پرش به محتوا

سفرنامه حجاز یا «الرحلة الحجازية»: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۴۶: خط ۴۶:
قوم عرب از کهن‎ترین ملت‎های جهان بشمار می‎آید؛ به‎طوری‎که درازترین عمر در بین ملت‎ها و وسیع‎ترین حکومت‎ها و سلطنت‎ها متعلق به آنان بوده است. نویسنده، آنان را به سه بخش «عمالیق» یا «عرب بائده»، «عرب قحطانی»، و «عرب عدنانی» تقسیم نموده است. عمالیق از فرزندان «عملیق بن لاوذ بن سام بن نوح» بودند که در صحرای میان «عراق» و «عقبه» به‎صورت بدویت زندگی می‌کردند و مدام به دنبال چراگاه و علف در حرکت بودند و گروه اندکی از آنان میان «بابل» و «مصر» به بازرگانی اشتغال داشتند. آنان پس از قدرت گرفتن و بعد از غلبه بر «بابل» در قرن بیستو پنجم قبل از میلاد، دولتی را به نام دولت «ساموآبیین» (از فرزندان سام بن نوح) به وجود آوردند..<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>.
قوم عرب از کهن‎ترین ملت‎های جهان بشمار می‎آید؛ به‎طوری‎که درازترین عمر در بین ملت‎ها و وسیع‎ترین حکومت‎ها و سلطنت‎ها متعلق به آنان بوده است. نویسنده، آنان را به سه بخش «عمالیق» یا «عرب بائده»، «عرب قحطانی»، و «عرب عدنانی» تقسیم نموده است. عمالیق از فرزندان «عملیق بن لاوذ بن سام بن نوح» بودند که در صحرای میان «عراق» و «عقبه» به‎صورت بدویت زندگی می‌کردند و مدام به دنبال چراگاه و علف در حرکت بودند و گروه اندکی از آنان میان «بابل» و «مصر» به بازرگانی اشتغال داشتند. آنان پس از قدرت گرفتن و بعد از غلبه بر «بابل» در قرن بیستو پنجم قبل از میلاد، دولتی را به نام دولت «ساموآبیین» (از فرزندان سام بن نوح) به وجود آوردند..<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>.


قحطانیان، از «بنی قحطان بن سبأ»، بزرگ‎فرزند «سام بن نوح» بشمار می‎آیند. این قوم در شمال جزیرة‎العرب زندگی می‌کردند و در قرن هشتم پیش از میلاد حضرت مسیح، به هنگام تسلط آشوریان بر آنان، به‎سوی بلاد یمن کوچ کردند و در آنجا دولت نوینی تشکیل دادند که تاریخ‎نگاران عرب آنان را «سبأ نخستین» نام‎گذاری کرده‎اند..<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.
قحطانیان، از «بنی قحطان بن سبأ»، بزرگ‎فرزند «سام بن نوح» بشمار می‎آیند. این قوم در شمال جزیرة‎العرب زندگی می‌کردند و در قرن هشتم پیش از میلاد حضرت مسیح، به هنگام تسلط آشوریان بر آنان، به‎سوی بلاد یمن کوچ کردند و در آنجا دولت نوینی تشکیل دادند که تاریخ‎نگاران عرب آنان را «سبأ نخستین» نام‎گذاری کرده‌اند..<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.


عدنانیان از نوادگان حضرت اسماعیل هستند. به فرزندان حضرت اسماعیل و اولاد آن‎ها «اسماعیلیه» می‌گویند. پس از بیست نسل او، نواده‎اش «عدنان» به دنیا آمد. عدنان دارای فرزندی به نام «معد» گردید و معد فرزندی به نام «نزار» داشت و او دارای فرزندانی به نام «انمار»، «مضر»، «قضاعه»، «ربیعه» و «ایاد» گردید. خداوند نسل عدنان را مبارک گردانید. عرب عدنانیه از آن به وجود آمدند..<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>.
عدنانیان از نوادگان حضرت اسماعیل هستند. به فرزندان حضرت اسماعیل و اولاد آن‎ها «اسماعیلیه» می‌گویند. پس از بیست نسل او، نواده‌اش «عدنان» به دنیا آمد. عدنان دارای فرزندی به نام «معد» گردید و معد فرزندی به نام «نزار» داشت و او دارای فرزندانی به نام «انمار»، «مضر»، «قضاعه»، «ربیعه» و «ایاد» گردید. خداوند نسل عدنان را مبارک گردانید. عرب عدنانیه از آن به وجود آمدند..<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>.


نویسنده در این بخش، درباره محل زندگی، مدت حکومت، جنگ‎ها و درگیری‎ها، چگونگی انقراض یا بقا و... هریک از این سه گروه و اولاد و احفاد آنان مطالب ارزنده‎ای ارائه نموه است.
نویسنده در این بخش، درباره محل زندگی، مدت حکومت، جنگ‎ها و درگیری‎ها، چگونگی انقراض یا بقا و... هریک از این سه گروه و اولاد و احفاد آنان مطالب ارزنده‌ای ارائه نموه است.


قبایل عدنانی، از قبایلی بودند که در اوج سادگی به سر می‎بردند و دارای حکومت و دولتی صاحب‎نام نبودند و تابع حکومت‎های دیگر بودند<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. تااینکه رسول خدا از میان آنان ظهور نمود و دین اسلام را در میان قوم خود منتشر نمود، سپس به‎سوی مدینه هجرت کرد و ازآن‎‎پس اسلام به میان تمامی قبایل عرب نفوذ نمود و اندی نگذشت که اسلام از مرزهای عرب فراتر رفت و مناطقی همچون ایران و اروپا را درنوردید و تا قلب فرانسه راه یافت<ref>ر.ک: همان، ص41-42</ref>.
قبایل عدنانی، از قبایلی بودند که در اوج سادگی به سر می‎بردند و دارای حکومت و دولتی صاحب‎نام نبودند و تابع حکومت‎های دیگر بودند<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>. تااینکه رسول خدا از میان آنان ظهور نمود و دین اسلام را در میان قوم خود منتشر نمود، سپس به‎سوی مدینه هجرت کرد و ازآن‎‎پس اسلام به میان تمامی قبایل عرب نفوذ نمود و اندی نگذشت که اسلام از مرزهای عرب فراتر رفت و مناطقی همچون ایران و اروپا را درنوردید و تا قلب فرانسه راه یافت<ref>ر.ک: همان، ص41-42</ref>.
خط ۷۲: خط ۷۲:
نویسنده ضمن سفرنامه برخی اطلاعات درباره فرهنگ مردم حجاز ارائه می‌دهد. او می‌گوید: از عادت‎های مردمان مکه، دقت و توجه آنان به خوراکی‎ها و آشامیدنی‎ها و لباس‎های خود می‎باشد. رنگ‎های روشن و باز در لباس‎های آنان، به‎ویژه رنگ‎های قرمز، سبز و آبی و ارغوانی بیشتر دیده می‎شود. آنان خانه‌های خود را به‎وسیله صنایع ‎دستی... و نیز با فرش‎های قیمتی از قالی‎های کمیاب ایرانی، تزیین می‌کنند..<ref>ر.ک: همان، ص141</ref>.  
نویسنده ضمن سفرنامه برخی اطلاعات درباره فرهنگ مردم حجاز ارائه می‌دهد. او می‌گوید: از عادت‎های مردمان مکه، دقت و توجه آنان به خوراکی‎ها و آشامیدنی‎ها و لباس‎های خود می‎باشد. رنگ‎های روشن و باز در لباس‎های آنان، به‎ویژه رنگ‎های قرمز، سبز و آبی و ارغوانی بیشتر دیده می‎شود. آنان خانه‌های خود را به‎وسیله صنایع ‎دستی... و نیز با فرش‎های قیمتی از قالی‎های کمیاب ایرانی، تزیین می‌کنند..<ref>ر.ک: همان، ص141</ref>.  


نویسنده، خرافاتی را که در میان مردم مکه رواج دارد<ref>ر.ک: همان، ص159</ref> و رفتار ناشایست آنان را با حاجیان متذکر می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص163</ref> و به حاجیانی که از ترکیه، ایران و هند آمده‎اند و در تلفظ واژگان عربی مرتبط با حج با مشکل مواجه هستند، گریزی زده و کار آنان را خلاف شرع می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>.
نویسنده، خرافاتی را که در میان مردم مکه رواج دارد<ref>ر.ک: همان، ص159</ref> و رفتار ناشایست آنان را با حاجیان متذکر می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص163</ref> و به حاجیانی که از ترکیه، ایران و هند آمده‌اند و در تلفظ واژگان عربی مرتبط با حج با مشکل مواجه هستند، گریزی زده و کار آنان را خلاف شرع می‌داند<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>.


نویسنده در خلال سفرنامه به معرفی اماکن و شهرهای زیارتی زیادی پرداخته که جده<ref>ر.ک: همان، ص86</ref>، مکه<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>، کعبه و لباس آن<ref>ر.ک: همان، ص224، 263</ref>، مدینه<ref>ر.ک: همان، ص400</ref>، مسجدالاقصی<ref>ر.ک: همان، ص458</ref> و... بخشی از آن است. علاوه بر آن توضیح راه‌های منتهی به شهرهای مکه<ref>ر.ک: همان، ص114</ref> و مدینه<ref>ر.ک: همان، ص338-342</ref>، شرح جنایات وهابیان و چگونگی حاکم شدن بر حجاز<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>، برخی از اعمال حج همچون طواف<ref>ر.ک: همان، ص246</ref>، وقوف در عرفات<ref>ر.ک: همان، ص302</ref>، رجم و قربانی<ref>ر.ک: همان، ص309، 314</ref>، از دیگر مطالب کتاب است.
نویسنده در خلال سفرنامه به معرفی اماکن و شهرهای زیارتی زیادی پرداخته که جده<ref>ر.ک: همان، ص86</ref>، مکه<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>، کعبه و لباس آن<ref>ر.ک: همان، ص224، 263</ref>، مدینه<ref>ر.ک: همان، ص400</ref>، مسجدالاقصی<ref>ر.ک: همان، ص458</ref> و... بخشی از آن است. علاوه بر آن توضیح راه‌های منتهی به شهرهای مکه<ref>ر.ک: همان، ص114</ref> و مدینه<ref>ر.ک: همان، ص338-342</ref>، شرح جنایات وهابیان و چگونگی حاکم شدن بر حجاز<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>، برخی از اعمال حج همچون طواف<ref>ر.ک: همان، ص246</ref>، وقوف در عرفات<ref>ر.ک: همان، ص302</ref>، رجم و قربانی<ref>ر.ک: همان، ص309، 314</ref>، از دیگر مطالب کتاب است.


بتنونی در توصیف اماکن به ریزه‎کاری‎ها دقت دارد؛ به‎گونه‎ای که خواننده خود را در آن فضا می‎بیند؛ جایگاه ولادت پیامبر(ص) در شعب «بنی‎عامر» واقع شده است. خیابان نسبت به این مکان یک متر و نیم مرتقع‎تر است و به‎وسیله پله‎ای سنگی به دَرِ آن‎ که به‎سوی شمال باز می‌گردد، راه دارد و هنگام ورود به آن نخست به فضای بازی به طول 12 متر و عرض 6 متر وارد می‎شوید که در دیوار سمت راست (غربی) آن دری قرار دارد. پس از عبور از آن، به فضایی وارد می‎شوید که بر روی آن گنبدی قرار گرفته است. در میانه این فضا و در زیر گنبد، مقصوره‎ای از چوب وجود دارد که درون آن سنگ مقعر مرمری که وسط آن کمی فرو رفته است، دیده می‎شود که نشان‎دهنده محل تولد پیامبر است<ref>ر.ک: همان، ص146</ref>.
بتنونی در توصیف اماکن به ریزه‎کاری‎ها دقت دارد؛ به‎گونه‌ای که خواننده خود را در آن فضا می‎بیند؛ جایگاه ولادت پیامبر(ص) در شعب «بنی‎عامر» واقع شده است. خیابان نسبت به این مکان یک متر و نیم مرتقع‎تر است و به‎وسیله پله‌ای سنگی به دَرِ آن‎ که به‎سوی شمال باز می‌گردد، راه دارد و هنگام ورود به آن نخست به فضای بازی به طول 12 متر و عرض 6 متر وارد می‎شوید که در دیوار سمت راست (غربی) آن دری قرار دارد. پس از عبور از آن، به فضایی وارد می‎شوید که بر روی آن گنبدی قرار گرفته است. در میانه این فضا و در زیر گنبد، مقصوره‌ای از چوب وجود دارد که درون آن سنگ مقعر مرمری که وسط آن کمی فرو رفته است، دیده می‎شود که نشان‎دهنده محل تولد پیامبر است<ref>ر.ک: همان، ص146</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
پاورقی‎های کتاب به توضیح و رفع ابهام از مطالب اختصاص یافته است. برخی از پاورقی‎ها از مترجم است و با لفظ «مترجم» در آخر آن مشخص شده است.
پاورقی‎های کتاب به توضیح و رفع ابهام از مطالب اختصاص یافته است. برخی از پاورقی‎ها از مترجم است و با لفظ «مترجم» در آخر آن مشخص شده است.


مترجم، در این اثر ترجمه‎ای بسیار روان ارائه داده که خواننده در نگاه اول، متوجه ترجمه بودن آن نمی‎شود.
مترجم، در این اثر ترجمه‌ای بسیار روان ارائه داده که خواننده در نگاه اول، متوجه ترجمه بودن آن نمی‎شود.


در میان سطورات یا صفحات کتاب گاه تصاویری از اماکن زیارتی<ref>ر.ک: همان، ص154، 172، 227، 383</ref> یا نقشه شهرها<ref>ر.ک: همان، ص129، 401</ref> و کشورها<ref>ر.ک: همان، ص80، 133</ref> و یا جداولی از برخی قبایل و تعداد آن‎ها<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>، نام امرا و پادشاهان<ref>ر.ک: همان، ص33، 38، 191، 427</ref>، ایستگاه‌های قطار<ref>ر.ک: همان، ص433</ref> و... به چشم می‎خورد.
در میان سطورات یا صفحات کتاب گاه تصاویری از اماکن زیارتی<ref>ر.ک: همان، ص154، 172، 227، 383</ref> یا نقشه شهرها<ref>ر.ک: همان، ص129، 401</ref> و کشورها<ref>ر.ک: همان، ص80، 133</ref> و یا جداولی از برخی قبایل و تعداد آن‎ها<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>، نام امرا و پادشاهان<ref>ر.ک: همان، ص33، 38، 191، 427</ref>، ایستگاه‌های قطار<ref>ر.ک: همان، ص433</ref> و... به چشم می‎خورد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش