خدا و امامت

    از ویکی‌نور
    خدا و امامت
    خدا و امامت
    پدیدآورانسبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده) استادی، رضا (خلاصه کننده)
    ناشردفتر تبلیغات اسلامی حوزه علميه قم، مرکز انتشارات
    مکان نشرايران - قم
    چاپ1
    موضوعامامت
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏223‎‏ ‎‏/‎‏س‎‏2‎‏خ‎‏4
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    خدا و امامت، اثر آیت‌الله جعفر سبحانی، درباره یکی از اصول دین اسلام (به اقرار نویسنده در صفحه 9) است که توسط رضا استادی گردآوری شده است.

    در واقع این اثر، فصل پنجم کتاب «عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل» است که شامل درس‎های هشتاد‎و‎یک تا یک‎صد از آن کتاب می‌شود و آیت‌الله استادی آن را خلاصه و منتشر نموده است.[۱].

    نویسنده معتقد است که امامت، ابعاد گوناگونی دارد. او در این کتاب سعی نموده دو بحث ماهیت حکومت اسلامی و شیوه فرمانروایی پس از درگذشت پیامبر(ص) تا عصر ما و مرجع اخذ احکام و پناهگاه امت در مشکلات فکری و عقیدتی آنان را مطرح کند[۲].

    ساختار

    کتاب، مشتمل است بر پیشگفتار و بیست درس در باب امامت.

    گزارش محتوا

    برای آشنایی با محتوای این کتاب توجه به نکات زیر ضروری است:

    الف)- نویسنده در درس اول می‌گوید: امامت در مکتب تشیع، جزء اصول دین بوده و در ردیف توحید و نبوت و معاد قرار دارد. او می‌گوید: وظایف امامت، امتداد وظایف رسالت پیامبر(ص) است، هرچند با درگذشت پیامبر(ص) باب نزول وحی بسته می‌گردد؛ ولی بیان اصول عقاید و تشریح فروع احکام و حکومت و حاکمیت باید از طرف خدا تعیین شود[۳].

    ب)- در مکتب شیعه، فلسفه بعثت پیامبران، با فلسفه نصب و تعیین امام از طرف خدا یکی است؛ بنابراین علم وسیع و گسترده و عصمت از شرایط اساسی امام است و شناسایی چنین فردی جز از راه وحی امکان‌پذیر نیست[۴]؛ لکن این عقیده اختصاص به شیعه دارد و دیگر مذاهب اسلامی نظری متفاوت دارند؛ بنابراین دو «مکتب» در میان مسلمانان ظهور کرد و انشعابی در میان آنان پدید آمد و هرکدام به‌گونه‌ای از عقیده خود دفاع کردند[۵].

    ج)- نویسنده، معتقد است که دفاع از مذهب و مکتب فکری نباید باعث اختلاف شود؛ زیرا این دو گروه (شیعه و اهل سنت) از نظر عقاید و اصول و فروع دین، مشترکات بسیار فراروانی دارند که باعث اتحاد آن‌ها می‌شود[۶].

    د)- آیت‌الله سبحانی وظیفه امام را در مکتب شیعه علاوه بر تأمین عدالت اجتماعی، تحکیم امنیت و گسترش اسلام، دو مورد دیگر نیز می‌داند: بیان اصول و فروع اسلام و رفع هر نوع نیازمندی‌های علمی و فکری و سیاسی جامعه و صیانت دین از هر نوع تحریف به جهت اینکه معارف و احکام دین به‌صورت دست‌نخورده به دست مردم برسد[۷].

    ه)- او بعد از ذکر منشأ اختلاف بین شیعه و اهل سنت در موضوع امامت با هشت سؤال، مسئله رهبری پس از پیامبر(ص) را مورد بررسی قرار می‌دهد[۸] و در پایان می‌گوید: اینجاست که مسئله امامت از نظر تجزیه‌وتحلیل، ابعاد گوناگونی پیدا کرده و در علوم مختلفی مانند تاریخ، سیاست، جامعه‌شناسی، تفسیر و حدیث، ریشه پیدا می‌کند. هر فردی مطابق رشته علمی خود می‌تواند در این مسئله قضاوت و داوری کند[۹].

    و)- نویسنده در ادامه می‌نویسد:

    1. اگر به‌راستی رشد عقلی و فکری و دینی مسلمانان به حدی رسیده باشد که لیاقت و شایستگی آن را داشتند که حافظ اصول و مبانی فکر و عقیدتی اسلام باشند؛
    2. اگر فروع و احکام اسلام آن‎چنان روشن و آشکار بود و یا اطلاع و آگاهی آنان در این مسائل به حدی بود که می‌توانستند حق را از باطل تشخیص دهند؛
    3. اگر احادیث پیامبر یکجا و دربست در اختیار آنان بود که با مراجعه به آن بتوانند حدیث صحیح را از مجعول و افکار اسرائیلی و مسیحی را از اسلام بازشناسند.

    در این صورت، از یک‌جهت امت از وجود امام معصوم بی‌نیاز می‌شد؛ زیرا فرض این است که خود امت می‌توانست بر مشکلات خود فائق و پیروز گردد[۱۰].

    ز)- نویسنده، سیاست خارجی و داخلی اسلام را از عوامل مؤثر در تعیین نوع رهبری (انتخابی یا انتصابی) می‌داند و می‌گوید: در سال‎های آخر عمر پیامبر، دشمنان سه‌گانه (روم، ایران و منافقین) از خارج و داخل، موجودیت حکومت جوان اسلام را تهدید می‌کردند و بیم آن می‌رفت که دشمنان دست ‎به ‎دست هم بدهند و قدرت‎های بزرگ و کوچک، بسان اضلاع مختلف یک مثلت، روی‎ هم بریزند و بر محیط اسلامی بتازند. در همین اوضاع، تعیین رهبر سیاسی، به وحدت کلمه کمک فراوانی می‌نماید؛ درصورتی‌که واگذاری گزینش رهبر پس از درگذشت، به امتی که کانون اختلاف و احقاد دیرینه است، مایه تشتت و تفرق و ایجاد ضعف و سستی در سنگر دفاعی و رهبری اسلام است.[۱۱].

    ح)- پیامبر در مدت اقامت ده ساله خود در مدینه، در بیست‌وهفت نبرد که برخی از آن‌ها بیش از یک ماه طول کشید، شرکت نمود و نیز برای خنثی و یا درهم کوبیدن توطئه‌های ضد اسلامی، حدود پنجاه‌وپنج سریه ترتیب داد؛ بنابراین بخش اعظمی از وقت پیامبر صرف مسائلی همچون مراقبت از اوضاع مسلمانان و مرزهای اسلام گردید و زمان برای آموزش معارف و احکام اسلام به حد کافی وجود نداشت؛ علاوه بر آن پیامبر در میان مردمی به نبوت رسید که فاقد هر نوع قانون اخلاقی و اجتماعی بودند و یکی از بی‌بندوبارترین ملل جهان بشمار می‌رفتند. آشنا ساختن چنین ملتی به کلیه قوانین و رموز اخلاقی و اجتماعی در مدت کم، امکان عادی نداشت و نیز چون پیامبر اسلام، خاتم پیامبران و آیین او آخرین شریعت آسمانی است، باید تمام آنچه را که بشر ممکن است تا روز قیامت به آن نیاز داشته باشد، در اختیار او بگذارد و او را از هر قانون بشری و تقنین آسمانی بی‌نیاز سازد؛ بنابراین حاکم در حکومت اسلامی نمی‌تواند یک فرد عادی باشد؛ بلکه باید این فرد بسان پیامبر دارای علمی گسترده و در برابر هر نوع خطا و اشتباه که موجب سلب اعتماد مردم می‌گردد، مصون و بیمه باشد[۱۲].

    ط)- مسئله هجوم فکری و ایجاد شک و تردید و رد و نقد آراء و عقاید اسلامی، با گسترش اسلام در اطراف جهان و ترجمه کتاب‌های فلسفی و علمی و آمیزش مسلمانان با ملت‎های روم و یونان توسعه و گسترش یافت و عناصر ضد اسلامی که رسماً از الحاد و انکار مقدسات، طرف‎داری می‌کردند، در برابر مسلمانان به ‎صف‌آرایی پرداختند و نام برخی از آنان، مانند «عبدالکریم بن ابی‌العوجاء» و «ابوشاکر دیصانی» و «عبدالملک بصری»، در صفحات تاریخ و کتاب‌های کلام و مناظره ضبط گردیده است؛ بنابراین آیا می‌توان گفت که پیامبر اسلام، برای حفظ اسلام از خطر نفوذ افکار بیگانگان، فکری نکرد..[۱۳].

    ی)- آیت‌الله سبحانی می‌گوید: دلایل نقلی گواهی می‌دهند که مسئله رهبری در زمان پیامبر اکرم(ص)، قیافه انتصابی از جانب خدا داشته و پیامبر عال‌ی‌قدر، به‌طور مکرر به مردم می‌گفت: تعیین جانشین، مربوط به خداست، او هرکس را انتخاب کند، همان رهبر خواهد بود و اختیار این موضوع، نه در دست من و نه در دست امت است. نویسنده برای این مدعایش دو گواهی تاریخی می‌آورد[۱۴].

    ک)- نویسنده در ادامه از فواید وجود امام منصوب از طرف خداوند، سخن به میان می‌آورد. تکامل روحی امت اسلامی و تداوم حکومت الهی از جمله آن فواید است.[۱۵].

    ل)- آیت‌الله سبحانی در درس یکم تا دوازدهم، مسئله لزوم نصب امام و تعیین رهبر معصوم از جناب خدا را مورد بررسی قرار داده و دلایل آن را ذکر کرده است و در درس سیزدهم تا هجدهم، ادله نقلی مأخوذ از قرآن و روایات را ارائه نموده است. از میان آیات شریفه، آیه انذار (سوره شعراء، آیه 214) و آیه ولایت (مائده، 55) را بعد از ذکر شأن نزول آنها شرح ‎داده[۱۶] و از میان احادیث، حدیث منزلت، ثقلین، سفینه نوح و غدیر را از لحاظ سند و محتوا بررسی کرده است.[۱۷].

    م)- در درس نوزدهم به امامت ائمه دوازده‌گانه با توجه به منابع اهل سنت اشاره شده و در درس پایانی، سکوت امام علی(ع) که نویسنده از آن به سکوت شکوهمند یاد کرده، مورد بررسی قرار گرفته است.[۱۸].

    وضعیت کتاب

    فهرست محتویات در ابتدای کتاب آمده است.

    آدرس آیات و منابع روایات و اقوال در پاورقی‌ها ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: سبحانی، جعفر، ص417-512
    2. ر.ک: متن کتاب، ص11
    3. ر.ک: همان، ص9
    4. ر.ک: همان، ص10
    5. ر.ک: همان، ص14
    6. ر.ک: همان، ص14
    7. ر.ک: همان، ص25
    8. ر.ک: همان، ص28-30
    9. ر.ک: همان، ص31
    10. ر.ک: همان، ص36-37
    11. ر.ک: همان، ص49
    12. ر.ک: همان، ص58-64
    13. ر.ک: همان، ص72-73
    14. ر.ک: همان، ص76-78
    15. ر.ک: همان، ص81-95
    16. ر.ک: همان، ص104-111
    17. ر.ک: همان، ص113-156
    18. ر.ک: همان، ص157-176

    منابع مقاله

    1. متن کتاب.
    2. سبحانی، جعفر، «عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل»، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، اول، 1379.


    وابسته‌ها