ضبط گردیده است؛ بنابراین آیا می‌توان گفت که پیامبر اسلام، برای حفظ اسلام از خطر نفوذ افکار بیگانگان، فکری نکرد..<ref>ر.ک: همان، ص72-73</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش