۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'به' به 'به') |
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده ابتدا در پیشگفتار بهصورت قرن قرن، سیر تاریخ علوم قرآنی را نشان میدهد<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحههای ج - ط</ref>. او درباره قرن چهاردهم | نویسنده ابتدا در پیشگفتار بهصورت قرن قرن، سیر تاریخ علوم قرآنی را نشان میدهد<ref>ر.ک: پیشگفتار، صفحههای ج - ط</ref>. او درباره قرن چهاردهم مینویسد: «قرن چهاردهم، قرن تحول و دگرگونى در همهى ابعاد اندیشهى دینى است. این دوره را مىتوان بهعنوان دورهى تجدید حیات علوم قرآنى و تفسیر، رشد عقلگرایى و علمگرایى، پیدایى آثارى ارزشمند در موضوع ویژهى تاریخ قرآن، بهویژه اقبال و رویکرد خاورشناسان به مطالعات و پژوهشهاى قرآنى و نیز توجه به عرصههاى نو (زبان قرآن، قصههاى قرآن، روششناسى تفسیر و فهم قرآن، ترجمهى گستردهى قرآن، وحىشناسى، تحریفناپذیرى و جز آنها) شناخت. بااینهمه، نوسازى و احیاى آثار علوم قرآنى اندیشمندان بزرگ اسلامى و شیعى، شبههشناسى و نیز پاسخگویى به شبهات روزآمد مخالفان و خاورشناسان و پالایش و پیرایش منابع تفسیرى و حدیثى از برخى روایات ساختگى و خرافى و اندیشههاى غلوآمیز از جمله بایستههاى پژوهشى در مراکز علمى حوزوى و دانشگاهى است»<ref>همان، صفحه ط</ref>. | ||
وی در توضیح درباره کتاب و مطالبی که در بر دارد | وی در توضیح درباره کتاب و مطالبی که در بر دارد مینویسد: «نوشتار پیش روى، گامى است هرچند کوتاه و لرزان در جهت شناسایى پیشینه، اهم منابع و سیر موضوعى نگارشهاى علوم قرآنى از آغاز تاکنون. نگارنده درصدد برآمده است تا حدودى پیشگامى عالمان بزرگ شیعه را در پایهگذارى علوم گوناگون قرآنى ارائه کند؛ هرچند بسیارى از تلاشها و نگارشهاى علمى آنان در گذر حوادث تلخ روزگار از بین رفته است و جز نامى از آنها باقى نمانده است و یا اینکه در زیر خروارها گرد و غبار در گوشهى کتابخانهها ناشناخته مانده است. نگارنده در این اثر که حاصل چندین دوره تدریس در مراکز آموزش عالى و بهویژه دانشگاه قم است، به دلیل گستردگى قلمرو موضوعات علوم قرآن، مهمترین عناوین مسائل درخور را برگزیده و آنها را در شانزده فصل به شرح ذیل سامان داده است: | ||
# پیشینهى علوم قرآنى؛ | # پیشینهى علوم قرآنى؛ | ||
# فضایل قرآن؛ | # فضایل قرآن؛ | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
[[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطى]] نیز از طریق ابن سیرین آورده است که على(ع) هنگام رحلت پیامبر اسلام(ص) فرمود: «آليت أن لا آخذ ردائي إلاّ لصلوة جمعة حتى أجمع القرآن فجمعته»؛ سوگند یاد کردم که ردا برنگیرم، مگر براى نماز جمعه تا آنگاه که قرآن را جمعآورى نمایم و در نتیجه موفق به جمع قرآن شدم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18</ref>. | [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطى]] نیز از طریق ابن سیرین آورده است که على(ع) هنگام رحلت پیامبر اسلام(ص) فرمود: «آليت أن لا آخذ ردائي إلاّ لصلوة جمعة حتى أجمع القرآن فجمعته»؛ سوگند یاد کردم که ردا برنگیرم، مگر براى نماز جمعه تا آنگاه که قرآن را جمعآورى نمایم و در نتیجه موفق به جمع قرآن شدم»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18</ref>. | ||
نگارنده درباره [[امام على(ع)|امیر مؤمنان(ع)]] و قرائت عاصم نیز چنین | نگارنده درباره [[امام على(ع)|امیر مؤمنان(ع)]] و قرائت عاصم نیز چنین مینویسد: «از میان همهى قاریان مشهور هفتگانه در قرن دوم، عاصم بن ابىالنجود کوفى (م 127ق) و قرائت وى به روایت شاگردش حفص، از شهرت و رواج بیشترى برخوردار است و اکنون بخش گستردهاى از دنیاى اسلام، این قرائت را به رسمیت مىشناسند. زرقانى دربارهى قرائت عاصم مىنویسد: عاصم قرآن را بر ابوعبدالرحمان سلمى (م 73ق) قرائت کرده و او بر [[امام على(ع)]] و ایشان نیز قرائت خود را از پیامبر اکرم(ص) گرفته است. | ||
ابوبکر بن عیاش مىگوید: به عاصم گفتم: ابوعبدالرحمان، قرائت را از [[امام على(ع)|على(ع)]] روایت کرده که مىخواند: '''وَ اَلْعَصْرِ إِنَّ اَلْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ''' (العصر: 2)؛ همان گونه که همهى مسلمین قرائت مىکنند و عاصم نیز آن را گواهى داد و روایت ابىعبدالرحمان از على(ع)، در امر قرائت، ناسخ هرگونه قرائت دیگرى مىباشد. چون ابىعبدالرحمان داراى مقامى خاصّ نزد [[امام على(ع)|على(ع)]] بوده و واجد خصلت ضبط مىباشد و نیز مقرى و استاد قرائت حسن(ع) و حسین(ع) بوده است. در منابع گوناگون از کتابى با عنوان «قرائت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] به روایت زید بن على» گزارش شده است؛ این کتاب در یک جلد و به زبان عربى است. در این اثر زید بن على بن الحسین(ع)، قرائت قرآن را بر قرائت جدّش امیرالمؤمنین(ع) روایت کرده است. [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ تهرانى]] مىنویسد: کتاب قرائت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]] از زید شهید و این کتاب را عمر بن موسى وجیهى زیدى روایت کرده است»<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>. | ابوبکر بن عیاش مىگوید: به عاصم گفتم: ابوعبدالرحمان، قرائت را از [[امام على(ع)|على(ع)]] روایت کرده که مىخواند: '''وَ اَلْعَصْرِ إِنَّ اَلْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ''' (العصر: 2)؛ همان گونه که همهى مسلمین قرائت مىکنند و عاصم نیز آن را گواهى داد و روایت ابىعبدالرحمان از على(ع)، در امر قرائت، ناسخ هرگونه قرائت دیگرى مىباشد. چون ابىعبدالرحمان داراى مقامى خاصّ نزد [[امام على(ع)|على(ع)]] بوده و واجد خصلت ضبط مىباشد و نیز مقرى و استاد قرائت حسن(ع) و حسین(ع) بوده است. در منابع گوناگون از کتابى با عنوان «قرائت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] به روایت زید بن على» گزارش شده است؛ این کتاب در یک جلد و به زبان عربى است. در این اثر زید بن على بن الحسین(ع)، قرائت قرآن را بر قرائت جدّش امیرالمؤمنین(ع) روایت کرده است. [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شیخ آقابزرگ تهرانى]] مىنویسد: کتاب قرائت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]] از زید شهید و این کتاب را عمر بن موسى وجیهى زیدى روایت کرده است»<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>. |
ویرایش