۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'لا' به 'لا') |
جز (جایگزینی متن - 'نس' به 'نس') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
پس از ظهور اسلام، معاندان توان خود را بهکار گرفتند تا شاید بتوانند مانع از پرتوافشانی خورشید مشعشع اسلام شوند. گروهی به زور متوسل شدند و چون نتیجه نگرفتند، تصمیم به مشوش نمودن چهره اسلام گرفتند. یکی از شگردهای یهودیان که ظهور و گسترش اسلام هیمنه و ابهت آنان را درهم شکسته بود، آلوده ساختن معارف دینی با اباطیل و افسانههای خرافی و پیرایههایی بود که یا زاییده ذهن بیمارشان بود یا ریشه در کتب تحریفشده آنان داشت. اینان برای مسخ مفاهیم دینی و تحریف تعالیم و احکام اسلامی به القای انواع شبهات و دروغپراکنیها در میان مسلمانان مبادرت ورزیدند و بخش قابل توجی از مفاهیم دینی را مشوب به خرافات و مجعولات خود کردند. این قبیل مجعولات و افسانههای خرافی و داستانهای ساختگی را - خواه از ناحیه یهودیان باشد یا دیگران - در اصطلاح «اسرائیلیات» مینامیم. گفتنی است، یهودیان بسیار زیرکتر و مکارتر از آن بودند که بخواهند در هیبت یهودیگری مبادرت به اجرای نقشههای شوم خود کنند؛ ازاینرو عالمنمایان یهود با درآمدن به کسوت اسلام و جا زدن خود بهعنوان مسلمانانی مقدسمآب به نشر خرافات و ترهات خود در میان مسلمانان پرداختند و با حسن ظنّی که پارهای از خلفا و حکام جور به آنها داشتند، بازار دروغپردازیهایشان روزبهروز رونق گرفت و آنان از این فرصت مغتنم، نهایت بهره را بردند و داستانهای ساختگی خود را به نام تفسیر قرآن میان مسلمانان پراکنده ساختند. | پس از ظهور اسلام، معاندان توان خود را بهکار گرفتند تا شاید بتوانند مانع از پرتوافشانی خورشید مشعشع اسلام شوند. گروهی به زور متوسل شدند و چون نتیجه نگرفتند، تصمیم به مشوش نمودن چهره اسلام گرفتند. یکی از شگردهای یهودیان که ظهور و گسترش اسلام هیمنه و ابهت آنان را درهم شکسته بود، آلوده ساختن معارف دینی با اباطیل و افسانههای خرافی و پیرایههایی بود که یا زاییده ذهن بیمارشان بود یا ریشه در کتب تحریفشده آنان داشت. اینان برای مسخ مفاهیم دینی و تحریف تعالیم و احکام اسلامی به القای انواع شبهات و دروغپراکنیها در میان مسلمانان مبادرت ورزیدند و بخش قابل توجی از مفاهیم دینی را مشوب به خرافات و مجعولات خود کردند. این قبیل مجعولات و افسانههای خرافی و داستانهای ساختگی را - خواه از ناحیه یهودیان باشد یا دیگران - در اصطلاح «اسرائیلیات» مینامیم. گفتنی است، یهودیان بسیار زیرکتر و مکارتر از آن بودند که بخواهند در هیبت یهودیگری مبادرت به اجرای نقشههای شوم خود کنند؛ ازاینرو عالمنمایان یهود با درآمدن به کسوت اسلام و جا زدن خود بهعنوان مسلمانانی مقدسمآب به نشر خرافات و ترهات خود در میان مسلمانان پرداختند و با حسن ظنّی که پارهای از خلفا و حکام جور به آنها داشتند، بازار دروغپردازیهایشان روزبهروز رونق گرفت و آنان از این فرصت مغتنم، نهایت بهره را بردند و داستانهای ساختگی خود را به نام تفسیر قرآن میان مسلمانان پراکنده ساختند. | ||
اسرائیلیاتگسترها بههمراهی سایر | اسرائیلیاتگسترها بههمراهی سایر داستانسرایان درباره زندگی پیامبران افسانهها ساختند. همین افسانهها سینه به سینه میگشت تا در قرن دوم هجری با آغاز نهضت تفسیرنویسی، این داستانها که به دست افراد مغرض یا سادهاندیش و بیاحتیاط به حدیث تبدیل شده بود، یعنی به پیامبر اسلام(ص) یا صحابه ایشان مانند [[امام على(ع)|علی(ع)]] و ابن عباس و... نسبت داده میشد، به کتابهای تفسیری راه یافت و این کتابها را سرشار از این خرافات و داستانهای موهوم و موهون کرد. متأسفانه این قبیل مجعولات تا این زمان نیز در میان بسیاری از تفاسیر جای گرفته و گاهی از ناحیه برخی کجاندیشان تلقی به قبول شده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص1-2</ref>. | ||
نویسنده در مقدمه درباره انگیزه تألیف این کتاب میگوید: «هرچند علما و دانشمندان اسلامی از گذشته تا حال، در جایجای آثار خود کوشیدهاند تا بیاعتباری روایات اسرائیلی را نشان دهند و مهر بطلان بر بسیاری از خرافات و مجعولاتی که به آثار اسلامی راه یافتهاند بنهند، اما باید گفت آثار مستقلی که به موضوع اسرائیلیات پرداخته و جوانب مختلف این موضوع - همچون بحث از عوامل و زمینههای نفوذ اسرائیلیات به فرهنگ اسلامی یا تأثیر ناگوار اسرائیلیات بر آثار اسلامی - را بررسی کردهاند یا بسیار نادرند یا به دلیل یکسویهنگریها و تعصبات و پیشداوریهای مؤلفان آنها، به ریشههای واقعی و ابعاد گسترده این موضوع توجه شایانی نکردهاند. باید گفت تاکنون در آثار فارسی جز چند رساله دانشگاهی که به بررسی برخی از ابعاد این موضوع پرداختهاند، کتابی مستقل و جامع در اینباره به رشته تحریر درنیامده است. | نویسنده در مقدمه درباره انگیزه تألیف این کتاب میگوید: «هرچند علما و دانشمندان اسلامی از گذشته تا حال، در جایجای آثار خود کوشیدهاند تا بیاعتباری روایات اسرائیلی را نشان دهند و مهر بطلان بر بسیاری از خرافات و مجعولاتی که به آثار اسلامی راه یافتهاند بنهند، اما باید گفت آثار مستقلی که به موضوع اسرائیلیات پرداخته و جوانب مختلف این موضوع - همچون بحث از عوامل و زمینههای نفوذ اسرائیلیات به فرهنگ اسلامی یا تأثیر ناگوار اسرائیلیات بر آثار اسلامی - را بررسی کردهاند یا بسیار نادرند یا به دلیل یکسویهنگریها و تعصبات و پیشداوریهای مؤلفان آنها، به ریشههای واقعی و ابعاد گسترده این موضوع توجه شایانی نکردهاند. باید گفت تاکنون در آثار فارسی جز چند رساله دانشگاهی که به بررسی برخی از ابعاد این موضوع پرداختهاند، کتابی مستقل و جامع در اینباره به رشته تحریر درنیامده است. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
او در بخش دوم خاتمه، وظیفه مفسران و علمای اسلامی در قبال اسرائیلیات را بیان کرده است: | او در بخش دوم خاتمه، وظیفه مفسران و علمای اسلامی در قبال اسرائیلیات را بیان کرده است: | ||
# مفسر قرآن در مواجهه با انواع روایات باید نهایت دقت و احتیاط را به خرج داده، از تجزیه و تحلیل و نقادی اقوال و روایت مختلف غفلت نورزد و در خصوص تفسیر کلام الهی آنچنان به قضاوت آرا بنشیند که با روح قرآن سازگار بوده، با معیارهای عقل و نقل صحیح نیز منطبق باشد، که | # مفسر قرآن در مواجهه با انواع روایات باید نهایت دقت و احتیاط را به خرج داده، از تجزیه و تحلیل و نقادی اقوال و روایت مختلف غفلت نورزد و در خصوص تفسیر کلام الهی آنچنان به قضاوت آرا بنشیند که با روح قرآن سازگار بوده، با معیارهای عقل و نقل صحیح نیز منطبق باشد، که بدینسان خواهد توانست خود را از فروغلتیدن در ورطه هولناک اسرائیلیات برهاند. | ||
# بههیچروی جایز نیست که مفسر قرآن، در شرح مجملات و تبیین مبهمات قرآنی از روایات صحیحی که از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) وارده شده، روی برتابد و به اقاویل اهل کتاب روی آورد و به منقولات آنان اعتماد کند؛ چراکه روایات اسرائیلی به دلیل ماهیتشان فکر و اندیشه آدمی را از اهداف اصلی نزول قرآن و تدبر در حکمتها و تعالیم حیاتبخش آن بازمیدارد. | # بههیچروی جایز نیست که مفسر قرآن، در شرح مجملات و تبیین مبهمات قرآنی از روایات صحیحی که از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) وارده شده، روی برتابد و به اقاویل اهل کتاب روی آورد و به منقولات آنان اعتماد کند؛ چراکه روایات اسرائیلی به دلیل ماهیتشان فکر و اندیشه آدمی را از اهداف اصلی نزول قرآن و تدبر در حکمتها و تعالیم حیاتبخش آن بازمیدارد. | ||
# بر مفسر قرآن لازم است تا حکایتها و داستانهایی را که دیگران در تفسیر و توضیح آیات قرآنی مورد استناد قرار دادهاند، با سیاق آیات و روح حاکم بر قرآن کریم بسنجد و از غور کردن در جزئیات و تفاصیلی که دانستن آنها سودی به حال مخاطبان نداشته و ندانستن آنها نیز زیانی به حال کسی ندارد، پرهیز کند. | # بر مفسر قرآن لازم است تا حکایتها و داستانهایی را که دیگران در تفسیر و توضیح آیات قرآنی مورد استناد قرار دادهاند، با سیاق آیات و روح حاکم بر قرآن کریم بسنجد و از غور کردن در جزئیات و تفاصیلی که دانستن آنها سودی به حال مخاطبان نداشته و ندانستن آنها نیز زیانی به حال کسی ندارد، پرهیز کند. |
ویرایش