پرش به محتوا

سفرنامه حجاز یا «الرحلة الحجازية»: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
خط ۳۲: خط ۳۲:
}}
}}
   
   
'''سفرنامه حجاز یا «الرحلة الحجازية»'''، اثر [[بتنوني، محمد لبيب|محمد لبیب بتنونی]]، گزارش سفر حج نویسنده به‎همراه عـباس حـلمی پاشا، خدیو مصر، در سال 1327ق، است. این اثر توسط [[انصاري، هادي|هادی انصاری]] به فارسی ترجمه شده است.
'''سفرنامه حجاز یا «الرحلة الحجازية»'''، اثر [[بتنوني، محمد لبيب|محمد لبیب بتنونی]]، گزارش سفر حج نویسنده به‌همراه عـباس حـلمی پاشا، خدیو مصر، در سال 1327ق، است. این اثر توسط [[انصاري، هادي|هادی انصاری]] به فارسی ترجمه شده است.


این سفرنامه اطلاعات مفیدی از حرمین شریفین و تاریخ قوم عرب، جغرافیای جزیرة‎العرب، تا زمان نویسنده را منعکس نموده است<ref>ر.ک: پیشگفتار مترجم، ص10-11</ref>.
این سفرنامه اطلاعات مفیدی از حرمین شریفین و تاریخ قوم عرب، جغرافیای جزیرة‎العرب، تا زمان نویسنده را منعکس نموده است<ref>ر.ک: پیشگفتار مترجم، ص10-11</ref>.
خط ۴۲: خط ۴۲:
نویسنده در دیوان دربار خدیوی مصر «عباس پاشا حلمی دوم» مشغول خدمت بوده است. هنگامی ‎که خدیو مصر، عباس پاشا حلمی دوم، در روز 29 ذی‎قعده 1327ق، عزم سفر به دیار مکه و مدینه نموده، برخی از رجال دربارش از جمله بتنونی را با خود همراه می‌کند. پس ‎از انجام فریضه حج و زیارت مدینه منوره، کاروان خدیوی به مصر مراجعت نمود که در این هنگام، محمد لبیب بک بتنونی، سفرنامه ارزشمند و پرمحتوای خود را به رشته تحریر درآورد<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.
نویسنده در دیوان دربار خدیوی مصر «عباس پاشا حلمی دوم» مشغول خدمت بوده است. هنگامی ‎که خدیو مصر، عباس پاشا حلمی دوم، در روز 29 ذی‎قعده 1327ق، عزم سفر به دیار مکه و مدینه نموده، برخی از رجال دربارش از جمله بتنونی را با خود همراه می‌کند. پس ‎از انجام فریضه حج و زیارت مدینه منوره، کاروان خدیوی به مصر مراجعت نمود که در این هنگام، محمد لبیب بک بتنونی، سفرنامه ارزشمند و پرمحتوای خود را به رشته تحریر درآورد<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.


بتنونی، کتابش را به دو بخش (پیشگفتار و متن کتاب) تقسیم نموده است. بخش نخست (پیشگفتار) را به توضیح درباره ملت عرب و ریشه و قبایل و تیره‎ها و دولت آنان در پیش از اسلام و پس ‎از آن اختصاص داده و به‎صورت فشرده حقایق و گفته‎هایی را از میان تاریخ بازگو نموده است. سپس به بخش دیگر از جزیرة‎العرب کنونی و قبیله‎ها و حکومت‎های آنها پرداخته است<ref>ر.ک: پیشگفتار نویسنده، ص13</ref>.
بتنونی، کتابش را به دو بخش (پیشگفتار و متن کتاب) تقسیم نموده است. بخش نخست (پیشگفتار) را به توضیح درباره ملت عرب و ریشه و قبایل و تیره‌ها و دولت آنان در پیش از اسلام و پس ‎از آن اختصاص داده و به‎صورت فشرده حقایق و گفته‌هایی را از میان تاریخ بازگو نموده است. سپس به بخش دیگر از جزیرة‎العرب کنونی و قبیله‌ها و حکومت‎های آنها پرداخته است<ref>ر.ک: پیشگفتار نویسنده، ص13</ref>.


قوم عرب از کهن‎ترین ملت‎های جهان بشمار می‎آید؛ به‎طوری‎که درازترین عمر در بین ملت‎ها و وسیع‎ترین حکومت‎ها و سلطنت‎ها متعلق به آنان بوده است. نویسنده، آنان را به سه بخش «عمالیق» یا «عرب بائده»، «عرب قحطانی»، و «عرب عدنانی» تقسیم نموده است. عمالیق از فرزندان «عملیق بن لاوذ بن سام بن نوح» بودند که در صحرای میان «عراق» و «عقبه» به‎صورت بدویت زندگی می‌کردند و مدام به دنبال چراگاه و علف در حرکت بودند و گروه اندکی از آنان میان «بابل» و «مصر» به بازرگانی اشتغال داشتند. آنان پس از قدرت گرفتن و بعد از غلبه بر «بابل» در قرن بیستو پنجم قبل از میلاد، دولتی را به نام دولت «ساموآبیین» (از فرزندان سام بن نوح) به وجود آوردند..<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>.
قوم عرب از کهن‎ترین ملت‎های جهان بشمار می‎آید؛ به‎طوری‎که درازترین عمر در بین ملت‎ها و وسیع‎ترین حکومت‎ها و سلطنت‎ها متعلق به آنان بوده است. نویسنده، آنان را به سه بخش «عمالیق» یا «عرب بائده»، «عرب قحطانی»، و «عرب عدنانی» تقسیم نموده است. عمالیق از فرزندان «عملیق بن لاوذ بن سام بن نوح» بودند که در صحرای میان «عراق» و «عقبه» به‎صورت بدویت زندگی می‌کردند و مدام به دنبال چراگاه و علف در حرکت بودند و گروه اندکی از آنان میان «بابل» و «مصر» به بازرگانی اشتغال داشتند. آنان پس از قدرت گرفتن و بعد از غلبه بر «بابل» در قرن بیستو پنجم قبل از میلاد، دولتی را به نام دولت «ساموآبیین» (از فرزندان سام بن نوح) به وجود آوردند..<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>.
خط ۶۶: خط ۶۶:
پس از غروب همین روز به زیارت خانه خدا رفت و در کعبه را بر وی گشودند و به درون کعبه وارد شد<ref>ر.ک: همان</ref>. ایشان در روز دوشنبه هفتم ذی‎حجه، شب‌هنگام بعد از طواف، دستور عزیمت به‎سوی عرفات را صادر نمود<ref>ر.ک: همان، ص114</ref>.
پس از غروب همین روز به زیارت خانه خدا رفت و در کعبه را بر وی گشودند و به درون کعبه وارد شد<ref>ر.ک: همان</ref>. ایشان در روز دوشنبه هفتم ذی‎حجه، شب‌هنگام بعد از طواف، دستور عزیمت به‎سوی عرفات را صادر نمود<ref>ر.ک: همان، ص114</ref>.


خدیو بعد از پایان اعمال حج تا 14 ذی‎حجه در مکه اقامت گزید و در همان روز به‎همراه حاجیان کم‎بضاعت به سمت «بحره» حرکت نمود و سه ساعت بعد از غروب آفتاب به آنجا رسید<ref>ر.ک: همان، ص351-352</ref>. سپس به سمت جده حرکت کرد<ref>ر.ک: همان، ص352</ref> و سوار بر کشتی شد و به‎سوی «وجه» به راه افتاد<ref>ر.ک: همان، ص353</ref> و در آخر ماه دسامبر از «وجه» با شتر به سمت مدینه حرکت نمود<ref>ر.ک: همان، ص355</ref>. خدیو بخشی از این مسیر را با قطار پیمود و در پایان روز نهم ژانویه به مدینه رسید<ref>ر.ک: همان، ص369</ref>.
خدیو بعد از پایان اعمال حج تا 14 ذی‎حجه در مکه اقامت گزید و در همان روز به‌همراه حاجیان کم‎بضاعت به سمت «بحره» حرکت نمود و سه ساعت بعد از غروب آفتاب به آنجا رسید<ref>ر.ک: همان، ص351-352</ref>. سپس به سمت جده حرکت کرد<ref>ر.ک: همان، ص352</ref> و سوار بر کشتی شد و به‎سوی «وجه» به راه افتاد<ref>ر.ک: همان، ص353</ref> و در آخر ماه دسامبر از «وجه» با شتر به سمت مدینه حرکت نمود<ref>ر.ک: همان، ص355</ref>. خدیو بخشی از این مسیر را با قطار پیمود و در پایان روز نهم ژانویه به مدینه رسید<ref>ر.ک: همان، ص369</ref>.


ایشان بعد از اقامت در مدینه و زیارت اماکن مقدسه، در روز شنبه 15 ژوئن سال 1910م، بازگشت خویش را به مصر آغاز نمود. او ابتدا به‎سوی تبوک حرکت ‎کرد و بعد از گذشتن از شهرهایی همچون حیفا در 24 ژوئن سال 1910، به اسکندریه درآمد<ref>ر.ک: همان، ص452-453</ref> و در روز بعد، پس از گذشتن از «باب الجديد» در ساعت دو بعد از ظهر، به مصر وارد گردید<ref>ر.ک: همان، ص455</ref>.  
ایشان بعد از اقامت در مدینه و زیارت اماکن مقدسه، در روز شنبه 15 ژوئن سال 1910م، بازگشت خویش را به مصر آغاز نمود. او ابتدا به‎سوی تبوک حرکت ‎کرد و بعد از گذشتن از شهرهایی همچون حیفا در 24 ژوئن سال 1910، به اسکندریه درآمد<ref>ر.ک: همان، ص452-453</ref> و در روز بعد، پس از گذشتن از «باب الجديد» در ساعت دو بعد از ظهر، به مصر وارد گردید<ref>ر.ک: همان، ص455</ref>.  


نویسنده ضمن سفرنامه برخی اطلاعات درباره فرهنگ مردم حجاز ارائه می‌دهد. او می‌گوید: از عادت‎های مردمان مکه، دقت و توجه آنان به خوراکی‎ها و آشامیدنی‎ها و لباس‎های خود می‎باشد. رنگ‎های روشن و باز در لباس‎های آنان، به‎ویژه رنگ‎های قرمز، سبز و آبی و ارغوانی بیشتر دیده می‎شود. آنان خانه‎های خود را به‎وسیله صنایع ‎دستی... و نیز با فرش‎های قیمتی از قالی‎های کمیاب ایرانی، تزیین می‌کنند..<ref>ر.ک: همان، ص141</ref>.  
نویسنده ضمن سفرنامه برخی اطلاعات درباره فرهنگ مردم حجاز ارائه می‌دهد. او می‌گوید: از عادت‎های مردمان مکه، دقت و توجه آنان به خوراکی‎ها و آشامیدنی‎ها و لباس‎های خود می‎باشد. رنگ‎های روشن و باز در لباس‎های آنان، به‎ویژه رنگ‎های قرمز، سبز و آبی و ارغوانی بیشتر دیده می‎شود. آنان خانه‌های خود را به‎وسیله صنایع ‎دستی... و نیز با فرش‎های قیمتی از قالی‎های کمیاب ایرانی، تزیین می‌کنند..<ref>ر.ک: همان، ص141</ref>.  


نویسنده، خرافاتی را که در میان مردم مکه رواج دارد<ref>ر.ک: همان، ص159</ref> و رفتار ناشایست آنان را با حاجیان متذکر می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص163</ref> و به حاجیانی که از ترکیه، ایران و هند آمده‎اند و در تلفظ واژگان عربی مرتبط با حج با مشکل مواجه هستند، گریزی زده و کار آنان را خلاف شرع می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>.
نویسنده، خرافاتی را که در میان مردم مکه رواج دارد<ref>ر.ک: همان، ص159</ref> و رفتار ناشایست آنان را با حاجیان متذکر می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص163</ref> و به حاجیانی که از ترکیه، ایران و هند آمده‎اند و در تلفظ واژگان عربی مرتبط با حج با مشکل مواجه هستند، گریزی زده و کار آنان را خلاف شرع می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>.


نویسنده در خلال سفرنامه به معرفی اماکن و شهرهای زیارتی زیادی پرداخته که جده<ref>ر.ک: همان، ص86</ref>، مکه<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>، کعبه و لباس آن<ref>ر.ک: همان، ص224، 263</ref>، مدینه<ref>ر.ک: همان، ص400</ref>، مسجدالاقصی<ref>ر.ک: همان، ص458</ref> و... بخشی از آن است. علاوه بر آن توضیح راه‎های منتهی به شهرهای مکه<ref>ر.ک: همان، ص114</ref> و مدینه<ref>ر.ک: همان، ص338-342</ref>، شرح جنایات وهابیان و چگونگی حاکم شدن بر حجاز<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>، برخی از اعمال حج همچون طواف<ref>ر.ک: همان، ص246</ref>، وقوف در عرفات<ref>ر.ک: همان، ص302</ref>، رجم و قربانی<ref>ر.ک: همان، ص309، 314</ref>، از دیگر مطالب کتاب است.
نویسنده در خلال سفرنامه به معرفی اماکن و شهرهای زیارتی زیادی پرداخته که جده<ref>ر.ک: همان، ص86</ref>، مکه<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>، کعبه و لباس آن<ref>ر.ک: همان، ص224، 263</ref>، مدینه<ref>ر.ک: همان، ص400</ref>، مسجدالاقصی<ref>ر.ک: همان، ص458</ref> و... بخشی از آن است. علاوه بر آن توضیح راه‌های منتهی به شهرهای مکه<ref>ر.ک: همان، ص114</ref> و مدینه<ref>ر.ک: همان، ص338-342</ref>، شرح جنایات وهابیان و چگونگی حاکم شدن بر حجاز<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>، برخی از اعمال حج همچون طواف<ref>ر.ک: همان، ص246</ref>، وقوف در عرفات<ref>ر.ک: همان، ص302</ref>، رجم و قربانی<ref>ر.ک: همان، ص309، 314</ref>، از دیگر مطالب کتاب است.


بتنونی در توصیف اماکن به ریزه‎کاری‎ها دقت دارد؛ به‎گونه‎ای که خواننده خود را در آن فضا می‎بیند؛ جایگاه ولادت پیامبر(ص) در شعب «بنی‎عامر» واقع شده است. خیابان نسبت به این مکان یک متر و نیم مرتقع‎تر است و به‎وسیله پله‎ای سنگی به دَرِ آن‎ که به‎سوی شمال باز می‌گردد، راه دارد و هنگام ورود به آن نخست به فضای بازی به طول 12 متر و عرض 6 متر وارد می‎شوید که در دیوار سمت راست (غربی) آن دری قرار دارد. پس از عبور از آن، به فضایی وارد می‎شوید که بر روی آن گنبدی قرار گرفته است. در میانه این فضا و در زیر گنبد، مقصوره‎ای از چوب وجود دارد که درون آن سنگ مقعر مرمری که وسط آن کمی فرو رفته است، دیده می‎شود که نشان‎دهنده محل تولد پیامبر است<ref>ر.ک: همان، ص146</ref>.
بتنونی در توصیف اماکن به ریزه‎کاری‎ها دقت دارد؛ به‎گونه‎ای که خواننده خود را در آن فضا می‎بیند؛ جایگاه ولادت پیامبر(ص) در شعب «بنی‎عامر» واقع شده است. خیابان نسبت به این مکان یک متر و نیم مرتقع‎تر است و به‎وسیله پله‎ای سنگی به دَرِ آن‎ که به‎سوی شمال باز می‌گردد، راه دارد و هنگام ورود به آن نخست به فضای بازی به طول 12 متر و عرض 6 متر وارد می‎شوید که در دیوار سمت راست (غربی) آن دری قرار دارد. پس از عبور از آن، به فضایی وارد می‎شوید که بر روی آن گنبدی قرار گرفته است. در میانه این فضا و در زیر گنبد، مقصوره‎ای از چوب وجود دارد که درون آن سنگ مقعر مرمری که وسط آن کمی فرو رفته است، دیده می‎شود که نشان‎دهنده محل تولد پیامبر است<ref>ر.ک: همان، ص146</ref>.
خط ۸۳: خط ۸۳:
مترجم، در این اثر ترجمه‎ای بسیار روان ارائه داده که خواننده در نگاه اول، متوجه ترجمه بودن آن نمی‎شود.
مترجم، در این اثر ترجمه‎ای بسیار روان ارائه داده که خواننده در نگاه اول، متوجه ترجمه بودن آن نمی‎شود.


در میان سطورات یا صفحات کتاب گاه تصاویری از اماکن زیارتی<ref>ر.ک: همان، ص154، 172، 227، 383</ref> یا نقشه شهرها<ref>ر.ک: همان، ص129، 401</ref> و کشورها<ref>ر.ک: همان، ص80، 133</ref> و یا جداولی از برخی قبایل و تعداد آن‎ها<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>، نام امرا و پادشاهان<ref>ر.ک: همان، ص33، 38، 191، 427</ref>، ایستگاه‎های قطار<ref>ر.ک: همان، ص433</ref> و... به چشم می‎خورد.
در میان سطورات یا صفحات کتاب گاه تصاویری از اماکن زیارتی<ref>ر.ک: همان، ص154، 172، 227، 383</ref> یا نقشه شهرها<ref>ر.ک: همان، ص129، 401</ref> و کشورها<ref>ر.ک: همان، ص80، 133</ref> و یا جداولی از برخی قبایل و تعداد آن‎ها<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>، نام امرا و پادشاهان<ref>ر.ک: همان، ص33، 38، 191، 427</ref>، ایستگاه‌های قطار<ref>ر.ک: همان، ص433</ref> و... به چشم می‎خورد.


فهرست محتویات در ابتدای کتاب آمده است.  
فهرست محتویات در ابتدای کتاب آمده است.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش